ترجمه‌های سید حمیدرضا عباسی (٢٠)

بازدید
١٠٠
تاریخ
١ سال پیش
متن
He was traumatized by his war experiences.
دیدگاه
٠

تجارب جنگیش او را روانی کرد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Despite the criticisms, she remained defiant.
دیدگاه
٠

علی رغم انتقادات، او یک دندگی می کرد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
I phoned him up on the spur of the moment.
دیدگاه
١

بی درنگ به او تلفن کردم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
I like a film to be uplifting.
دیدگاه
٠

فیلمی را می پسندم که سرِ حالم بیاورد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Several religious leaders have interceded with the authorities on behalf of the condemned prisoner.
دیدگاه
٠

چندین رهبر دینی پیش مقامات برای زندانی محکوم شده پادرمیانی کردند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
as happy and carefree as a child
دیدگاه
٣

شاد و سرخوش همچو طفل

تاریخ
١ سال پیش
متن
Ballpark estimates indicate a price tag of $90 million a month.
دیدگاه
٠

برآوردهای تخمینی هزینه ای ۹۰ میلیون دلاری را در ماه نشان می دهد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
I can only give a ball park figure.
دیدگاه
٠

من فقط می توانم رقمی تخمینی بدهم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The sequel rivals the original film.
دیدگاه
٠

پی آیندِ فیلم تنه به تنۀ فیلم اصلی می زند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
They strongly rivaled all their competitors.
دیدگاه
٠

آن ها قدرتمندانه همۀ رقبایشان را پشت سر گذاشتند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
As a pianist he has few rivals.
دیدگاه
١

به عنوان یک پیانیست، رقبای معدودی دارد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
We look forward to, our future.
دیدگاه

برای آینده خود لحظه شماری می کنیم.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
We look forward to your comments on the above-mentioned proposal.
دیدگاه
٣

ما چشم انتظار نظرات شما روی پیشنهاد مذکور هستیم.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She is looking forward to her birthday party.
دیدگاه
٠

او برای جشن تولدش لحظه شماری می کند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
They feared that he would revile them if they displeased him.
دیدگاه
١

آن ها می ترسیدند که اگر ناراحتش کنند، او آن ها را به باد ناسزا خواهد گرفت.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
I was a little apprehensive about the effects of what I had said.
دیدگاه
١

کمی دل نگران عواقب حرف بودم.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
You have no reason to be apprehensive of the future.
دیدگاه
٣

دلیلی ندارد که نگرانت آینده ات باشی.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She was deeply apprehensive about her future.
دیدگاه
٤

او بابت آینده اش عمیقاً دلواپس بود.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
A rash broke out all over my legs after walking in the woods.
دیدگاه
٢

بعد از پیاده روی در میان جنگل، روی پاهایم یک عالَم جوش و کهیر ظاهر شد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
After all a hero is human.
دیدگاه
١

آخر، قهرمان هم یک آدمیزاد است.