پیشنهاد‌های حمیدرضا (٣,٣٤٢)

بازدید
٢,١٧٤
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بیا دُنگی حساب کنیم.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

پلیس مخفی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

چه عجب!

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

گاهی اوقات

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

حواسم نبود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

لو نده.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

به کسی گفته میشه که همیشه در حال شکایت بیش از حد از همه چیزه و همه رو با این کاراش اذیت میکنه. ⠀ ⠀

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ساز مخالف زدن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مقاومت روزنه ای

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

گله ای نیست.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

به دل نگیر.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

دود شده رفته هوا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

جهت باد به شکل پیکان مانند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

الکی، بی حساب کتاب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

من قلقلکی ام.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

معانی اسلنگی: پارتی داشتن آشنا داشتن تو رابطه رفتن بوسیدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تراز گرمایی بودجه گرمایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

فشار سطح دریا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناوه ( جریان های لایه بالایی جو )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

لکه های خورشیدی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

سامانه بسته کم فشار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

جریان های رودبادی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

جبهه سطحی ( هواشناسی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیوند دور

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

اگه میشه ( اگه امکانش هست )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به همین سادگی به همین آسونی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به معنای "مکانی به دور از تمدن" بوده و به نقاطی اتلاق می شود که خالی از سکنه بوده و تمدنی ندارند.

پیشنهاد
١

این عبارت رو هنگامی استفاده کنید که می خواید به طرف مقابل تون بگید که اون هیچ چیز در مورد موضوع مطرح شده ( یا شرایط به وجود آمده ) نمی دونه. در واقع ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

یه اصطلاح پرکاربرد در زبان انگلیسی که میشه اون رو در انتهای جملاتی بکار برد که پیامدی منفی دارن یا اتفاقات ناخوشایندی که تا کنون به وقوع پیوستن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

این عبارت رو هنگامی استفاده کنید که می خواید به طرف مقابل تون بگید که باید کاری رو انجام بده.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

بررسی کردن اوضاع

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

دریافت شد. متوجه شدم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

هدف دور از دسترس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اغراق نکن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

چشم گیر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

دیگه تکرار نمیشه.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

دیگه تحملشو ندارم.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اعصاب ندارم.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرض پرحرفی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بررسی سوء پیشینه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

صحیح است. درست است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

بهترین واژه ای که می شه برای بیان yo در فارسی استفاده کرد، "هی" است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

نیروی کمکی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کم اشتها بودن کم خوراک بودن، خیلی کم غذا خوردن

پیشنهاد
٣

حرف دل کسی را زدن، فکر کسی را خواندن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

منو بی خبر نذار، من رو در جریان بذار، خبرم کن، هر چی شد به من اطلاع بده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تنهامون بزارین.

پیشنهاد
٠

به نظر خوب نمیای لطفا استراحت کن

پیشنهاد
٠

بسیار رنگ پریدس، مثل گچ دیوار سفیده

پیشنهاد
٠

متفاوت مثل روز و شب هستن، مثل کارد و پنیرن