نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ship lock: مسیر کشتی رو
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shipboard: کنار کشتی، پهلوی کشتی
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shipbreaker: one who buys old ships and dismantl ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shiplap: ( جور کردن یا وصل کردن تخته های بدن ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ship of the desert: camel
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shipfitter: نجار کشتی
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ship of state: national affairs
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ship money: مالیات بندر ( برای تامین بودجه ی نی ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ship of the line: کشتی جنگی بزرگ
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shipping tycoon: wealthy business man that made much ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shipway: ریل کشتی ( که کشتی هنگام ساخته شدن ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ship rigged: کشتی بادبان دار بزرگ
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shipped bill of lading: بارنامه صادره بعد از بارگیری محموله ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ship's papers: جواز و اسناد و مدارک کشتی
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shipping clerk: متصدی ثبت و ارسال کالا
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ship s inertial navigation system: سیستم ناوبری لخت سیستم ناوبری بر ا ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shipful: amount of material that fills a shi ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ship canal: آبراه بزرگ
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shipworm: کرم کشتی ( انواع نرم تنان دو کفه ای ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ship's corporal: دژبان دریایی
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shipping room: اتاق یا اداره ی ارسال محمولات و فرآ ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ship over: در نیروی دریایی نام نویسی کردن
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shipmaster: ناخدا، رئیس کشتی
٧ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
would you do that for me: ایا این کار را برای من خواهید کرد
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
didn't succeed: didn't work
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
let's make love: let's sleep together
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
let's hear some lingo: let's start talking
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cut bank: کرانه ی تند شیب
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cut bread into slices: cut bread into thin pieces
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cut branch: بریدگی شاخه ای
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cut back bitumen: قیر پس برگشته، قیر مایع، قیر رقیق ش ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cutback asphalt: قیر پس برگشته
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lungfish: ماهی شش دار
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lungwort: سفید دارو، شش گیاه
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lunger: ضربت زننده، جهش کننده
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lung power: رسایی صدا، قدرت آواز خواندن یا داد ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

اولین دیسلایک کردن

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
challenge accepted: چالشت رو می پذیرم. وقتی استفاده می ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am curious: کنجکاوم
٧ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
be well in with: خوب بودن
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
be well connected: have influential acquaintances
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
be well informed: have broad and extensive knowledge ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
aim justifies the means: for accomplishing a task all is per ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
aimee: female first name ( form of amy )
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
aiming line: خط نشانه روی - خط هدف
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep me out of this: منو قاطی این ماجرا نکن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep one’s fingers crossed: برای کسی آرزوی موفقیت کردن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep something under one’s hat: تو دل خود نگه داشتن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep sth under one’s hat: تو دل خود نگه داشتن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keeping up with the jones: با آخرین مد گشتن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep me laughing on a boat: ما رو کشت از خنده
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is all up with her: آب از سرش گذشته
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s along story: این قصه سر دراز داره
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is along story: این قصه سر دراز داره
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s apples and oranges: هر کسی بجای خودش
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is apples and oranges: هر کسی بجای خودش
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it will be a feather in your cap: هر گلی زدی به سره خودت زدی
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m telling this for your own good: به نفع… خودت بودن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it would be wise of you to do sth: به نفع شماست که
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s not my taste: باب میلم نیست
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m telling this for your own safety: به نفع… خودت بودن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is not my taste: باب میلم نیست
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s a matter of sink or swim: مسئله ی مرگ و زندگی است
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s not rocket science: مگه میخوایم موشک هوا کنیم! ( کار شا ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is a matter of sink or swim: مسئله ی مرگ و زندگی است
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m up to here with you: �به اینجام رسوندی
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is not rocket science: مگه میخوایم موشک هوا کنیم! ( کار شا ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s a real turn up for the book: �این رو باید تو تاریخ ها نوشت / عجب ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s your concern: مشکل خودته
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m your man: میتونی رو من حساب کنی
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is a real turn up for the book: این رو باید تو تاریخ ها نوشت / عجب ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ve had enough of your nonsense: �باندازه ی کافی از دستت کشیدم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is your concern: مشکل خودته
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s all a fiddle: همه اش کلک است
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jog sb’s memory: چیزی را یاد کسی آوردن / خاطره ای را ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is all a fiddle: همه اش کلک است
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ve had your coat cleaned: نوی نو شدن / مثل روز اول شدن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jump with sb’s humor: با خلق و خوی کسی کنار نیامدن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s all laid on: همه چیز آمادست روبه راهه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is as good as new now: نوی نو شدن / مثل روز اول شدن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is all laid on: همه چیز آمادست روبه راهه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s all over and done: کار تمام است
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is all over and done: کار تمام است
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ve washed my hands of you: �ازت دست شستم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s all up with him: آب از سرش گذشته
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if i get my hands on him: اگه دستم بهش برسه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll figure it out: پیداش میکنم بالاخره میفهممش
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is uppermost in my mind: مد نظرم است
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is impressive: قابل تحسینه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am gonna level with you: می خوام باهاتون روراست باشم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it matters little: چندان اهمیتی ندارد
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll go and eat dog food: حاضرم به هر ذلتی تن در بدهم ولی این ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s just over my head: چیزی به عقلم نمیرسه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m in a good shape: در شرایط خوبی هستم ( اقتصادی )
