نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
move out: ( از جایی ) اسباب کشی کردن ( از جا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
speak a tongue: به زبانی سخن گفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's good to: خوبه که. . .
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that tears it: طاقتم تموم شده.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
that tears it: طاقتم تموم شده.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
play second banana: انتخاب دوم کسی بودن اولویت دوم کسی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
play a trick on someone: با کسی شوخی کردن کسی را دست انداختن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
play a prank: با کسی شوخی کردن کسی را دست انداختن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
play a prank: با کسی شوخی کردن کسی را دست انداختن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
like thunder: بسیار خشمگین ( چهره )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how long have you been: چه مدته. . . ؟ از کی. . . ؟
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i just finished: همین تازه. . . . تموم کردم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
provide an example: مثال زدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
provide a solid alibi: ارائه دادن مدرکی محکم دال بر عدم حض ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm relieved that: خیالم راحت شد که. . .
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep on at: مدام غر زدن مدام از چیزی گله کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold off: نباریدن باران
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's not a biggie: چیز مهمی نیست.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you snooze you lose: دیر بجنبی، باختی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you snooze you lose: دیر بجنبی، باختی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't believe that: باورم نمیشه که. . .
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
by your leave: با اجازه تون.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sit by: دست به هیچ اقدامی نزدن عقب نشستن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
vapor pressure: فشار بخار آب
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
variable atmospheric gases: گازهای متغیر جو
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
warm pool: استخر آب گرم ( ناحیه غربی اقیانوس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
water balance method: روش بیلان آبی ( در تعیین تبخیر و ت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hydrological cycle: آب شناختی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
thermal efficiency: کارایی گرمایی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
thermal low: کم فشار گرمایی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tropopause jets: رودبادهای تروپوپازی رودبادهای وردای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuck freak: عشق مقاربت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuck puppet: شریک جنسی بدون هیچ تعهدی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuck my life: گندش بزنن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuck bunny: زن هوس باز
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
professional integrity: شرافت کاری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuck knows: هیچ کس نمیدونه .
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sub polar regions: نواحی زیر قطبی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
super adiabatic: ابر بی دررو
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
synoptic station: ایستگاههای همدیدی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
temperature lapse rate: افتاهنگ دما
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
temperature vertical profile: نیمرخ گرمایی جو
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turbulent diffusivity: پخشیدگی متلاطم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
seasonal lag: درنگ فصلی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
seasonal evolution: پیدایش فصول
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
semi permanent highs and lows: سامانه های کم فشار و پرفشار نیمه دا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come clean right now: همین الان اعتراف کن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
made a pass at me: بهم نخ داد.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's growing on me: داره کم کم ازش خوشم میاد.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my heart is racing: تپش قلب دارم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't waste time: وقت تلف نکن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
now's the time: حالا وقتشه.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let's take the elevator: بیا با آسانسور بریم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't hang up: قطع نکن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you overstepped: پاتو از گلیمت درازتر کردی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you look silly: شبیه احمقها شدی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't be bothered: حس و حالشو ندارم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i can't be bothered: حس و حالشو ندارم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't coddle me: زیادی ازم محافظت نکن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reach out: تماس گرفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i appreciate you stopping by: ممنون که سر زدی ( اومدی )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's completely up to you: کاملا بستگی به خودت داره.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i miss you already: هنوز نرفته دلتنگت شدم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i miss you already: هنوز نرفته دلتنگت شدم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in a few minutes: ظرف چند دقیقه.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't make faces: ادا در نیار!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't take it to heart: به دل نگیر!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bounce ideas off: نظر کسی رو در مورد چیزی پرسیدن، از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you go first: تو اول بگو.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
concept that: مفهوم اینکه. . . این مفهوم که. . .
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he means well: نیتش خیره.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
he means well: نیتش خیره.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i beg to differ: متاسفانه باهم هم عقیده نیستیم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have no: هیچ. . . . ندارم. I have no money ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't give me a dirty look: چپ چپ نگام نکن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
under one condition: به یه شرطی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't squander it: هدرش نده. حرومش نکن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a fuss about something: یعنی در مورد یه چیزی عصبی و خشمگین ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you into: به. . . علاقه داری؟؟؟ Are you into ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're opaque: تو مُبهم هستی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
change operation: عمل تغییر جنسیت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i appreciate the gesture: واقعا ازت ممنونم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
who would have thought: کی فکرش رو می کرد؟؟
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
who would have thought: کی فکرش رو می کرد؟؟
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you drive me nuts: تو منو دیوونه می کنی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't piss me off: اعصابم رو بهم نریز.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're getting hot under the collar: خیلی داغ کردی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
roll the window up: شیشه رو بده بالا.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
runs in our family: تو خانواده مون ارثیه.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you win some you lose some: زندگی بُرد و باخت داره.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are way out of line: پاتو از گلیمت درازتر کردی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you are way out of line: پاتو از گلیمت درازتر کردی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
or else what: وگرنه چی میشه؟؟
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to cry oneself to sleep: از فرط گریه خوابیدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as it is: همین حالاشم همین جوریشم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
diarrhea of the mouth: بد دهنی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fool around: وقت گذرانی کردن وقت تلف کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i had him in a palm of my hand: مثل موم تو دستمه.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm at my wits' end: به کلی گیج شدم. دیگه عقلم به جایی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you’re in big trouble: تو دردسر بزرگی افتادی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for the sake of something: به خاطر چیزی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm sweaty: عرق کردم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
who might you be: جنابعالی کی باشین؟؟
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you mocking me: منو دست میندازی؟؟
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are so dumb: خیلی خنگول هستی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quietly whisper to me: آروم در گوشم بگو.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blow off: پیچوندن قال گذاشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
you could cut it with a knife: فضا متشنج بود.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i didn't sleep a wink: پلک روی هم نذاشتم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are we cool: مشکلی بین مون نیست؟؟
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
long story short: خلاصه کنم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i've been dishonored: بی آبرو شدم آبروم رفته.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you used me: ازم سواستفاده کردی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm knackered: خیلی خسته ام.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
were you spying on me: داشتی منو می پاییدی؟؟
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't use that tone of voice with me: با این لحن با من صحبت نکن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this is way over my head: عقلم دیگه قد نمیده.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let me speak frankly: بزار بدون رودربایستی صحبت کنم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't feel like it: حس و حالشو ندارم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lose my phone number: شمارمو از گوشیت پاک کن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
down the hatch: برو بالا. ( اصطلاحی عامیانه برای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's roasting: هوا خیلی گرمه.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
see the point: دلیل یا اهمیت موضوعی رو درک کردن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you will not get away with this: نمی تونی قسر در بری.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i hate your guts: از ریختت متنفرم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i was faking it: همش الکی بود داشتم وانمود میکردم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
check it out: اینو ببین. نگاه کن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
took you long enough: خیلی طولش دادی .
