دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١,٧٦٢
رتبه
رتبه در دیکشنری
٢,٠٠٨
لایک
لایک
١٨٢
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٢٩

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
٣

Get a taste for something مزه دادنِ چیزی - به مذاق خوش آمدنِ امری She had gotten a taste for power after serving as mayor for two years پس از دو سال ...

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
٦

دومین بودن بعد از ، حائز رتبه ی دوم، در درجه ی دوم rice is second only to corn as the state's major crop برنج، بعد از ذرت، دومین محصول عمده ی ایالت ...

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
٨

earn one's keep ارزش و صرفه ی خود را داشتن، ارزشِ صرفِ وقت و هزینه داشتن. If you're going to live here rent - free, then you need to earn your keep ...

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
٢٠

get round somebody راضی کردن کسی با چاپلوسی See if you can get round your father to take you to the game ببین[سعی کن] شاید بتوانی پدرت را راضی کنی ک ...

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
٤

sell someone/yourself/something short دستِ کم گرفتنِ کسی یا چیزی ، ارزش قائل نشدن برای کسی یا چیزی. He couldn't prove his invention because every b ...

جدیدترین ترجمه‌ها

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Shunt your suitcases,let me go through.
دیدگاه
٩

چمدانهای خود را جابه جا کنید ( مسیر تردد را باز کنید ) ، اجازه بدهید من رد بشوم.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
He comes across as a shy person.
دیدگاه

او به عنوان یک شخص خجالتی شناخته می شود.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Please slack up your speed. I can't run as fast as you!
دیدگاه
٠

لطفا سرعت خودت را کم کن. من نمی توانم به تندیِ تو بدوم!

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The train slacked up as it came into the station.
دیدگاه
٠

قطار به محض اینکه وارد ایستگاه شد، حرکت خود را آهسته تر کرد.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
You're tempting fate by riding your bike without wearing a cycle helmet.
دیدگاه
٢

تو با راندن موتورسیکلت بدون کلاه ایمنی، داری با سرنوشت خودت بازی می کنی.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.