نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he crawled his way through depression struggling every day: او با سختی زیاد از میان افسردگی عبو ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the prime minister promised farmers a new deal: نخست وزیر به کشاورزان یک برخورد عاد ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to assume position: موضع اتخاذ کردن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am just guessing: من دارم فقط حدس می زنم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
remind someone of sb: کسی رو به یاد کسی انداختن.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what have you got: چی دارین؟ - در رستوران به پیش خدمت
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll come straight to the point: میرم سر اصل مطلب
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i noticed a change in her behavior: من تغییری در رفتار او متوجه شدم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't want to be handled: نمیخوام دست به سر بشم با توجه به جم ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
remind someone of sth: چیزی رو به یاد کسی انداختن.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you got a minute: میشه یک دقیقه وقتتو بگیرم؟ یک دقیقه ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't let you ruin your future: نمیتونم اجازه بدم آیندتو خراب کنی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i wonder what will happen: نمیدانم چه اتفاقی رخ خواهد داد
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
our company specializes in stonework and pointing: شرکت ما در سنگ کاری و بندکشی تخصص د ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we used to play together when we were kids but not now: قبلا با هم بازی میکردیم، بچه که بود ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm calling to talk to: من در حال تماس گرفتن هستم تا با . . ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she encouraged her friends to join the petition against the new law: او دوستانش را تشویق کرد که به دادخو ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have you gone nuts: خل شده ای؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i see what color is his hair: بسیار خب ، موهاش چه رنگیه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the song was a hit worldwide: آن آهنگ در سراسر جهان پرفروش شد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't always assume bad things: هیچ وقت چیز های بد تصور نکن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
need a good rest: یک استراحت حسابی نیاز داشتن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to call on friends: برای تماس با دوستان
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
decent breakfast: صبحانه پر و پیمون
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
outgoing sort of person: طرف از اون معاشرتی هاست
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he spent sunday repointing the front steps: کل یکشنبه اش رو صرف بندکشی پله های ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
impersonal tone and disinterested point of view: لحن غیر شخصی و دیدگاه بی غرضانه poi ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be noticed: متوجه حضور کسی/چیزی شدن مورد توجه د ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's obvious he is nuts: معلومه که اون خل و چله
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
many people joined the petition to save the local park: بسیاری از مردم از دادخواست برای نجا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she called to say she'd be late: او زنگ زد تا بگوید دیر می کند.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he can't handle the pressure of the job: او نمی تواند فشار این کار را تحمل ک ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the problem is beginning to assume massive proportions: این مشکل کم کم داره ابعاد گسترده ای ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get a rough deal: برخورد خشن داشتن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i used to live in a village: قبلا تو روستا زندگی میکردم ( یعنی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
live a true love story: یک رابطه عاشقانه را زندگی کن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he crawled his way across the floor: او به سختی و با خزیدن ( سینه خیز رف ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
after hearing a strange noise in the middle of the night he freaked out and called the police: بعد از شنیدن یک صدای عجیب در نیمه ش ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i wonder if you talked to the chief about the lab: میخواستم بدونم که امروز بالاخره موض ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i just spoke to him he quite agrees but: من اتفاقاً امروز خدمتشون بودم و صحب ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
her speech was a hit with the audience: سخنرانی او نزد مخاطبان بسیار محبوب ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we've got just about enough time to get there: نسبتاً زمان کافی برای رسیدن به اونج ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to visit somebody: ملاقات کردن دیدارکردن باکسی سرزدن ب ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you need a good rest: به یک استراحت حسابی نیاز داری.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there s no more he could have done: دیگه کاری از دستش بر نمی اومد دیگه ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be in good spirits: سرحال بودن شاد و شنگول بودن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
is the water boiled already: خیلی زود آب جوش اومد به این زودی آب ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there is no call for alarm: نیازی به نگرانی نیست. call= نیاز / ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get a raw deal: برخورد ناپخته داشتن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he crawled his way through the tunnel: او به سختی و با خزیدن از تونل عبور ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can't just keep repointing your past rebuild it: نمی تونی فقط گذشته ت رو بندکشی کنی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he decided to join the army: او تصمیم گرفت به ارتش بپیوندد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
live happily: شاد زندگی کن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to hand in notice: استعفا دادن/تحویل استعفا نامه noti ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
