نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beat it: برو گُمشو
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i will make it up to you: برات جبران میکنم
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i will make it up to you: برات جبران میکنم
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fuck face: کله کیری
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shouldn't happen to a dog: خدا نصیب گرگ بیابون نکنه!
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feed the kitty: کمک مالی کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
if you say so: باشه، هر چی تو بگی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
two of a kind: شبیه به هم بودن دو نفر از نظر ارزشه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set me free: رها کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
set me free: رها کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
simp: ساده لوح و ابله هم معنی میده
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bear it in mind: یادت باشه
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be about to: یه اتفاقی در حال افتادن، در شرف افت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to be about to: یه اتفاقی در حال افتادن، در شرف افت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at the end: در آخر کاری یا چیزی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll get the hang of it: قِلقش رو به دست میارم
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you disgust me: حالمو بهم میزنی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll give you a ride: من میرسونمت
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
no biggie: چیز مهمی نیست
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're full of it: داری چرت میگی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you're full of it: داری چرت میگی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't ditch me: منو نپیچون
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
don't ditch me: منو نپیچون
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's over my head: از فهم من خارجه
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's all we need: همینو کم داشتیم!
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
that's all we need: همینو کم داشتیم!
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drop the act: فیلم بازی نکن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
drop the act: فیلم بازی نکن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't sass me: زبون درازی نکن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
don't sass me: زبون درازی نکن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm in two minds: دو دلم
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'm in two minds: دو دلم
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what's keeping you: معطل چی هستی؟
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what's keeping you: معطل چی هستی؟
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you sulking: قهری؟ دلخوری؟
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
are you sulking: قهری؟ دلخوری؟
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
have been: وقتی میخوایم بگیم "چه مدته" داریم ف ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you set me up: تو برام پاپوش دوختی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
you set me up: تو برام پاپوش دوختی.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm done talking: من دیگه حرفی ندارم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't take it the wrong way: اشتباه برداشت نکن.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get a life: تجربه کن یکم زندگی کن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take that back: حرفتو پس بگیر.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take that back: حرفتو پس بگیر.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a hard on: سیخ کردن شق کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lazy ass: کون گشاد
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
old bat: پیر خرفت
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
old bat: پیر خرفت
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you asking for it: تنت میخاره؟
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
are you asking for it: تنت میخاره؟
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stick around: همین جا بمون
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
whats eating you: دردت چیه؟؟
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come again: یه بار دیگه بگو
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
time after time: بارها و بارها
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
later on: بعدتر
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the corner: در گوشه
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
long time no see: ازین وَرا
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't be stingy: گدا بازی درنیار.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a boner: سیخ کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a boner: سیخ کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what a nerve: عجب رویی داره!
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was a close shave: خطر از بیخ گوشم رد شد
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i didn't mean it: منظوری نداشتم
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i didn't mean it: منظوری نداشتم
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm bored stiff: حسابی حوصله ام سررفته
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give me a break: برو بابا شوخی نکن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she can't take a joke: جنبه شوخی نداره.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let's fuck: بزن بریم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have it your way: هر طور راحتی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rain on parade: خراب شدن برنامه/تفریح /خوشی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rain on parade: خراب شدن برنامه/تفریح /خوشی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
burn out: نیم سوز شدن بُریدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hang on: گوشی دستتون باشه!
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm stumped: هنگ کردم
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come clean with me: با من صادق باش.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come clean with me: با من صادق باش.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm in the shit: تا خرخره تو گوهم
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's a piece of shit: چیز بی ارزشیه
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't diss me: بی احترامی نکن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
don't diss me: بی احترامی نکن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's personal: این یه مسئله شخصیه
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it's ok: طوری نیست
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
nice: گاهی باریکلا هم معنی میده
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take a beating: مال باختن پول از دست دادن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's unlike you: از تو بعیده
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make my words: به حرفم میرسی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
spare me: نمی خوام بشنوم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
none whatsoever: اصلا
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
couldn't be better: بهتر از این نمیتونم باشم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
couldn't be better: بهتر از این نمیتونم باشم.
