علی باقری - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

داون اسلوپ ویندز: داون اسلوپ ویندز ( Downslope Winds ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ده او: د - ها - و ( DHV ) [اصطلاح پاراگلای ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دیپ استال: دیپ استال ( Deep Stall ) [اصطلاح پا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کومولونیمبوس کلاودز: کومولونیمبوس کلاودز ( Cumulonimbus ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کومولوس کلاودز: کومولوس کلاودز ( Cumulus Clouds ) [ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کراس ویندز: کراس ویندز ( Crosswinds ) [اصطلاح پ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کوریولیس افکت: کوریولیس افکت ( Coriolis Effect ) [ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کوردینیتد ترنز: کوردینیتد ترنز ( Coordinated Turns ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کانورجنس: کانورجنس ( Convergence ) [اصطلاح پا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کان وکشن: کان وکشن ( Convection ) [اصطلاح پار ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کنترل لاینز: کنترل لاینز ( Control Lines ) [اصطل ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کولد فرانت: کولد فرانت ( Cold front ) [اصطلاح پ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کلاود استریت: کلاود استریت ( Cloud Street ) [اصطل ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سیول: سیول ( Civl ) [اصطلاح پاراگلایدر]: ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سیروس کلودز: سیروس کلودز ( Cirrus clouds ) [اصطل ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چست استرپ: چست استرپ ( Chest Strap ) [اصطلاح پ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنتر او پرشر: سنتر آو پرشر ( Center of pressure ) ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنتر او گراویتی: سنتر آو گراویتی ( Center of Gravity ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کاردینال اسپیدز: کاردینال اسپیدز ( Cardinal speeds ) ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کارابینر: کارابینر ( Carabiner ) [اصطلاح پارا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کپ کلاود: کپ کلاود ( Cap Cloud ) [اصطلاح پارا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کانوپی: کانوپی ( Canopy ) [اصطلاح پاراگلاید ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کمبر: کمبر ( Camber ) [اصطلاح پاراگلایدر] ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیگ ایرز: بیگ ایرز ( Big Ears ) [اصطلاح پاراگ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بست گلاید اسپید: بست گلاید اسپید ( Best Glide Speed ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بنک انگل: بنک انگل ( Bank Angle ) [اصطلاح پار ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اتیتیود: آتیتیود ( Attitude ) [اصطلاح پاراگل ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اسپکت رشیو: آسپکت رشیو ( Aspect Ratio ) [اصطلاح ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ای رایزرز: ای رایزرز ( A - risers ) [اصطلاح پا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انگل او اتک: انگل آو اتک ( Angle of Attak ) [اصط ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

التیمتر: آلتی متر ( Altimeter ) [اصطلاح پارا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایر اسپید: ایر اسپید ( Air speed ) [اصطلاح پار ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایر مس: ایر مس ( Air mass ) [اصطلاح پاراگلا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایر فویل: ایر فویل ( Air foil ) [اصطلاح پاراگ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ایربگ: ایربگ ( Air bag ) [اصطلاح پاراگلاید ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ای جی ال: ای. جی. ال : ( A. G. L ) [اصطلاح پا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افنور: افنور : ( Afnor ) [اصطلاح پاراگلاید ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اکتیو فلاینگ: آکتیو فلاینگ ( Activeflying ) [اصطل ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شست: شست: دکتر شفیعی کدکنی در مورد "شست ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مصحف در اب انداختن: مُصحَف در آب انداختن: کنایه از نابو ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بلوا و حلوا: بلوا و حلوا:کنایه از رنج و شادی دکت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دوران: دوران: دکتر شفیعی کدکنی در مورد " د ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به چیز داشتن: به چیزی داشتن: در شمار آوردن دکتر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رباط باستانی: رباط باستانی : کنایه از این جهان و ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کاهل نمازی: کاهِلْ نمازی: سستی و کاهلی کردن در ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرکه و سپندان: سرکه و سپندان: دکتر شفیعی کدکنی در ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تیزدندان: تیز دندان: حریص ، طامع ( ( از پی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هم ذوق: هم ذوق: هم طعم ، هم مزه ( ( عشق نب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مردم: مردم: دکتر کزازی در مورد واژه ی " م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کلید: کلید: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