decent life: زندگی شرافتمندانه/ آبرومندانه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we point the reader to: ما خواننده را به . . . ارجاع می دهی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
because she was afraid of heights she completely freaked out when we reached the top of the mountain: چون از ارتفاع می ترسید، وقتی به قله ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's a decent sort of fellow: او از نوع آدمهای محترم و آبرومند اس ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we must still un throne her my point: اصل مطلب من اینه که باید ما از حکوم ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i didn't mean to freak you out but there's a huge spider on your shoulder: قصد نداشتم تو را بترسانم، اما یک عن ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i really screwed up the presentation: ارائه رو حسابی خراب کردم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wonders stuff: اجناس سودمند
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i no more answer her call: من دیگه به تماس او جواب نمیدم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can just about tolerate it at the moment: در حال حاضر، کم و بیش می تونم تحملش ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
call on performance bond: به اجرا گذاشتن ضمانت نامه ی حسن انج ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't know how you handle your boss: نمی دانم چطور با رئیس تان کنار می آ ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they don't hit it off: با هم نمیسازن جور نیستن آبشون تو ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he resents of my success: اون از موفقیت من دلخوره
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what did you take away from movie: از این فیلم چه برداشتی داشتی/چی ازش ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she shook it off and smiled: بی خیالش شد و لبخند زد
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she is too good for her husband: از سر شوهرش زیاده.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
heat it up then eat it: گرمش کن بعد بخور
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get a better deal: برخورد بهتری داشتن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you remind me of: تو منو یاد کسی/چیزی میندازی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
people ruin beautiful thing: آدم ها چیزهای قشنگ رو خراب می کنند.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i got really freaked out: واقعا ترسیدم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the bill calls for the establishment of: یعنی لایحه خواستار تاسیس . . . cal ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
one season black is the in colour: در یک فصل رنگ مشکی مد هست. in به ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
freaked out by it: ازش میترسن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can come in now i'm decent: حالا می توانی بیایی ، لباس پوشیدم. ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the right call: تصمیم درست
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you back already: به این زودی برگشتی؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crawl one's way: به سختی و با زحمت جلو رفتن.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they screwed me out of my money: پولمو ازم بالا کشیدن.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she assumes herself pretty: او خودش را خیلی خوشگل فرض می کند. ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she no longer calles me: او دیگه به من زنگ نمیزنه.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i wondered: در این فکر بودم که . . .
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she can't handle loud noises very well: او نمی تواند سر و صدای بلند را به خ ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they said the renovation's done looks like they only pointed the cracks: گفتن بازسازی تموم شده — انگار فقط ت ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
calling ghost: احضار روح
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i didn't notice any smoke: متوجه بوی دود نشدم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he can do just about anything: اون تقریباً می تونه هر کاری رو انجا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a point of doing something: تعمداً کاری را انجام دادن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this's it: 1 - دیگه وقتشه 2 - بسه دیگه کافیه د ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have you noticed any change in him: متوجه هیچ تغییری در رفتارش نشدی؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i was pissed off: کلم کیری شد ( خیلی ناراحت شدم ) از ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll join you later: بعداً به شما ملحق می شم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
two burgers to take away please: دو همبرگر برای بیرون بردن ( می خواس ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do you want to hit the dance room now: میخای الان ب اتاق رقص بری ؟ hit=به ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he shook off the rain from his jacket: بارونو از روی ژاکتش تکوند.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
good jewelry: جواهرات اصل
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it reminds me of something: منو یاد یه چیزی میندازه این
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
is it noon already: به این زودی ظهر شد؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i wanna come in are you decent: من می خوام بیام تو. لخت که نیستی؟ ی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i called you a terrorist before: من که همین الان بهت گفتم تروریست
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pick a fair deal: برخورد منصفانه داشتن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in the darkness: در تاریکی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on this point: در همین رابطه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she completely freaked out when she realized she had lost her passport at the airport: وقتی متوجه شد که پاسپورتش را در فرو ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
having seen your film i presume your illness pneumonia: با مشاهده ی عکس ( ریه ) شما ، من فر ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he bragged about screwing his ex: با افتخار می گفت با دوست دختر سابقش ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i call that a bargain: من آن را یک معامله خوب می نامم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i wondered why: مانده بودم که چرا. . .
