دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٤٧
رتبه
رتبه در دیکشنری
١٧,٢٢٧
لایک
لایک
٤
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٥ ماه پیش
دیدگاه
١

کلمه chant رو میشه اینطور هم معنی کرد: Chant بعنوان فعل به معنی ورد خواندن بعنوان اسم به منی وِرد مثلا توی گیم رزیدنت اویل ۴ ریمیک، enemy ( گنادوها ...

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٠

بعنوان فعل به معنی زیبا سازی، آراستن، آذین بندی کردن و بعنوان صفت هم به معنی آراسته، آذین شده هست

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
١

میتونی به معنی گودی یا چاله هم باشه مثال: Recess on the door reveals it opens with a complex mechanism گودی روی درب نشون میده با مکانیسم پیچیده ای ب ...

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٢

جزغاله/کباب شده

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٠

به معنی موعد i. e. : It's due for my physiotherapy session موعد جلسه فیزیوتراپیم هست.

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

١ رأی
١ پاسخ
١٣٦ بازدید

معنی mindsmithing, bloodsmithing, windamithing مشخصه ولی یه ترجمه کلمه‌ای میخوام که یونیک باشه. مثلا برای windamithing یه چیزی مثل هوانوردی خوبه ولی برای بقیشون نمی‌دونم چی بنویسم. راهنمایی؟ 

١ سال پیش
٠ رأی

اگر قصد شما ترجمه یک متن یا یک ویدیو در خصوص آهنگری یا شاخه های مربوط به اون باشه  بهتره که سه کلمه رو در قالب یک اصطلاح  فارسی معنی کنید و  به جای استفاده از هوانوردی (که شاید خیلی ربط ...

١ سال پیش