آزاده - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenoangiosarcoma: یک آنژیوسارکوم همراه با عناصر غده ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenobiast: 1 - یک یاخته عددی اعم از مترشحه داخ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenolymphocele: کیست گره لنفی ( این اصطلاح تخصصی م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenolymphoma: تومر خوش خیم گره لنفی ( این اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenocancroid: سرطان غده ای ، رشد بدخیم نسوج غده ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenocele: تومر خوش خیم کیسه ای نسوج غده ای ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenomalacia: نرمی غیر ضروری یک غده ( این اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenocellulitis: التهاب یک غده و بافت سلولی اطراف آن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenomatoid: شبه آدنوم ( این اصطلاح تخصصی مربوط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenochondroma: تومر خوش خیم نسوج غده ای آمیخته با ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenocyst: تومرخوش خیم نسوج غده ای آمیخته با ت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenomatome: نوعی قیچی که برای برداشتن آدنوئیدها ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenocystoma: تومر خوش خیم نسوج غده ای آمیخته با ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenocyte: یاخته رسیده ترشحی یک غده ( این اصط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenomatosis: آدنوماتوز ، ایجاد آدنوم در نسج عددی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenomere: آدنومر ، قسمت انتهایی و بن بست حفره ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenomyofibroma: آدنومیوفیبروم ، غده خوش خیم لیفی حا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenomyomatosis: وضعی که در آن آدنومیوم ( adenomyoma ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenomyometritis: هیپرپلازی التهابی رحم شبیه به آدنوم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenomyosarcoma: آدنوسارکومی که حاوی ماهیچه مخطط باش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenomyositis: هیپرتروفی التهابی رحم شبیه به آدنوم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenomyxoma: آدنومیکسوم ، توموری مرکب از نسج غده ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenomyxosarcoma: میکسوسارکوم غده ، سارکومی که حاوی ع ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenoncus: تومر یا بزرگ شدن یک غده مترشحه ( ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenoneure: عصب غده ، عصبی که تنظیم ترشح غده را ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenopharyngitis: التهاب لوزه ها و حلق ( این اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenophiegmon: التهاب چرکی غدد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenophthalmia: التهاب غدد میبومیوس ، التهاب غدد چر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenosarcoma: آدنوسارکوم ، تومر نسج غده ای آمیخته ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenosarcorhabdomyoma: تومری آمیخته از نسج غده ای ، نسج هم ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acromastitis: التهاب نوک پستان ( این اصطلاح تخصص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acts of god: حوادث قهری ، بلایای طبیعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

actinomycetaceae: آکتینومیستاسه ، خانواده ای از شیزوم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acromelalgia: ایتروملالژی ، مرضی است که بیش از هم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acufilopressure: بند آوردن خون از طریق بستن و فشار آ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acrometagenesis: رشد بیش از اندازه دستها و پاها ، در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

actinomycetales: آکتینومیستاله ، راسته ای است از شیز ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adactylia: فقدان مادرزادی انگشتان دست و پا آدا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acumeter: دستگاهی که با آن قدرت شنوائی را می ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acromeuropathy: نوعی بیماری عصبی خانوادگی که قسمتها ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

actinomycete: موجودات ریز بینی کپکی شکل میباشند ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adamantinoma: تومور مخرب مهاجم موضعی در فک ( این ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acus: سوزن ، یا یک آلت سوزنی شکل ، سوزنه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acromiociavicular: اخرمی ‎ - چنبری ، وابسته بزائه اخرم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adamantoblast: یاخته مینای دندان ، یکی از سلولهای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adamantoblastoma: تومور مخرب مهاجم موضعی در فک ( این ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acute cases: موارد حاد ( این اصطلاح تخصصی مربوط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adamantoma: تومور مخرب مهاجم موضعی در فک ( این ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acute d: بیماری حاد ، بیماری که با یک حمله س ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adaptive immune: ایمنی اکتسابی ( این اصطلاح تخصصی م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acute demyelinating d: آنسفالیت ، بعد از عفونت ، بیماری حا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

