دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٣,١٢٤
رتبه در دیکشنری
١,٢١٠
لایک
٣١٤
دیسلایک
٨
جدیدترین پیشنهادها
٤ سال پیش
١٥
میوه و سبزیجات یک فصل متضادش هم میشه Out of season
٤ سال پیش
١١٣
به شخصی گفته میشه که نمیتونه بعضی اعمالشو کنترل کنه مثلا compulsive shopper کسی که خرید کردن دست خودش نیست Compulsive gambler کسی که نمیتونه قمار نکن ...
٤ سال پیش
٢٤
ابزارآلات کوچک
٤ سال پیش
٣٧
در یک بازه زمانی کاری را زیاد انجام دادن Spending spree یعنی مثل ریگ پول خرج کردن Shopping spree
٤ سال پیش
١٩
داشتن یک هدف مشخص و اینکه بدونی چی میخوایی انجام بدی
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.