راست: راست: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سرو: سرو: دکتر کزازی در مورد واژه ی " سر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خوب: خوب: دکتر کزازی در مورد واژه ی "خوب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پذیرفتن: پذیرفتن: دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

هوش: هوش: دکتر کزازی در مورد واژه ی " هو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دد: دد: دکتر کزازی در مورد واژه ی " دد" ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دام: دام: دکتر کزازی در مورد واژه ی " دا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مر: مر: دکتر کزازی در مورد واژه ی "مر " ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشغال کله: آشغال کله : [اصطلاح کوچه بازر] احمق

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نگریستن: نگریستن: دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مگر: مگر: دکتر کزازی در مورد واژه ی " مگ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جز: جز: دکتر کزازی در مورد واژه ی " جز" ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اوردن: آوردن: دکتر کزازی در مورد واژه ی "آ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دست نارسان: دست نارسان:دستی که توانایی مالی و د ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارزو های فضول: آرزو های فضول:افزون طلبی ها که معمو ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اثار زاد: آثار زاد:پس مانده ی غذا ( ( خادمه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چون گرو ربودن: چون گرو ربودن:مانند ربودن از رقیب ، ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تن زن: تن زن:اهمیت نده، ولش کن ، بی خیال ب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مصاب امدن: مصاب آمدن:دچار حادثه شدن و مردن ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چند چند: چند چند:چقدر زیاد است ( ( چند چند ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رقیب افتاب: رقیب آفتاب :کسی که زمان طلوع آفتاب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لوت زفت: لوت زفت:غذای خوب و فراوان ( ( صاحب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عوض تنیدن: عوض تنیدن:به عوض چیزی اندیشیدن . تن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از دانش مقل: از دانش مُقِل:کم دانش ( ( عاقل او ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر سر کسی زدن: بر سر کسی زدن:او را تحقیر کردن ، مر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفع پنداشتن: دفع پنداشتن: خیال کردن مبنی بر از س ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بازگشت عاریت: بازگشت عاریت:بازگشت موقت و ناپایدار ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عمرور: عمرْ وَر:زنده ، دارای عمر ( ( آن ز ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زوتر رو: زوْتَر رو:گذرا تر و ناپایدار تر ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درد نذیر: درد نذیر:دردی که آگاهی دهنده است و ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نعمت بی کیف: نعمت بی کیف:نعمتی که قابل توصیف نیس ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاه فحول: شاه فحول:برترین مردان و دلیران ( ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سخت زه: سخت زه:تیرانداز قوی و ماهر ( ( چون ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرده های لاابالی زدن: پرده های لاابالی زدن:یعنی بی ملاحظه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

غمخوارگان بی خبر: غمخوارگان بی خبر:دوستانی که به نظر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از غیر: از غِیَر:از روی غیرت ، غیرت های حاص ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فتح باب: فتح باب:گشودن راه معرفت در دل سالک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چفسیدن: چفس:بچسب ( ( نور آبی دان و هم در آ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

بازی: بازی: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به بازی داشتن: به بازی داشتن:بازی پنداشتن دکتر کزا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عقل منتقد: عقل منتقد:عقل پرورده و پاک شده ، عق ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

توبتو: توبتو:لایه لایه ، در اینجا یعنی دست ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سکستن: بی سُکُست:بدون قطع کردن ، و ایستادن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی سکست: بی سُکُست:بدون قطع کردن ، و ایستادن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

واطرب: واطرب:ای شادی! چه شادیی! ( ( جفت ا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مناخ: مُناخ:استراحت ( ( این زمین و آسمان ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پخسیده: پخسیده :ذوب شده و از هم وارفته ( ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کلیل امدن: کلیل آمدن:خیره و کُند شدن. ( ( گر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چنگلوک: چنگ لوک:درمانده ، عضله ای که گرفته ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تیکه اندختن: تیکه اندختن : متلک انداختن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیاده شدن هوایی: پیاده شدن هوایی : دریافت نیروی هواب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حرکت هوائی: حرکت هوائی : شامل نقل و انتقال یک ن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هجوم هوابرد: هجوم هوابرد : شامل تخلیه یک نیروی ه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عملیات مشترک هوابرد: عملیات مشترک هوابرد : عبارت است از ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منطقه فرود: منطقه فرود : منطقه ایست مشخص که یگا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی هیچ بد: بی هیچ بُد:حتماً ، ناچاراً ( ( غفل ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اتش مستنجم: آتش مُستنجِم : ستاره ها و اجرام درخ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تتق: تُتُق :پرده ، چادر و پرده ٔ بزرگ ، ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نص شناس: نص شناس:لفظا یعنی کسی که قرآن می فه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

