دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٣٩
رتبه در دیکشنری
١٨,٤١٣
لایک
٣
دیسلایک
٠
جدیدترین پیشنهادها
٣ هفته پیش
٠
هیچ کاری نکردن، مخصوصاً وقتی که باید کاری انجام بدهی مثال She just sits on her ass all day, while I do all the work. او تمام روز روی باسنش می نشین ...
٤ هفته پیش
٠
کسی را تنها گذاشتن ، در شرایط سخت رها کردن
٤ هفته پیش
٠
در اصطلاح یعنی قبلا با مقامات بالا هماهنگ شده است. مثال : the new plan has been cleared with brass یعنی : این برنامه ی جدید قبلا با مقامات بالا هما ...
١ ماه پیش
١
صادقانه
٢ ماه پیش
٠
�به معنای قبل از اتخاذ یک تصمیم نهایی و الزام آور یا قبل از بسته شدن رسمی فروش است، به ویژه در زمینه حراج یا جلسه رسمی که در آن از چکش برای نشان دادن ...
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.