addictologist: متخصص اعتیاد ، پزشکی که در بیماری ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acute exacerbations of chronic obstructive pulmonary disease: تشدید حاد بیماری مزمن انسدادی ریه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

addisonism: علائمی که در سل ریوی دیده میشود و ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acute exercise: ورزش حاد ، ورزش کوتاه مدت ( این ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

addisons d: بیمار آدیسن ، این بیماری به سبب کم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acute gastroenteritis in humans: گاستروانتریت حاد انسانی: گاستروانتر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

addisons k: نوعی بیماری پوستی همراه با لکه های ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adductor: نزدیک کننده ، آنچه عمل نزدیک کردن ر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acute h: alcholic h توهم حاد مداوم توهم الکل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adeadherenocarcinoma: چسبیدن ، پیوستن ( این اصطلاح تخصصی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acute lower respiratory tract infection: عفونت دستگاه تنفسی تحتانی ( این اص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acute n: التهاب کلیه حاد ، نفریت حاد نفریت چ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adelomorphous: بی شکل ( این اصطلاح تخصصی مربوط به ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acute otitis medial: التهاب حاد گوش میانی ( این اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acute respiratory failure: نارسایی تنفسی حاد ( مخفف:ARF ) ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adelph: پیوستگی یاخته ای به وسیله یاخته های ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acute respiratory syndrome: سندروم حاد تنفسی ( این اصطلاح تخصص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adelphotaxy: پیوستگی یاخته ای بوسیله یاخته های م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acute stent thrombosis: ترومبوز حاد استنت ( مخفف:AST ) ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ademol: نام تجاری فرآورده هایی از ( flumeth ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acutenaculum: سوزن گیر ، اسبابی که سوزن جراحی را ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acyanoblepsia: کوری رنگ آبی ، ناتوانی در تشخیص رنگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adenase: آنزیمی است که در طحال ، لوزالمعده و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acyanopsia: کوری رنگ آبی ، ناتوانی در تشخیص رنگ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenasthenia: فعالیت ناقص غددی ، نقص در کار غده - ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acyanotic: غیر سیانوزی ( این اصطلاح تخصصی مرب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenoepithelioma: توموری مرکب از عناصر غده ای و پوششی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenosclerosis: سخت شدن یا تصلب یک غده ، آدنئسکروز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adendric: بدون داندریت ( این اصطلاح تخصصی مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acyclic c: ترکیب بدون حلقه ، ترکیب غیر حلقوی م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenoepithelloma: توموری مرکب از عناصر غده ای و پوششی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adenosis: آدنوز ، هر نوع بیماری مربوط به غده ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenosquamous: آدنوسکواموس ، ساختمانی که ویژگی بار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenotonsillectomy: برداشتن لوزه ها و نسوج لنفاوی زیاده ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adermia: نقص یا فقدان پوست ، بی پوستی ( ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acyesis: 1 - نازائی ‎ - 2 عدم آبستنی ( این ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adenectopia: نابجایی غده ( این اصطلاح تخصصی مرب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenotome: آدنوتوم ، اسبابی که برای بریدن غده ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adenofibroma: آدنوم مخلوط با فیبروم ، تومر خوش خی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenotyphus: تب تیفوس که بیشتر ضایعات غدد روده ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adermogenesis: رشد ناقص پوست ( این اصطلاح تخصصی م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenemphr: گرفتگی مجرای غده ( این اصطلاح تخصص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acylanid: آسیلانید ، نام تجارتی فرآورده ای مش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acladium: جنسی از قارچها که گاهی انسان بان آل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acroblast: لایه خارجی مزوبلاست ( این اصطلاح ت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acrotrophoneurosis: اختلال عصبی مربوط به تغذیه در دستها ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acrobrachycephalic: صفت کلمهacroblast است ( لایه خارج ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aclastic: نورنشکن ( این اصطلاح تخصصی مربوط ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