صدق زدن: صَدَّق :تصدیق و تأیید کردن . ( ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زمانه: زمانه: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرسودن: فرسودن: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گزاییدن: گزاییدن: دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گزاییدن: گزاییدن: دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب از دریا می بخشد: آب از دریا می بخشد :با چیز بی ارزش ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب از دهان سرازیر شدن: آب از دهان سرازیر شدن: نهایت شیفته ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اب از سر گذشتن: آب از سر گذشتن: بدبختی به نهایت رسی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب از کسی گشادن: آب از کسی گشادن: اعانت و یاری از طر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب به ابادانی می رود: آب به آبادانی می رود : رود و جوی من ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب به اب می خورد و زور بر می دارد: آب به آب می خورد و زور بر می دارد:ی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اب به اب می خورد و زور بر می دارد: آب به آب می خورد و زور بر می دارد:ی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب با غربال پیمودن: آب با غربال پیمودن : کاری عبث کردن. ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب به دهان اوردن: آب به دهان آوردن : رغبتی مفرط به چی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب بر اتش زدن: آب بر آتش زدن: فتنه ای را نشاندن . ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب بر اسمان انداختن: آب بر آسمان انداختن: بسیار خشمگین ش ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب برای من ندارد نان که برای تو دارد: آب برای من ندارد نان که برای تو دار ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب بر روی کار اوردن: آب بر روی کار آوردن : کاری را رونق ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب به ریسمان بستن: آب به ریسمان بستن : کاری بیهوده کرد ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب به زیر هشتن: آب به زیرهشتن : فریفتن . مثال . امر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب به سوراخ مورچه ریختن: آب به سوراخ مورچه ریختن: جمع کثیری ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب به غربال پیمودن: آب به غربال پیمودن : عملی بی فایده ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب به هاون کوفتن: آب به هاون کوفتن : به امری غیر منتج ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب پارسال نان پیرار سال: آب پارسال نان پیرارسال : روزگاری در ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الا نادرا: الا نادرا:مگر به ندرت نتواند تشخیص ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ریش خود کندن: ریش خود کندن:خود را خوار کردن ( ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حجره قمر: حجرهٔ قمر : آسمان ، در بیت زیر مقام ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عقل بحثی: عقل بحثی :عقلی است که از طریق استدل ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب در جگر نداشتن: آب در جگر نداشتن : بی اندازه فقیر ب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب در جوی داشتن: آب در جوی داشتن: صاحب بختی مقبل و ر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب در چیزی بستن: آب در چیزی بستن : مالی را به اسراف ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب در چیزی کردن: آب در چیزی کردن : غش و غل در آن بکا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب در دست داری مخور: آب در دست داری مخور : بسیار شتاب کن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب در دلش تکان نمی خورد: آب در دلش تکان نمی خورد : بسیار آهس ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب در دهان امدن: آب در دهان آمدن : بی اندازه به چیزی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب در دهان خشک شدن: آب در دهان خشک شدن: بسیار متعجب گشت ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب در دهان کسی گشتن: آب در دهان کسی گشتن : زیاده خواستار ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب در زیر کاه: آب در زیر کاه : خیلی نهان ( دهخدا، ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب در شیر داشتن: آب در شیر داشتن: غش کردن . منافق بو ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب در شکر داشتن: آب در شکر داشتن: دایم بر هزال افزود ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب در غربال کردن: آب در غربال کردن:به محال و سفه پردا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب در گوش کسی کردن: آب در گوش کسی کردن:در سودا کسی را ف ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب در هاون ساییدن: آب در هاون ساییدن: آب در هاون سودن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب دریا بکیل پیمودن: آب دریا بکیل پیمودن: مرتکب عبثی شدن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب در دست یزید افتاده: آب در دست یزید افتاده : متاعی فراوا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب دهان مرده است: آب دهان مرده است : مرکبی کمرنگ است ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب را از سر بند باید بست: آب را از سر بند باید بست: باید مبدا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب را زیر هفت طبقه ی زمین می بیند: آب را زیر هفت طبقه ی زمین می بیند: ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب را گل الود می کند ماهی بگیرد: آب را گل آلود می کند ماهی بگیرد: از ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب را گل کردن: آب را گل کردن : اوضاع را به نفع خود ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب رفته بجوی امدن: آب رفته بجوی آمدن : شوکت و اعتباری ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب رفته بجوی نیاید: آب رفته بجوی نیاید :شوکت و اعتبار و ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب سر بالا می رود و قورباغه شعر می خواند: آب سر بالا می رود و قورباغه شعر می ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابشان از یک جو نمیرود: آبشان از یک جو نمی رود :برای ستیزه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابکش به کفگیر می گوید نه سوراخ داری: آبکش به کفگیر می گوید نه سوراخ داری ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب که امد تیمم برخاست: آب که آمد تیمم برخاست:چون اصلی آمد ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابگینه به حلب بردن: آبگینه به حلب بردن:نظیر زیره به کرم ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نهار: نِهار:کاهش و کمی . واژه ای است کهن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

