drag out

جمله های نمونه

1. It's so annoying having to drag out the sewing machine every time I want to make a dress.
[ترجمه مالک مداین] این خیلی آزاردهنده است که هر موقع زمان زیادی را برای اتو کردن لباس باید اختصاص دهم ( drag out در کل یعنی زمان زیاد گذاشتن )
|
[ترجمه گوگل]خیلی آزاردهنده است که هر بار که می‌خواهم لباس بپوشم، چرخ خیاطی را بیرون بکشم
[ترجمه ترگمان]خیلی آزار دهنده است که هر دفعه که می خواهم لباس بدوزد، ماشین خیاطی را بیرون بکشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The company was willing to drag out the proceedings for years.
[ترجمه فاطمه] شرکت میخواست مراحل دادرسی را برای سالها طول بدهد.
|
[ترجمه گوگل]این شرکت مایل بود که این روند را برای سالها به تعویق بیندازد
[ترجمه ترگمان]این شرکت قصد داشت مراحل دادرسی را به مدت چند سال به پایان برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Let's not drag out this discussion, we've got to reach a decision.
[ترجمه گوگل]بیایید این بحث را طولانی نکنیم، باید به یک تصمیم برسیم
[ترجمه ترگمان]بیایید این بحث را ادامه ندهیم، باید به یک تصمیم برسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. At any rate, the protests could drag out the proceedings.
[ترجمه گوگل]به هر حال، اعتراضات می تواند روند رسیدگی را به تاخیر بیندازد
[ترجمه ترگمان]به هر حال، معترضان می توانند روند دادرسی را به پایان برسانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And they still drag out those photographs I took of the splashes and use them to illustrate lectures on bloodstains.
[ترجمه گوگل]و آن‌ها هنوز هم آن عکس‌هایی را که من از آب پاشیده‌ام گرفته‌ام بیرون می‌کشند و از آنها برای نشان دادن سخنرانی‌هایی درباره لکه‌های خون استفاده می‌کنند
[ترجمه ترگمان]و آن ها هنوز آن عکس هایی را که من از قطرات آب گرفته بودم را بیرون می کشند و از آن ها برای نشان دادن سخنرانی هایی درباره لکه های خون استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When the rulers are displayed, you can drag out guides on to your document.
[ترجمه گوگل]وقتی خط کش ها نمایش داده می شوند، می توانید راهنماها را روی سند خود بکشید
[ترجمه ترگمان]زمانی که حاکمان نمایش داده می شوند، شما می توانید راهنمای تان را به سند تان رجوع کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They drag out the body and put it in the trunk of the car.
[ترجمه گوگل]جسد را بیرون می کشند و در صندوق عقب ماشین می گذارند
[ترجمه ترگمان]آن ها جنازه را بیرون می کشند و آن را در صندوق عقب ماشین قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She is going to drag out the engagement, in the hope of making me relent.
[ترجمه گوگل]او قرار است نامزدی را به طول بیندازد، به این امید که باعث شود من از خود پشیمان شوم
[ترجمه ترگمان]او قصد دارد نامزدی را ادامه دهد، به این امید که مرا نرم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Nathan Hale would sooner die a hero than drag out an ignoble existence.
[ترجمه گوگل]ناتان هیل زودتر به عنوان یک قهرمان می میرد تا اینکه یک موجود حقیر را بیرون بکشد
[ترجمه ترگمان]Nathan هیل \"زودتر از یه قهرمان میمیره\" تا از این که یه همچین زندگی پستی رو از پا در بیاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I don't want to drag out this argument any furt ger.
[ترجمه گوگل]من نمی‌خواهم این بحث را طولانی‌تر کنم
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم این بحث را از ger furt بیرون بکشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He drag out a miserable existence.
[ترجمه گوگل]او وجود بدبختی را به دنبال دارد
[ترجمه ترگمان] اون یه زندگی نکبت باری از خودش در میاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The film director had tended to drag out the plot with too many violencescenes.
[ترجمه گوگل]کارگردان فیلم تمایل داشت که طرح را با صحنه‌های خشونت‌آمیز بسیار طولانی کند
[ترجمه ترگمان]کارگردان فیلم تمایل داشت که این توطئه را با many بسیار زیاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. "In studying monstrosities", they wrote, "we seem to catch forbidden sight of the secret work-room of Nature, and drag out into the light the evidences of her clumsiness".
[ترجمه گوگل]آنها نوشتند: "در مطالعه هیولاها، به نظر می رسد که ما به اتاق کار مخفی طبیعت نگاه ممنوع می بینیم و شواهد ناشی از دست و پا چلفتی او را به نور می کشانیم "
[ترجمه ترگمان]آن ها چنین نوشته بودند: \" به نظر می رسد که ما در حال مطالعه هیولاهای monstrosities، به نظر می رسد که چشم ما را از کاره ای مخفی طبیعت دور نگاه داریم، و شواهدی از دست دادن بی دست و پا و بی دست و پا و بی دست و پا و بی دست و پا و بی دست و پا و پا و پا می شویم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. However, the central bank warned the 18 - month housing slump could drag out.
[ترجمه گوگل]با این حال، بانک مرکزی هشدار داد که رکود 18 ماهه مسکن ممکن است طولانی شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، بانک مرکزی هشدار داد که رکود اقتصادی ۱۸ ماهه می تواند بیرون بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• last for an overly long period of time; extract, remove, pull out of

پیشنهاد کاربران

to persuade someone to tell you something that he/she does not want to tell you
از زیر زبون کسی حرف کشیدن
حرفی تو دل نمیماند
کش دادن ( کاری )
خارج کردن
Make something longer than necessary.
بیش از حد کش دادن، بیش از حد طول دادن
To continue for an excessively long time.
This case has dragged out for months. When will it finally end?
Drag out of
Make someone tell you sth that they don't want to tell you
بیرون کشیدن
dragged out of the house
طول دادن

بپرس