actaleptic: 1 - نافهمی ‎ - 2 تردید آمیز ( این ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acrobrachycephaly: بلندی غیر طبیعی اسکلت سر یا جمجمه ه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acleistocardia: باز بودن دریچه بیضی بین دو دهلیز ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aclinic: نداشتن انحراف بی تمایل ( این اصطلا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adrenocorticotrophic hormone: هورمون محرک قشر غده فوق کلیوی ( ای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acrobystiolith: سنگ زیر پوست سر آلت مرد ( سنگ زیر ح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aclusion: نقص سطح جونده دندانها ، بد جفت شدن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

actinic d: d actinica التهاب پوست ، بعلت تابش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acrocephalosyndactyly: قله ای بودن نوک سر همراه با انگشتان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

actinomycetic: مربوط به آکتینومیست ( این اصطلاح ت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

d actinica: التهاب پوست ، بعلت تابش نور خورشیدی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acrocephaly: حالت قله دار بودن نوک سر ( این اصط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acne fighting: ضد - آکنه ( این اصطلاح تخصصی مربوط ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

actinomycin: آکتینومیسین ، آنتی بیوتیکی است که ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acrochordon: منگوله پوستی پایه دار که روی گردن ، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

actinic keratoses: کراتوزهای آکنه ای ( این اصطلاح تخص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acne pimple: جوش آکنه ( این اصطلاح تخصصی مربوط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acne scar: زخم آکنه ( این اصطلاح تخصصی مربوط ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

actinomycoma: تومری که در بیماری آکتینومیکوز ایجا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

actinium: آکتینیوم ، یک عنصر شیمیائی است بشما ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acrodermatosis: دانه هائی که روی پوست دستها و پاها ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acne scarring: جای جوش ( این اصطلاح تخصصی مربوط ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

actinomycotic: مربوط به آکتینومیکوز ( این اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acrodolichomelia: بلندی غیر عادی دستها و پاها ( این ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

actinobacillus: تیره ای از شیزومیست ها ( راسته اوبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acnegenic: آکنه زا ، مولد جوش ( این اصطلاح تخ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

actinoneuritis: التهاب عصبی ( نوریت ) که بوسیله تشع ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acroedema: خیز دستها و پاها ( این اصطلاح تخصص ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

actinochemistry: شیمی انرژی نورانی ( این اصطلاح تخص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acneiform: آکنه مانند ، جوشی شکل ( این اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

actinocutitis: التهاب پوستی که بعلت قرار گرفتن پوس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acroesthesia: 1 - تشدید حساسیت ‎ - 2 درد دست و پا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

actinoplanaceae: آکتینو پلاناسه ، خانواده ای از شیزو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

actinodermatitis: التهاب پوستی که بعلت قرار گرفتن پوس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acrogeria: پیری زودرس پوست دستها و پاها ( این ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

actinoplanes: تیره ای از شیزومیستها ( راسته آکتین ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

actinotoxemia: توکسمی ( زهر خونی ) حاصله از تخریب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acrognosis: تشخیص حسی یک عضو ( این اصطلاح تخصص ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

actinogen: ماده رادیو آکتیو ( این اصطلاح تخصص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

actinotoxin: زهری است که از عصاره الکلی ریشه حسا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acrohyperhidrosis: تعرق بیش از اندازه دستها و پاها ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

actinogenesis: عمل ایجاد یا تولید اشعه ماورا بنفش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acrohypothermy: سردی غیر طبیعی دستها و پاها ، سرد ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

activated c: زغال فعال ، کربنی که از تقطیر مواد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

actinogenic: تولید کننده اشعه بخصوص اشعه ماورا ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acrokeratosis: نوعی بیماری پوست دستها وپاها همراه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

active avoidance test: آزمون اجتنابی فعال ( این اصطلاح تخ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

actinology: 1 - مطالعه انرژی نورانی ‎ - 2 دانش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acromacria: بزرگی غیر عادی طرح صورت و دستها و پ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

active immunity: ایمنی فعال ( این اصطلاح تخصصی مربو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acromania: شیدائی همراه با فعالیت زیاد ( این ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

actromelia: فقدان مادرزادی اندام ( این اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