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sick to one's stomach: تا مغز استخونم سوخت تا فیها خالدونم ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pain in the ass: آدم رو مخی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lessons learned: درس عبرت شد
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wait your turn: صبر کن تا نوبتت بشه
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wait your turn: صبر کن تا نوبتت بشه
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mercy fuck: سکس ترحم آمیز
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cheapness: گدابازی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a physical: معاینه پزشکی شدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
couch doctor: روانپزشک
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run some tests: آزمایش گرفتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
clean bill of health: تاییدیه سلامت پروانه بهداشت
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
draw blood: آزمایش خون گرفتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take someone's temperature: درجه حرارت بدن کسی را اندازه گرفتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look the picture of health: سلامت و سرحال بودن مظهر سلامتی بودن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the mend: در حال خوب شدن رو به بهبود
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feel on top of the world: سرحال بودن سالم و سرزنده بودن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
toss one's cookies: بالا آوردن استفراغ کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take a turn for the worse: وخیم تر شدن بیماری بدتر شدن بیماری
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
breathe one's last: از دنیا رفتن نفس آخر را کشیدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
break out: جوش زدن شروع شدن هر نوع اختلال پوست ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's very sweet of you: خیلی لطف داری
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
that's very sweet of you: خیلی لطف داری
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ballpark figure: برآورد تقریبی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in the works: در دست تولید
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go public: سهامی عام شدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cut someone's losses: کاهش دادن ضرر و زیان جلوی ضرر و زیا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
budget squeeze: کاهش بودجه
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
close the books: حساب ها را بستن حساب ها را موازنه ک ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
finger in the pie: نخود هر آشی بودن در هر کاری دخالت ک ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
jack up: بالا بردن قیمت
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
throw money at something: پول وسط گذاشتن پول به پای چیزی ریخت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
throw money at something: پول وسط گذاشتن پول به پای چیزی ریخت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in the long run: در گذر زمان
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in short supply: کم بودن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in short supply: کم بودن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run short of something: چیزی را تمام کردن چیزی رو کم آوردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tight spot: تنگنا
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take a nose dive: به شدت و سرعت سقوط کردن تحلیل رفتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
saddled with debt: زیر بار قرض رفتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
red ink: بدهی ضرر مالی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bottom fall out: سقوط کردن افت کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
piece of the action: سهم سود
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
kickback: باج زیرمیزی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
deliver the goods: از پس کاری برآمدن از عهده کار برآمد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
captain of industry: مالک یک شرکت بزرگ
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
number cruncher: حسابدار
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
company man: بله قربان گو
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
boys in the backroom: دست های پشت پرده
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
big cheese: کله گنده
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
company town: شهرک صنعتی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bankers hours: ساعت کاری کوتاه
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cold call: تماس تبلیغاتی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
keep books: حساب و کتاب ها را ثبت کردن دفترداری ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mean business: جدی بودن شوخی نداشتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mean business: جدی بودن شوخی نداشتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sell out: کامل به فروش رفتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
buy a pig in a poke: چشم بسته خرید کردن معامله سربسته کر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on hand: دم دست در موجودی انبار
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hard sell: کالایی را به کسی انداختن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take public: سهامی عام شدن سهام را به مردم فروخت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'll say: کاملا موافقم
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get off my ass: دست از سرم بردار
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get off my ass: دست از سرم بردار
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
breadsticks: نان ساندویچی باریک
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
breadsticks: نان ساندویچی باریک
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don’t fuck with me: با من درنیوفت
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i don't give a fuck: اهمیتی نمیدم
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm fucked: بگا رفتم
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'm fucked: بگا رفتم
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you fucked with a wrong guy: با بد کسی طرف شدی!
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't fuck me over: سرم کلاه نگذاری فریبم ندی!
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wait a minute: یه لحظه وایسا
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wait a minute: یه لحظه وایسا
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
none taken: نه بهم برنخورد
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
peace out: بدرود
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i need you buy my side: می خوام کنارم باشی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i need you buy my side: می خوام کنارم باشی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't stop thinking about you: همیشه تو فکرتم
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i can't stop thinking about you: همیشه تو فکرتم
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no bars: آنتن نمیده
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
no bars: آنتن نمیده
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ditto: منم همینطور
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
eat shit: حرف مفت نزن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
eat shit: حرف مفت نزن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's no bother: کاری نکردم، قابلی نداشت
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't panic: هول نشو نترس دستپاچه نشو
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
don't panic: هول نشو نترس دستپاچه نشو
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'll give you that: بهت حق میدم قبول دارم
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you stink: نفرت انگیزی! بوی گند میدی!
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you stink: نفرت انگیزی! بوی گند میدی!
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dork: عقب مونده
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm jinxed: چشم خوردم
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
time will tell: زمان همه چی رو مشخص میکنه.
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
loose cutting: برداشتی آزاد
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
when the time is right: به وقتش در زمان مناسب
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
when the time is right: به وقتش در زمان مناسب
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tabletop: روی میز
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in a jiffy: در یه چشم بهم زدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a slip of a boy: یه الف بچه
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i got to take a leak: باید بشاشم
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the water is cut off: آب قطعه!
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
no dice: ابدا هرگز اصلا حرفشم نزن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a picky eater: آدم بدغذا
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a picky eater: آدم بدغذا
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bad apple: آدم دردسرساز
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
behave yourself: مراقب رفتارت باش
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
over somebody: عبارت over somebody یا over somethi ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
over somebody: عبارت over somebody یا over somethi ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
butch up: مردونه پسرونه
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
call off something: معنی کنسل شدن یا منصرف شدن از انجام ...
٨ ماه پیش