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he knows how to handle difficult situations calmly: او می داند چگونه به آرامی با موقعیت ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
struggling to nail push ups: داری تقلا می کنی که شنا رو درست بزن ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
since he had never been on a roller coaster before he freaked out as soon as the ride started: چون تا به حال سوار ترن هوایی نشده ب ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he crawled his way to success: او با تلاش بسیار و قدم های سخت به م ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am good: وقتی یکی یه چیزی بهتون تعارف کنه، ا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
choose whatever you like from the menu: هر چیزی که دوست دارید از منو انتخاب ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
earthquake hits kashmir: زلزله کشمیر را لرزاند
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a waiter came to take our plates away: یک پیشخدمت آمد که بشقاب هایمان را ب ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shake it off and try again: بی خیالش شو و دوباره امتحان بده!
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have headache already: همین الانشم سرم درد میکنه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
decent price: قیمت قابل قبول و مناسب
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
offenseless: بدون تخلف یا تخطی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
simple call: درک ساده و ابتدایی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how can you presume to criticize me when you did the same thing yourself: چگونه می توانی جسارت کنی که از من ا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
draw attention to: توجه را جلب کردن به
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bertha resent the way her boyfriend treated her: برسا بهش برخورد، آنجوریکه دوست پسرش ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take suitable action in a situation: یک اقدام مناسب در یک شرایط
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm excited about the future and all the possibilities ahead: من برای آینده و تمام احتمالات پیش ر ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they call him lucky: آنها او را "خوش شانس" می نامند.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
board meeting notice: اطلاعیه جلسه هیت مدیره
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i screwed it up: گند زدم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he wondered who it was: خودشم نمی دونست ( ولی واقعا میخواست ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he dipped his brush in the paint: او قلم مویش را درون رنگ کرد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get a fair deal: برخورد منصفانه داشتن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to point at: نشانه گرفتن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am freaked out: هول شدم فیوزم پرید
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the police took away my passport so l cant travel: پلیس پاسپورت منو گرفت بنابراین نمیت ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she nailed her dance routine on stage: رقصش رو روی صحنه عالی اجرا کرد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he was always very keen to point out my mistakes: او همیشه با علاقه ( یا وسواس ) اشتب ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the teacher called on the student to answer the question: معلم دانش آموز را صدا زد تا به سوال ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the road ahead is long but we will get there: راه در پیش رو طولانی است، اما ما به ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have you noticed the new logo on the company website: آیا متوجه لوگوی جدید در وب سایت شرک ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i noticed that you are a bad person: من متوجه شدم که تو آدم بدی هستی.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
please get to the point we don't have much time: لطفاً سر اصل مطلب برو. ما وقت زیادی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we have a long journey ahead: سفر طولانی ای پیش رو داریم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
maybe you have noticed that he is a little quieter than usual: شاید متوجه شده اید که او کمی ساکت ت ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i noticed that the price of gasoline has gone up again: من متوجه شدم که قیمت بنزین دوباره ب ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he called my name from across the room: او اسم من را از آن طرف اتاق صدا زد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's enough already: بسه برا حالا ( بچه ها بسه دیگه )
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let's shake it off and go eat some food: بی خیال اون مسئله و بیا یه خرده غذا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she freaked out so badly after watching the horror movie that she couldn't sleep all night: بعد از دیدن فیلم ترسناک، آن قدر وحش ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he pointed his gun at the deer: ( با تفنگش ) به سمت آهو نشانه گرفت.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
