نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
these things happen: این چیزا پیش میاد.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i've had enough: کلافه شدم دیگه بَسمه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i've had enough: کلافه شدم دیگه بَسمه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she will be right: حله اوکیه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
no worries: خواهش میکنم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
see you around: تا بعد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to what end: چرا؟ که چی؟
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's final: ختم کلام تموم شد رفت همینی که گفتم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
far from it: اصلا هم اینطور نیست
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
seen better days: ظاهر شدن علائم پیری یا کهنگی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's what i do: ما این کاره ایم!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
that's what i do: ما این کاره ایم!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sell someone out: خیانت کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gut feeling: یه حسی بهم میگه I have a gut feeli ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lit: شگفت انگیز
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lame: کسل کننده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i feel you: میفهممت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tying the knot: ازدواج کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tying the knot: ازدواج کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm wrecked: داغونم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'm wrecked: داغونم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tear apart: زیر و رو کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's fucked: به گا رفته است.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't flatter yourself: اینقدر خودت رو دست بالا نگیر⠀
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
don't flatter yourself: اینقدر خودت رو دست بالا نگیر⠀
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm down for it: پایه ام
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'm down for it: پایه ام
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
let it be: رها کن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't let yourself go: تسلیم نشو
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
shape up or ship out: یا اصلاح شو یا اخراج!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beat it: برو گُمشو
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i will make it up to you: برات جبران میکنم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i will make it up to you: برات جبران میکنم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fuck face: کله کیری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shouldn't happen to a dog: خدا نصیب گرگ بیابون نکنه!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feed the kitty: کمک مالی کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
if you say so: باشه، هر چی تو بگی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
two of a kind: شبیه به هم بودن دو نفر از نظر ارزشه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set me free: رها کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
set me free: رها کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
simp: ساده لوح و ابله هم معنی میده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bear it in mind: یادت باشه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be about to: یه اتفاقی در حال افتادن، در شرف افت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to be about to: یه اتفاقی در حال افتادن، در شرف افت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at the end: در آخر کاری یا چیزی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll get the hang of it: قِلقش رو به دست میارم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you disgust me: حالمو بهم میزنی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll give you a ride: من میرسونمت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
no biggie: چیز مهمی نیست
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're full of it: داری چرت میگی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you're full of it: داری چرت میگی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't ditch me: منو نپیچون
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
don't ditch me: منو نپیچون
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's over my head: از فهم من خارجه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's all we need: همینو کم داشتیم!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
that's all we need: همینو کم داشتیم!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drop the act: فیلم بازی نکن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
drop the act: فیلم بازی نکن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't sass me: زبون درازی نکن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
don't sass me: زبون درازی نکن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm in two minds: دو دلم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'm in two minds: دو دلم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what's keeping you: معطل چی هستی؟
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what's keeping you: معطل چی هستی؟
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you sulking: قهری؟ دلخوری؟
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
are you sulking: قهری؟ دلخوری؟
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
have been: وقتی میخوایم بگیم "چه مدته" داریم ف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you set me up: تو برام پاپوش دوختی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
you set me up: تو برام پاپوش دوختی.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm done talking: من دیگه حرفی ندارم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't take it the wrong way: اشتباه برداشت نکن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get a life: تجربه کن یکم زندگی کن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take that back: حرفتو پس بگیر.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take that back: حرفتو پس بگیر.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a hard on: سیخ کردن شق کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lazy ass: کون گشاد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
old bat: پیر خرفت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
old bat: پیر خرفت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you asking for it: تنت میخاره؟
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
are you asking for it: تنت میخاره؟
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stick around: همین جا بمون
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
whats eating you: دردت چیه؟؟
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come again: یه بار دیگه بگو
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
time after time: بارها و بارها
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
later on: بعدتر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the corner: در گوشه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
long time no see: ازین وَرا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't be stingy: گدا بازی درنیار.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a boner: سیخ کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a boner: سیخ کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what a nerve: عجب رویی داره!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was a close shave: خطر از بیخ گوشم رد شد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i didn't mean it: منظوری نداشتم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i didn't mean it: منظوری نداشتم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm bored stiff: حسابی حوصله ام سررفته
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give me a break: برو بابا شوخی نکن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she can't take a joke: جنبه شوخی نداره.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let's fuck: بزن بریم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have it your way: هر طور راحتی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rain on parade: خراب شدن برنامه/تفریح /خوشی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rain on parade: خراب شدن برنامه/تفریح /خوشی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
