مهرسا بابادی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

vet: دامپزشک.

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mobile phone: تلفن همراه

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

umbellate: چتر

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

VAN: وَن ( نوعی ماشین )

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

water: آب

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i love you grandma: دوستت دارم مادر بزرگ.

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i love you grandpa: دوستت دارم پدربزرگ.

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cousin: به همه ی بچّه های فامیلcousinمی گوی ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aunt: عمّه، خاله، زن دایی، زن عمو

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

uncle: دایی، عمو

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

HE: او ( مذکّر )

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

star: ستاره

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

radio: رادیو

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i have ten fingers: من ده انگشت دست دارم.

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i have ten fingers: من ده انگشت دست دارم.

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

محمد: ستایش شده

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

پارسا: کسی که گناه نمیکند، پرهیزکار، پاک

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

افسانه: داستان، قصّه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hand: دست

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

knees: زانوها

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

knees: زانوها

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fingers: انگشتان دست

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fingers: انگشتان دست

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

head: سر

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brother: برادر

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

donut: دونات، پیراشکی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

donut: دونات، پیراشکی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bag: کیف

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

doll: عروسک

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

teddy bear: خرس عروسکی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my toys: اسباب بازی های من

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

my toys: اسباب بازی های من

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

CAR: اتومبیل، خودرو، ماشین

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sorry: ببخشید، متاسّفم، عذر میخواهم.

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

playtime: وقت بازی، زمان بازی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

playtime: وقت بازی، زمان بازی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

elbow: آرنج

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

here you are: بفرمایید.

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pencil box: جعبه ی مدادها، جامدادی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pencil box: جعبه ی مدادها، جامدادی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

count them: بشمارشان.

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

count them: بشمارشان.

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

find them: پیدایشان کن.

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

find them: پیدایشان کن.

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shapes and colors: شکلها و رنگها

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shapes and colors: شکلها و رنگها

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

penguin: پنگوئن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on the farm: در مزرعه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

on the farm: در مزرعه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

big and small: بزرگ و کوچک

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

big and small: بزرگ و کوچک

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the neighborhood: در همسایگی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bless you: عافیت باشه!

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the meadow: در علفزار

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in the meadow: در علفزار

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stop: ایست!

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at the stationery store: در فروشگاه لوازم تحریر

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at the stationery store: در فروشگاه لوازم تحریر

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

you're welcome: خواهش میکنم.

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emily: اِمیلی ( یک اسم مونّث )

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

use a fork: استفاده کردن از چنگال

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

use a fork: استفاده کردن از چنگال

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

play the guitar: گیتار زدن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

play the guitar: گیتار زدن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a sandwich: درست کردن ساندویچ

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

make a sandwich: درست کردن ساندویچ

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

climb a tree: بالارفتن از درخت

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

climb a tree: بالارفتن از درخت

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sing a song: آواز خواندن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sing a song: آواز خواندن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drive a car: راندن ماشین

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

IT: او ( برای اشیاء و حیوانات استفاده م ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mail carrier: پستچی

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kebab: کباب

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kebab: کباب

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mobile phone: تلفن همراه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

call: زنگ زدن/صدا کردن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vet: دامپزشک.

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i feel sick: حالم خوب نیست.

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

what's wrong: مشکل چیه؟

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

that's too bad: خیلی بده.

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at the circus: در سیرک

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at the circus: در سیرک

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rice paddy: شالیزار

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tea: چای

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

coconut: نارگیل🥥

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cheese: پنیر

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fruit: میوه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pineapple: آناناس🍍

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cooking: آشپزی کردن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mirror: آیینه، آینه🗳

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

living room: اتاق نشیمن، هال، اتاق پذیرایی

٩ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٩ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

home: خانه ( فقط بخشهای داخلی آن )

٩ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٩ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٩ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٩ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

atmosphere: اتمسفر

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

moquette: موکت

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

moquette: موکت

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cell: سلول

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cytoplasm: سیتوپلاسم

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cytoplasm: سیتوپلاسم

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

غشای پلاسمایی: Plasma Membrana

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شبکه ی اندوپلاسمی: Endoplasmic Reticulum

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

میتوکندری: Mitochondrion

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

door: در

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

picture: عکس، نقّاشی، تصویر

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blackboard: تخته سیاه

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

whiteboard: تخته سفید

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whiteboard: تخته سفید

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

CAT: گربه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dot: نقطه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corn: ذرّت

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

candy: شیرینی، آبنبات

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sit down: بنشین

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

zebra: گورخر

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

just a minute please: لطفاً یک لحظه صبر کن.

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

just a minute please: لطفاً یک لحظه صبر کن.

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cake: کیک

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

juice: شربت

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spaghetti: اسپاگتی، ماکارونی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pizza: پیتزا

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

happy birthday: تولّدت مبارک.

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my party: مهمانی من

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

my party: مهمانی من

٩ ماه پیش

مدال‌های مهرسا بابادی