نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tropopause jets: رودبادهای تروپوپازی رودبادهای وردای ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuck freak: عشق مقاربت
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuck puppet: شریک جنسی بدون هیچ تعهدی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuck my life: گندش بزنن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuck bunny: زن هوس باز
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
professional integrity: شرافت کاری
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuck knows: هیچ کس نمیدونه .
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sub polar regions: نواحی زیر قطبی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
super adiabatic: ابر بی دررو
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
synoptic station: ایستگاههای همدیدی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
temperature lapse rate: افتاهنگ دما
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
temperature vertical profile: نیمرخ گرمایی جو
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turbulent diffusivity: پخشیدگی متلاطم
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
seasonal lag: درنگ فصلی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
seasonal evolution: پیدایش فصول
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
semi permanent highs and lows: سامانه های کم فشار و پرفشار نیمه دا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come clean right now: همین الان اعتراف کن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
made a pass at me: بهم نخ داد.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's growing on me: داره کم کم ازش خوشم میاد.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my heart is racing: تپش قلب دارم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't waste time: وقت تلف نکن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
now's the time: حالا وقتشه.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let's take the elevator: بیا با آسانسور بریم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't hang up: قطع نکن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you overstepped: پاتو از گلیمت درازتر کردی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you look silly: شبیه احمقها شدی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't be bothered: حس و حالشو ندارم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i can't be bothered: حس و حالشو ندارم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't coddle me: زیادی ازم محافظت نکن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reach out: تماس گرفتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i appreciate you stopping by: ممنون که سر زدی ( اومدی )
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's completely up to you: کاملا بستگی به خودت داره.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i miss you already: هنوز نرفته دلتنگت شدم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i miss you already: هنوز نرفته دلتنگت شدم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in a few minutes: ظرف چند دقیقه.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't make faces: ادا در نیار!
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't take it to heart: به دل نگیر!
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bounce ideas off: نظر کسی رو در مورد چیزی پرسیدن، از ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you go first: تو اول بگو.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
concept that: مفهوم اینکه. . . این مفهوم که. . .
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he means well: نیتش خیره.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
he means well: نیتش خیره.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i beg to differ: متاسفانه باهم هم عقیده نیستیم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have no: هیچ. . . . ندارم. I have no money ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't give me a dirty look: چپ چپ نگام نکن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
under one condition: به یه شرطی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't squander it: هدرش نده. حرومش نکن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a fuss about something: یعنی در مورد یه چیزی عصبی و خشمگین ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you into: به. . . علاقه داری؟؟؟ Are you into ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're opaque: تو مُبهم هستی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
change operation: عمل تغییر جنسیت
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i appreciate the gesture: واقعا ازت ممنونم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
who would have thought: کی فکرش رو می کرد؟؟
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
who would have thought: کی فکرش رو می کرد؟؟
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you drive me nuts: تو منو دیوونه می کنی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't piss me off: اعصابم رو بهم نریز.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're getting hot under the collar: خیلی داغ کردی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
roll the window up: شیشه رو بده بالا.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
runs in our family: تو خانواده مون ارثیه.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you win some you lose some: زندگی بُرد و باخت داره.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are way out of line: پاتو از گلیمت درازتر کردی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you are way out of line: پاتو از گلیمت درازتر کردی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
or else what: وگرنه چی میشه؟؟
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to cry oneself to sleep: از فرط گریه خوابیدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as it is: همین حالاشم همین جوریشم
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
diarrhea of the mouth: بد دهنی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fool around: وقت گذرانی کردن وقت تلف کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i had him in a palm of my hand: مثل موم تو دستمه.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm at my wits' end: به کلی گیج شدم. دیگه عقلم به جایی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you’re in big trouble: تو دردسر بزرگی افتادی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for the sake of something: به خاطر چیزی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm sweaty: عرق کردم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
who might you be: جنابعالی کی باشین؟؟
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you mocking me: منو دست میندازی؟؟
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are so dumb: خیلی خنگول هستی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quietly whisper to me: آروم در گوشم بگو.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blow off: پیچوندن قال گذاشتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
you could cut it with a knife: فضا متشنج بود.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i didn't sleep a wink: پلک روی هم نذاشتم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are we cool: مشکلی بین مون نیست؟؟
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
long story short: خلاصه کنم
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i've been dishonored: بی آبرو شدم آبروم رفته.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you used me: ازم سواستفاده کردی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm knackered: خیلی خسته ام.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
were you spying on me: داشتی منو می پاییدی؟؟
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't use that tone of voice with me: با این لحن با من صحبت نکن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this is way over my head: عقلم دیگه قد نمیده.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let me speak frankly: بزار بدون رودربایستی صحبت کنم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't feel like it: حس و حالشو ندارم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lose my phone number: شمارمو از گوشیت پاک کن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
down the hatch: برو بالا. ( اصطلاحی عامیانه برای ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's roasting: هوا خیلی گرمه.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
see the point: دلیل یا اهمیت موضوعی رو درک کردن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you will not get away with this: نمی تونی قسر در بری.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i hate your guts: از ریختت متنفرم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i was faking it: همش الکی بود داشتم وانمود میکردم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
check it out: اینو ببین. نگاه کن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
took you long enough: خیلی طولش دادی .
