دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١٢
رتبه
رتبه در دیکشنری
٢٦,٢١٢
لایک
لایک
١
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٣ ماه پیش
دیدگاه
٠

حکم

تاریخ
٣ ماه پیش
دیدگاه
٠

آسوده

تاریخ
٤ ماه پیش
دیدگاه
٠

chewed - up به معنی نیمه جویده است

جدیدترین ترجمه‌ها

تاریخ
١ روز پیش
متن
Bored to tears, he managed to vanish into the next room.
دیدگاه
٠

او تا سرحد گریه تصمیم گرفت با رفتن به اتاق مجاور پنهان شود

تاریخ
١ روز پیش
متن
runaway inflation
دیدگاه
٠

تورم مهارنشدنی

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
He was arrested for kerb crawling.
دیدگاه
٠

او به دلیل این که با حالت سینه خیز از مانع عبور کرده بود دستگیر شد

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
He fabricated an elaborate excuse for turning his project in late.
دیدگاه
٠

او بهانه ای استادانه برای به تاخیرانداختن پروژه اش ساخت

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
Unable to draw his own conclusions, he just follows the herd.
دیدگاه
٠

او چون خودش نمی تواند نتیجه گیری کند عیننا از عوام پیروی مس کند

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.