people accused of a crime are presumed innocent until proven guilty: افرادی که به جرمی متهم شده اند تا ا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm freaked out: هول شدم فیوزم پرید
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
decent man: اصطلاحا به ادم پاک درستکار. ذات درس ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a person or thing that is very popular or successful is a hit: یک شخص یا چیزی که بسیار محبوب یا مو ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
takes unfair advantage of it: از آن سوء استفاده ناعادلانه می کند
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to deal with: کنار امدن با
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do you want a hit: میخوای یه پک بزنی؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll bring it to your notice: به توجهتون میرسونم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the teacher took my mobile away until the end of the lesson: معلم تلفن همراه منو تا پایان کلاس ا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the place was crawling with soldiers: محل پر بود از سربازها
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i resent that she ignored me: بهم برخورد که تحویلم نگرفت.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he nailed the job interview: مصاحبه ی کاری رو قشنگ قاپید.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
please call me: لطفا . . . صدام بزنید
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i go to work even it's not a deal: می رم سرکار، با وجود این که مجبور ن ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the speaker made some very good points about the economy: سخنران در مورد اقتصاد، چند نکته بسی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you must screw your courage to the sticking place and tell them the truth: باید شجاعتت را جمع کنی و حقیقت را ب ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no offense you: به شما برنخوره بدتون نیاد!
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
soak it in cold water: آن را در آب سرد خیس دهید.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i got really freaked out and that's when it hit me: من واقعا جا خوردم و همون موقع دو زا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i tried to stay calm but when the lights suddenly went out i freaked out for a moment: سعی کردم آرام بمانم، اما وقتی چراغ ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you discussed a good point: شما در مورد نکته ی خوبی بحث کردید
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he found his lost keys under the sofa: او کلیدهای گم شده خود را زیر مبل پی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
seventh wonder: عجایب هفتگانه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leave the key in the lock: بگذار کلید در قفل بماند.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a capital offence: به معنای جرمی است که مجازات اعدام د ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he presumes on her good nature: او از ذات خوب او محرز سوء استفاده م ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ask yourself questions about sth: از خود پرسیدن با خود گفتن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crack unit: واحد زبده و نخبه ( در واحدهای نظام ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can handle more than you think: تو از چیزی که فکر میکنی بیشتر "به د ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they crawled under the table: آنها چهار دست و پا رفتند زیر میز
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
and that nobody can ever take away: و این که هیچ کس نمی تواند دورمان کن ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he claims he nailed her after the party: ادعا می کنه بعد از مهمونی باهاش خوا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to nail someone is to catch someone in a dishonest or illegal act: گرفتار کردن ( گیر انداختن ) کسی در ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
speeding is a traffic offense: سرعت زیاد رانندگی، یک تخلف ترافیکی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he just left what the hell: یهو رفت؟ این دیگه چی بود؟!
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sitting in an armchair: نشستن روی مبل یکنفره
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the sale goes throughout of the june: فروش در سراسر ژوئن ادامه دارد
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
but don't you think you should apologize to her: اما آیا فکر نمی کنید باید از او عذر ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i was wondering if you could come fill it with me: میخواستم بدونم که میتونی بیای با من ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
then it hits me: بعدش یهو دوزاریم افتاد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
although he had practiced driving many times he still freaked out during his driving test: با اینکه بارها رانندگی را تمرین کرد ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
three take away one: سه منهای یک
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't know what's your deal: نمی دانم برنامه ات چیه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to hit someone or something with force: ضربه زدن به کسی یا چیزی با قدرت
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lets go to nail that gal: بیا بریم به اون دختره سیخ بزنیم سیخ ...
١ هفته پیش