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are such a buzzkill: عجب ضدحالی هستی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was such a bummer: عجب ضدحالی بود. ( برای یک اتفاق )
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your comment just bummed me out: نظرت بهم ضدحال زد.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she is moody: دمدمی مزاجه.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my one and only: یکی یدونه من.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
my one and only: یکی یدونه من.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sweetie pie: عزیز دلم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your days are numbered: کارت تمومه. دورانت به پایان رسیده ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't get me started on: نذار دهنم باز شه.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
don't get me started on: نذار دهنم باز شه.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it gives me the creeps: مضطربم میکنه.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how much do you weigh: چند کیلویی؟؟؟
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are beyond words to me: در کلام نمی گنجی!
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's just wishful thinking: اون فقط یه خیال باطله!
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm dizzy: گیجم سردرگمم
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was written in stars: تقدیر اینطور بوده.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make yourself useful: یه کمکی بده.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm not made of money: سر گنج که ننشستم!
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's a scorcher out there: داره از آسمون آتیش می باره. هوای ب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he has got a screw loose: یه تخته اش کمه.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm up for anything: من پایه همه چی هستم!
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
doesn't make a sense: با عقل جور در نمیاد.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
doesn't make a sense: با عقل جور در نمیاد.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put it away: بذارش سرجاش.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put it away: بذارش سرجاش.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i feel queasy: حالت تهوع دارم
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i feel queasy: حالت تهوع دارم
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
my sentiments exactly: کاملا موافقم
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuck a duck: گندش بزنن! لعنت بهش!
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i had nothing to do with that: من ارتباطی با اون موضوع نداشتم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't lecture me: برام سخنرانی نکن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to pass something: چیزی را دفع کردن ( از بدن )
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what a dummy: عجب خنگول و احمقی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's scorching hot: هوا خیلی گرمه.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can i have a go: میشه امتحان کنم؟؟
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tighten one's belt: یعنی اوضاع مالی خوب نیست، یه مدت با ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
coming through: راه رو باز کنید!
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ball back: پاس دادن توپ.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold still: تکون نخور. جُم نخور.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
no brainer: خیلی واضحه. اصلا ( این تصمیم ) فکر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ping someone: یک پیام / ایمیل ( کوتاه ) برای کسی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
turns out: معلوم شد. . .
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sorry to barge in on you: ببخشید سرزده مزاحم شدم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you on board: موافقی؟؟ حاضری؟؟
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll take it: میخرم برمی دارم
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that came out wrong: منظوری نداشتم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my doctor called in a prescription: دکترم یه نسخه برام پیچیده.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
used to: قبلا
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was a lost cause: تیری در تاریکی بود. از اول هم امید ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
do the trick: جواب میده. مؤثره.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't stand on ceremony: تعارف نکن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
don't stand on ceremony: تعارف نکن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
why don't we all chip in: بیاین پول روی هم بذاریم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's absurd: مزخرفه.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you in a blood feud: پدر کشتگی دارین؟؟
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
suffice to say: فقط در همین حد بگم که. . . در همین ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my alarm didn't go off: ساعتم زنگ نزد.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the jury is still out on something: هنوز معلوم نیست. اختلاف نظر وجود دا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll teach you the tricks of the trade: فوت کوزه گری بهت یاد میدم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be sanguine: خوشبین باش
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he showed up: سر و کلش پیدا شد. اومد.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't get mushy: احساساتی نشو.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
don't get mushy: احساساتی نشو.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
knock someone's block off: شَل و پَل کردن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i had a hunch: به دلم افتاده بود.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be a hit: محبوب و سوگلی شدن زبانزد و مشهور شد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that doesn't count: اون حساب نیست، اون قبول نیست، کافی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the nerve: عجب رویی داری! چقدر پررویی تو!
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
opening a can of worms: کلاف تو در تو درست کردن. دردسر درست ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the fruits of one’s labor: نتیجه زحمتها و تلاش.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tough crowd: اصطلاحیه که از کمدینها وارد زبان شد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you clean up good: جذاب و گیرا شدی. جذاب و دلربا شدی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take a picture it lasts longer: مگه آدم ندیدی؟؟
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put it on my tab: بزن به حسابم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put it on my tab: بزن به حسابم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't afford that: پولشو ندارم، توانایی مالیش رو ندارم ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm one hundred percent positive: کاملا مطمئنم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scrabble: بازی واژه سازی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come to think of it: اگه خاطرم باشه حالا که فکرشو میکنم ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pants on fire: دروغگو، دروغ شاخدار.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to throw the baby out with the bath water: عطایش را به لقایش بخشیدن. تر و خشک ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set rat trap: تله گذاشتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
neck strength: قدرت گردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reading too much into something: زیادی تحلیل کردن. یک قضیه ای رو برا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
piss off at: کفری شدن به خون کسی تشنه شدن عصبانی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sand nigger: توهین نژادپرستانه و تحقیر آمیز نسبت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sand nigger: توهین نژادپرستانه و تحقیر آمیز نسبت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shtick: کلک ترفند حقه
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i was petrified: از ترس خشکم زد قالب تهی کردم وحشت ک ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
giving birth to triplets: زایمان سه قلو سه قلو بچه بدنیا آورد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flick: تکان دادن به معنی پرت کردن ته سیگا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to do with: مربوط بودن، ربط داشتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jaw jaw: چونه زدن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm good to go: من حاضرم. آماده ام.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're off the hook: قسر در رفتی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can't pain all this on me: نمی تونی همه اینارو تقصیر من بندازی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't try to pin this on me: سعی نکن تقصیر من بندازی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hgv: وسایل نقلیه سنگین
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fail hours fair wages: ساعات کار منصفانه، دستمزد منصفانه
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am running late: داره دیرم میشه.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't match: یکی و مشابه نبودن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pound into ground: به زمین زدن
٨ ماه پیش