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was a relief: �دلم خنک شد
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is just over my head: چیزی به عقلم نمیرسه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll show you: نشونت میدم ثابت میکنم که
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m in tip top shape today: من امروز توپ توپم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was double dutch to me: �کاملا برایم غیر قابل فهم بود اصلا ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m not a mind reader: علم غیب که ندارم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll teach you: حالا بهت نشون میدم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is no skin off my nose: به من چه! به هیج کجای من بر نمیخورد
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m not your beck and call: من غلام حلقه به گوشت نیستم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was so gross: خیلی خفن بود
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll warrant you: اطمینان می دهم شک ندارم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s no use crying over spilled milk: آب رفته به جوی باز نمی گرده
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m as busy as a bee: خیلی سرم شلوغه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is no use crying over spilled milk: آب رفته به جوی باز نمی گرده
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m on cloud nine these days: من این روزها سر حالم خوشحالم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was stifling in there: اونجا خیلی خفه بود
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m a hard liner: تندرو ( از نظر سیاسی )
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s no use crying over spilt milk: پشیمانی سودی نداره
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m starving: بدجوری گشنمه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i was glad to get out: خوشحال شدم که بیرون آمدم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is no use crying over spilt milk: پشیمانی سودی نداره
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it wasn’t so bad as last time: به بدی دفعه پیش نبود
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m still finding my feet: تازه دارم به ان عادت میکنم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s none of your business: اصلا به توربطی نداره
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s chickenfeed: �پول ناقابلی است
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it doesn’t add up: �داستان و … : جور درنیامدن / معنی ن ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m fit to drop: دارم از حال میرم از خستگی نا ندارم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’d like to stand up for what i believe: دوست دارم سر حرفم بایستم و ار اعتقا ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rear ender: تصادف ماشین :از پشت به ماشین دیگه ز ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is chickenfeed: �پول ناقابلی است
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i must put my thinking cap on it: باید در موردش فکر کنم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it doesn’t matter when you go: هر وقت بروید رفته اید / مهم نیست کی ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m ready to drop: دارم از حال میرم از خستگی نا ندارم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s difficult to digest: درکش خیلی سخته
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i had a wonderful opportunity but i muffed it: فرصت بسیار خوبى داشتم ولى خیطى بالا ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i need sth like a hole in the head: هیچ نیازی به چیزی نداشتن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll beat myself up about it 4ever: تا ابد بخاطرش خودمو سرکوفت
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m full of beans for today: �امروز پر انرژی و سرحالم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is better to light a candle than to curse the darkness: بهتر است که یک شمع روشن کنی بجای ای ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is difficult to digest: درکش خیلی سخته
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i need sb like a hole in the head: هیچ نیازی به کسی نداشتن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am full of beans for today: �امروز پر انرژی و سرحالم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll beat myself up about it for ever: تا ابد بخاطرش خودمو سرکوفت
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is good fishing in troubled waters: از آب گل آلود ماهی گرفتن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s for grown ups: این مال بزرگترهاست
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i never get bored when i talk to my grandmother she is good company: از صحبت کردن با مادربزرگم خسته نمیش ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll burn down there: اونجا رو به آتش میکشم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m wiped: �خیلی خسته بودن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is like talking to a brick wall: مثل اینکه دارم با شما حرف میزنم انگ ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’ll do it if it is the last thing do: اگر سرم هم برود این کار را می کنم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is for grown ups: این مال بزرگترهاست
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m gonna level with you: می خوام باهاتون روراست باشم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if my mind serves me right: �اگر ذهنم یاری کنه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m absolutely sick to death of it: حالم از این بهم می خوره
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i haven’t the faintest idea: روحم خبردار نیست
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i didn’t have shoes and always i was complaining but one day i saw a man who didn’t has foot: من کفش نداشتم و مدام شکایت می کردم. ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she has a big mouth: او دهن لق است
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
his memory lives on: �یاد و خاطره …. باقی ماندن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i was pleased to see the back of her: آخیش رفت / از شرش خلاص شدیم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m all ear: سراپا گوشم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s beyond my wit: عقلم قد نمی دهد
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don’t blame you: سرزنشت نمی کنم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i just happened to be there: بر حسب اتفاق منم اونجا بودم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stick some things in your mind: بعضی چیز ها را به خاطر بسپار
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she is a time server: اون نون رو به نرخ روز می خوره
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
his name lives on: �یاد و خاطره …. باقی ماندن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i was under the impression that: �چنین تصور میکردم که
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m at his throat: می خواهم سر به تنش نباشد
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is beyond my wit: عقلم قد نمی دهد
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i know it from a to z: من از تمام ماجرا باخبر هستم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don’t give a rat’s ass about it: من به ان اهمیتی نمی دهم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if you keep dragging your feet you’ll miss the train: اگه لفتش بدی، قطارو از دست میدی
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he is a time server: اون نون رو به نرخ روز می خوره
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
his cake is dough: دستش نمک نداره
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i get into hot water: �تو مخمصه افتادم گرفتار شدم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i wish the best for you: بهترینها رو برای شما آرزو می کنم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m done with you: �مرا با تو کاری نیست دگر
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i laughed my guts out: �از خنده روده بر شدم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s beyond your dignity: دور از شان شماست
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he is cold fish: ادم بد عنقیه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m fed up with you: �سیر شدم ازت�
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i wish you many years of happiness: سالهای شاد بسیاری را برای شما آرزو ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i give you full marks for that: نمرت بیسته / مرحبا / آفرین
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i love you don’t ever doubt my sincerity: من عاشقتم، به عشق و علاقه من شک نکن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is beyond your dignity: دور از شان شماست
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’m feeling puny: انگاری سرما خوردم
٧ ماه پیش