نزدیک: نزدیک: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

یاقوت: یاقوت:در پهلوی یاکندyākand بوده است ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گرد: گَرد:در پهلوی گرتgart بوده است. ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دود: دود:در پهلوی دوت dūt بوده است. ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کبود: کبود : در پهلوی کپود kapōt بوده است ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سرخ: سرخ: دکتر کزازی در مورد واژه ی " سر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فروغ: فروغ :در پهلوی در ریخت فروگ frōg بک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نوروز: نوروز: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابستنی نهان بود و زادن اشکار: آبستنی نهان بود و زادن آشکار: بعضی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نگهداری زمان بندی شده: نگهداری زمان بندی شده ( Scheduled M ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نگهداری پیشگیرانه: نگهداری پیشگیرانه ( Preventive Main ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نگهداری و تعمیرات اصلاحی: نگهداری و تعمیرات اصلاحی ( Correcti ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نگهداری مبتنی بر قابلیت اطمینان: نگهداری مبتنی بر قابلیت اطمینان ( R ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نگهداری مبتنی بر وضعیت: نگهداری مبتنی بر وضعیت ( Condition ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرویس حین کار: سرویس حین کار ( Work During Operati ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تعمیرات خارج از ساعات کار: تعمیرات خارج از ساعات کار ( Out - O ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تعمیرات به هنگام از کار افتادگی: تعمیرات به هنگام از کار افتادگی ( R ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تعمیرات اتفاقی: تعمیرات اتفاقی ( Breakdown Maintena ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مدیریت نگهداری و تعمیرات: مدیریت نگهداری و تعمیرات ( Maintena ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اجرت طلا: اجرت طلا : به هزینه ی ساخت طلا و دس ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اسپرد شمش طلا: اسپرد شمش طلا:اسپرد شمش طلا، به اخت ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الیاژ طلا: آلیاژ طلا :[ اصطلاح بازار طلا] به ت ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بنکدار طلا: بنکدار طلا:[ اصطلاح بازار طلا] به ع ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بوته طلا: بوته طلا:[ اصطلاح بازار طلا]بوته طل ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حباب سکه: حباب سکه:[ اصطلاح بازار طلا] به اخت ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حباب طلا: :[ اصطلاح بازار طلا]قیمت طلا با توج ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خرده فروش: خرده فروش:[ اصطلاح بازار طلا]به طلا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ریژه: :[ اصطلاح بازار طلا]ریژه به قالب ها ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ری گیری: :[ اصطلاح بازار طلا]به آزمایشگاه ها ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ری گیری: :[ اصطلاح بازار طلا]به آزمایشگاه ها ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سکه بهار ازادی: سکه بهار آزادی:[ اصطلاح بازار طلا]س ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سکه پارسیان: :[ اصطلاح بازار طلا]سکه هایی که در ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سکه تمام بهار ازادی: :[ اصطلاح بازار طلا]سکه های تمام به ...

٨ ماه پیش

مدال‌های علی باقری