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are such a buzzkill: عجب ضدحالی هستی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was such a bummer: عجب ضدحالی بود. ( برای یک اتفاق )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your comment just bummed me out: نظرت بهم ضدحال زد.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she is moody: دمدمی مزاجه.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my one and only: یکی یدونه من.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
my one and only: یکی یدونه من.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sweetie pie: عزیز دلم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your days are numbered: کارت تمومه. دورانت به پایان رسیده ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't get me started on: نذار دهنم باز شه.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
don't get me started on: نذار دهنم باز شه.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it gives me the creeps: مضطربم میکنه.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how much do you weigh: چند کیلویی؟؟؟
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are beyond words to me: در کلام نمی گنجی!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's just wishful thinking: اون فقط یه خیال باطله!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm dizzy: گیجم سردرگمم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was written in stars: تقدیر اینطور بوده.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make yourself useful: یه کمکی بده.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm not made of money: سر گنج که ننشستم!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's a scorcher out there: داره از آسمون آتیش می باره. هوای ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he has got a screw loose: یه تخته اش کمه.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm up for anything: من پایه همه چی هستم!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
doesn't make a sense: با عقل جور در نمیاد.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
doesn't make a sense: با عقل جور در نمیاد.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put it away: بذارش سرجاش.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put it away: بذارش سرجاش.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i feel queasy: حالت تهوع دارم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i feel queasy: حالت تهوع دارم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
my sentiments exactly: کاملا موافقم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuck a duck: گندش بزنن! لعنت بهش!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i had nothing to do with that: من ارتباطی با اون موضوع نداشتم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't lecture me: برام سخنرانی نکن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to pass something: چیزی را دفع کردن ( از بدن )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what a dummy: عجب خنگول و احمقی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's scorching hot: هوا خیلی گرمه.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can i have a go: میشه امتحان کنم؟؟
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tighten one's belt: یعنی اوضاع مالی خوب نیست، یه مدت با ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
coming through: راه رو باز کنید!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ball back: پاس دادن توپ.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold still: تکون نخور. جُم نخور.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
no brainer: خیلی واضحه. اصلا ( این تصمیم ) فکر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ping someone: یک پیام / ایمیل ( کوتاه ) برای کسی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
turns out: معلوم شد. . .
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sorry to barge in on you: ببخشید سرزده مزاحم شدم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you on board: موافقی؟؟ حاضری؟؟
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll take it: میخرم برمی دارم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that came out wrong: منظوری نداشتم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my doctor called in a prescription: دکترم یه نسخه برام پیچیده.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
used to: قبلا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was a lost cause: تیری در تاریکی بود. از اول هم امید ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
do the trick: جواب میده. مؤثره.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't stand on ceremony: تعارف نکن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
don't stand on ceremony: تعارف نکن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
why don't we all chip in: بیاین پول روی هم بذاریم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's absurd: مزخرفه.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you in a blood feud: پدر کشتگی دارین؟؟
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
suffice to say: فقط در همین حد بگم که. . . در همین ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my alarm didn't go off: ساعتم زنگ نزد.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the jury is still out on something: هنوز معلوم نیست. اختلاف نظر وجود دا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll teach you the tricks of the trade: فوت کوزه گری بهت یاد میدم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be sanguine: خوشبین باش
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he showed up: سر و کلش پیدا شد. اومد.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't get mushy: احساساتی نشو.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
don't get mushy: احساساتی نشو.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
knock someone's block off: شَل و پَل کردن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i had a hunch: به دلم افتاده بود.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be a hit: محبوب و سوگلی شدن زبانزد و مشهور شد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that doesn't count: اون حساب نیست، اون قبول نیست، کافی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the nerve: عجب رویی داری! چقدر پررویی تو!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
opening a can of worms: کلاف تو در تو درست کردن. دردسر درست ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the fruits of one’s labor: نتیجه زحمتها و تلاش.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tough crowd: اصطلاحیه که از کمدینها وارد زبان شد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you clean up good: جذاب و گیرا شدی. جذاب و دلربا شدی.
١٠ ماه پیش