actinolyte: دستگاهی که برای نور درمانی بکار میر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acidmaltase: اسید مالتاز ، هیدرولازی که در شکستن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acoumeter: دستگاهی که با آن قدرت شنوائی را می ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

achromate: رنگ کور کسی که رنگ را نمی تواند تشخ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acidocyte: یاخته اسید دوست ( این اصطلاح تخصصی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acouphonia: دقه شنیدنی ، دق کردن و شنیدن با هم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acheria: فقدان دست ، فقدان مادرزادی یک یا دو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acidocytopenia: کاهش تعداد ائوزینوفیلهای خون ( این ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acromiohumeral: اخرمی ‎ - عضدی ، اخرمی ‎ - بازوئی ، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

achromatiaceae: خانواده ای از شیزومیست ها ( راسته ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acromphalus: 1 - باد کردن ناف که اولین مرحله فبق ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acousma: شنیدن اصوات خیالی ( این اصطلاح تخص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acidocytosis: افزونی تعداد ائوزینوفیل های خون ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

achromatic l: عدسی فاقد انکسار رنگی ، عدسی که انح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acromionectomy: قطع زائده اخرمی ( این اصطلاح تخصصی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

achievment q: بهرقابلیت ، مقدار درصدی که از تقسیم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acromyotnia: انقباض نیرو بخش عضلات دست و پا ( ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acousmatagnosis: ناتوانی در تشخیص اصوات ( این اصطلا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acidology: دانش شناسائی وسائل جراحی ( این اصط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acromioplasty: جراحی ترمیمی آکرومیون ، برداشتن قلا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

achilles bursitis: التهاب کیسه زلالی ( ‎ bursa ) در اط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acro osteolysis: انهدام و استحاله استخوان در انتهای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acidophilic: باسانی رنگ گرفتن با رنگهای اسیدی ‎ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acousmatamnesia: ناتوانی در بیاد آوردن تاثیر اصوات ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acromiothoracic: اخرمی ‎ - قفسه سینه ای ، مربوط به ز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

achillodynia: آشیل درد ، درد و ترآشیل ، اشیل درد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

achromatin: آکروماتین ، قسمت رنگ ناپذیر هسته که ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acropachy: کجی و پیچیدگی انگشتان دست ( این اص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acoustic admittance: پذیرش آکوستیک ( این اصطلاح تخصصی م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acidosteophyt: استئوفیت شدید: اصطلاح “خار استخوان” ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

achillorrhaphy: آشیل دوزی ، عمل دوختن و بخیه زدن و ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

achromatism: عدم انحراف رنگی ( این اصطلاح تخصصی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acroparalysis: فلج دست و پا ( این اصطلاح تخصصی مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acoustice: صدا شناسی ، دانش مربوط به صدا و شنو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acidotic4: اسیدوز، کاهش سطح بی کربنات مایع خار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

achromatium: جنسی از شیزومیستها ( راسته بگیاتو آ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acroparesthesia: حساسیت غیر عادی از قبیل خارش یا سوز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acoustogram: نمودار منحنی های اصوات حاصله از حرک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

achromatocyte: آکروماتوسیت ، گویچه سرخ بی رنگ شده ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acid reducing medication: داروی کاهنده اسید معده ( این اصطلا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acragnosia: فقدان حس تشخیص در اندام ( این اصطل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acropathology: آسیب شناسی دست ها و پاها ( این اصط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

achromatolysis: اختلال در کرماتین یاخته ( این اصطل ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acrania: فقدان تمام یا قسمتی از جمجمه ( این ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

achromatophil: بی تمایل برنگ ، باسانی رنگ نگرفتن ، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acidum: acid ‎ - 1 ترش ، حامض ، جوهر ، اسید ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acropathy: هر نوع بیماری مربوط به دست ها و پاه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acratia: بی اختیاری ، ضعف در نگاهداری پیشاب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

achromatous: بی رنگ ( این اصطلاح تخصصی مربوط به ...

١ سال پیش

مدال‌های آزاده