آزاده - جزئیات مدال‌ها

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hectare: هکتار

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chromophil: رنگ پذیری شدیدبا املاح کروم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondromyxoid fibroma: کندرومیکسوئید فیبروما

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chromat: پیشوندیست بمعنی رنگ و کروماتین که ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondromyxoma: کندرومیکسوم ، میکسومی که دارای عناص ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chromate: نمک اسید کرومیک ، کرومات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondromyxoid: کندرومیکسوم ، میکسومی که دارای عناص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondromyxosarcoma: سارکومی که شامل نسوج غضروفی و مخاطی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondromyxosarcome: سارکومی که شامل نسوج غضروفی و مخاطی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondropathology: آسیب شناسی غضروفها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondropathy: هر نوع بیماری غضروف ، غضروف نژندی ، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondropharyngeus: عضله غضروفی – حلقی ، قسمتی از تنگ ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondrophyte: غضروف رویان ، رویش غضروفی در روی یک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chordotomy: برش جراحی یکی از راههای عصبی نخاع

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondroitin: ترکیبی است به فرمول C18H27NO14 که ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondrostoma: تومور استخوانی که محتوی غضروف نیز ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cordotomy: برش جراحی یکی از راههای عصبی نخاع

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondrosternal: غضروفی – جناغی ، مربوط به غضروفهای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondroituria: وجود اسید کندروئیتیک در ادرار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

choreic: مربوط به دا الرقص

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondrosternoplasty: ترمیم فرو رفتگی مادرزادی جناغ سینه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chorioadenoma: تومور آدنومی کوِریون

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chondrotomy: برش یا قطع غضروف

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chondrology: غضروف شناسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

choroidal: مشیمیه ای

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chorioallantois: یک کیسه خارج جنینی در بعضی جنینهای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondrolysis: حل و تجزیه غضروف

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondroxiphoid: مربوط به غضروف خنجری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

choroidea: مشیمیه ، لایه رگی چشم که بینصلبیه و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chorioamnionitis: عفونت میکربی پرده های جنین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondromalaciosis: نرمی مرضی غضروف

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

choroideremia: فقدان مشیمیه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondro xiphoid: مربوط به غضروف خنجری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

choriocapillaris: دومین طبقه یا طبقه مویرگی کوروئید

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondromatosis: کندرماتوز ، ایجاد تومورهای متعدد غض ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chondrus: گیاهی بنام ( Chondrus crispus ) که ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

choroido iritis: التهاب مشیمیه و عنبیه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondrometaplasia: حالتی که در آن فعالیت متاپلاستیک در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

choriocele: پیش رفتگی کوریون از یک شکاف

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

choroidocyclltis: التهاب مشیمیه و اجسام مژگانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chonechondrosternon: فرو رفتگی مادرزادی جناغ سینه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chorioepithelioma: توموری که از تکثیر بدخیم اپیتلیوم و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondromitome: ماده ای شبیه به کروماتین در هسته یا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chromaffinity: تمایل شدید به رنگ پذیری با املاح کر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

choriogenesis: تکامل کوریون ، تولید کوریون

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondrotome: ماده ای شبیه به کروماتین در هسته یا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chromaffinoblastoma: توموری که دارای یاخته های جنینی کرو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

criogenesis: تکامل کوریون ، تولید کوریون

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

paranucleus: ماده ای شبیه به کروماتین در هسته یا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chromaffinoma: ( تومور سیستم سمپاتیک که اغلب در قس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chorioid: مشیمیه ، لایه رگی چشم که بینصلبیه و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chromaffin oma: ( تومور سیستم سمپاتیک که اغلب در قس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondromucin: ترکیبی از اسید کندروئیتیک و موسین ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

choriomeninggitis: التهاب مننژها و شبکه مشیمیه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chromaffinopathy: بیماری مخصوص یاخته هایی که با رنگ ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondromucoid: ترکیبی از اسید کندوئتیک و موسین که ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chorioma: توموری که از تکثیر بدخیم اپیتلیوم و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chromagogue: متمایل به حذف رنگدانه ها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondromyces: کندرومیس ، جنسی از شیزومیستها ( راس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chromaphil: رنگ پذیری شدیدبا املاح کروم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondromyoma: کندرومیوم ، تومور عضلانی همراه با ع ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondroclast: یاخته غولی که غضروف را جذب و خراب م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondroconia: دانه های قرمزی که در میلوسیتها یافت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondrocoracoid: عضله ای است که از اولین غضروف دنده ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondro coracoid: عضله ای است که از اولین غضروف دنده ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondrocostal: دنده ای – غضروفی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chondrocranium: جمجمه جنین که از غضروف ساخته شده اس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondrodermatitis: کندرودرماتیت ، یک زائده ملتهب که بو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondrodystrophia: بیماری مربوط به اسکلت که از زندگی ج ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondroendothelioma: نوعی تومور آندوتیلوم که محتوی بافت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chonrococcus: جنسی از شیزومیستها ( راسته میکسوباک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

choriomeningitis: التهاب مننژ ها و شبکه مشیمیه عفونت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondroepiphysitis: التهاب اپی فیز و غضروف آن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondroplasia: ایجاد غضروف بوسیله یاخته های مخصوص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondrococcus: جنسی از شیزومیستها ( راسته میکسوباک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chorionic v: پرزهای کریونی ، برجستگی های نخ مانن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondroplast: یاخته سازنده غضروف ، کندروبلاست

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondrofibroma: تومور غضروفی شامل رشته های فیبری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cord chorda: طناب بند ناف

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chorionitis: اختلال مزمنی که با فیبروزکلاژن پیشر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondroplasty: یاخته سازنده غضروف ، کندروبلاست

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondro fibroma: تومور غضروفی شامل رشته های فیبری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chorda: طناب ‎c dorsalis notocord ‎ chordae ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chorioptes: کوریوپتس ، تیره ای از عنکبوتیان ریز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondrogene: غضروف ساز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chordate: یکی از حیوانات دسته طناب داران

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondroporosis: ایجادفضا یا سینوس در غضروف

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondrogen: غضروف ساز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chorioretinitis: التهاب مشیمیه و شبکیه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chordoma: تومری که از باقیمانده ( نوتوکورد ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondroprotein: پروتئین غضروفی ، پروتئین موجود در غ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondroglossus: عضله ای است که از کنار داخلی و قاعد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chorioretinopathy: یک برآمدگی غیر التهابی که مشیمیه و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chordoskeleton: قسمتی از اسکلت که در اطراف ( نوتوکو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondrosis: غضروف سازی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chorista: ناهنجاری تکاملی ناشی از تغییر مکان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chord skeleton: قسمتی از اسکلت که در اطراف ( نوتوکو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chondroid: غضروف مانند

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chondrosteoma: تومور استخوانی که محتوی غضروف نیز ب ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

choledyl: کولدیل ، نام تجارتی فرآورده ای از ت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cholesterin: کلسترول ، استرول اساسی حیوانی بفرمو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cholehemia: کولمی ، خون صفراوی ، وجود صفرا در خ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cholecystalgia: قولنج صفراوی ، درد کیسه صفرا

١ سال پیش

مدال‌های آزاده