burn out: نیم سوز شدن بُریدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hang on: گوشی دستتون باشه!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm stumped: هنگ کردم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come clean with me: با من صادق باش.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come clean with me: با من صادق باش.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm in the shit: تا خرخره تو گوهم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's a piece of shit: چیز بی ارزشیه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't diss me: بی احترامی نکن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
don't diss me: بی احترامی نکن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's personal: این یه مسئله شخصیه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it's ok: طوری نیست
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
nice: گاهی باریکلا هم معنی میده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take a beating: مال باختن پول از دست دادن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's unlike you: از تو بعیده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make my words: به حرفم میرسی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
spare me: نمی خوام بشنوم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
none whatsoever: اصلا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
couldn't be better: بهتر از این نمیتونم باشم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
couldn't be better: بهتر از این نمیتونم باشم.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sick to one's stomach: تا مغز استخونم سوخت تا فیها خالدونم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pain in the ass: آدم رو مخی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lessons learned: درس عبرت شد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wait your turn: صبر کن تا نوبتت بشه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wait your turn: صبر کن تا نوبتت بشه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mercy fuck: سکس ترحم آمیز
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cheapness: گدابازی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a physical: معاینه پزشکی شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
couch doctor: روانپزشک
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run some tests: آزمایش گرفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
clean bill of health: تاییدیه سلامت پروانه بهداشت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
draw blood: آزمایش خون گرفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take someone's temperature: درجه حرارت بدن کسی را اندازه گرفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look the picture of health: سلامت و سرحال بودن مظهر سلامتی بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the mend: در حال خوب شدن رو به بهبود
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feel on top of the world: سرحال بودن سالم و سرزنده بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
toss one's cookies: بالا آوردن استفراغ کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take a turn for the worse: وخیم تر شدن بیماری بدتر شدن بیماری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
breathe one's last: از دنیا رفتن نفس آخر را کشیدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
break out: جوش زدن شروع شدن هر نوع اختلال پوست ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's very sweet of you: خیلی لطف داری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
that's very sweet of you: خیلی لطف داری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ballpark figure: برآورد تقریبی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in the works: در دست تولید
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go public: سهامی عام شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cut someone's losses: کاهش دادن ضرر و زیان جلوی ضرر و زیا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
budget squeeze: کاهش بودجه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
close the books: حساب ها را بستن حساب ها را موازنه ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
finger in the pie: نخود هر آشی بودن در هر کاری دخالت ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
jack up: بالا بردن قیمت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
throw money at something: پول وسط گذاشتن پول به پای چیزی ریخت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
throw money at something: پول وسط گذاشتن پول به پای چیزی ریخت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in the long run: در گذر زمان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in short supply: کم بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in short supply: کم بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run short of something: چیزی را تمام کردن چیزی رو کم آوردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tight spot: تنگنا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take a nose dive: به شدت و سرعت سقوط کردن تحلیل رفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
saddled with debt: زیر بار قرض رفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
red ink: بدهی ضرر مالی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bottom fall out: سقوط کردن افت کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
piece of the action: سهم سود
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
kickback: باج زیرمیزی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
deliver the goods: از پس کاری برآمدن از عهده کار برآمد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
captain of industry: مالک یک شرکت بزرگ
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
number cruncher: حسابدار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
company man: بله قربان گو
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
boys in the backroom: دست های پشت پرده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
big cheese: کله گنده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
company town: شهرک صنعتی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bankers hours: ساعت کاری کوتاه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cold call: تماس تبلیغاتی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
keep books: حساب و کتاب ها را ثبت کردن دفترداری ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mean business: جدی بودن شوخی نداشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mean business: جدی بودن شوخی نداشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sell out: کامل به فروش رفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
buy a pig in a poke: چشم بسته خرید کردن معامله سربسته کر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on hand: دم دست در موجودی انبار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hard sell: کالایی را به کسی انداختن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take public: سهامی عام شدن سهام را به مردم فروخت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'll say: کاملا موافقم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get off my ass: دست از سرم بردار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get off my ass: دست از سرم بردار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
breadsticks: نان ساندویچی باریک
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
breadsticks: نان ساندویچی باریک
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don’t fuck with me: با من درنیوفت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i don't give a fuck: اهمیتی نمیدم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm fucked: بگا رفتم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'm fucked: بگا رفتم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you fucked with a wrong guy: با بد کسی طرف شدی!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't fuck me over: سرم کلاه نگذاری فریبم ندی!
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wait a minute: یه لحظه وایسا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wait a minute: یه لحظه وایسا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
none taken: نه بهم برنخورد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
peace out: بدرود
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i need you buy my side: می خوام کنارم باشی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i need you buy my side: می خوام کنارم باشی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't stop thinking about you: همیشه تو فکرتم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i can't stop thinking about you: همیشه تو فکرتم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no bars: آنتن نمیده
١٠ ماه پیش