نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he'd been struck by a driver long gone: ساعت ها پیش راننده ای با او تصادف ک ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
produce eggs: تولید تخم : منظور همون تخم گذاشتنه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
word has just reached me that: الساعه بمن خبر رسیده است که . . . . ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spot trades: معاملات نقدی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the meeting occurs at 3 pm: جلسه ساعت ۳ برگزار می شود.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't expect me to do everything: انتظار نداشته باش که من همه کارها ر ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to call the shots: صاحب اختیار بودن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my father longed for us to explore our passions: پدرم آرزو داشت که ما علایقمان را کش ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a change in the weather: تغییری در آب و هوا
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i've got to make space for mark's things: من باید برای وسایل مارک ( برخی ) فض ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the construction work is not done so we can't move in yet: کارهای ساختمانی تمام نشده است، بناب ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hey language: هی! مودب باش!
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm kind of glad i didn't win: یه جورایی خوشحالم برنده نشدم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she's a curse: اون قدمش نحسه curse=نحس / شوم /بد
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in coming hours: در ساعت های آتی / پیشِ رو یا تا ساع ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i've been saving all year to pay for our holiday: تمام سال دارم پول پس انداز میکنم تا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rat on somebody: زیرآب کسی رو زدن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she is tough: آدم سختگیریه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
boston was founded in 1630 by puritan colonists from england: بوستون در سال 1630 توسط پیوریتن های ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no not yet: نه. هنوز نه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i refuse to compromise my principles: من از زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی ام ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the negotiations are not done and both parties are still discussing the terms: مذاکرات تمام نشده است، و هر دو طرف ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there was no change in the patient's condition overnight: در طول شب هیچ تغییری در وضعیت مریض ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're looking smart today: امروز شیک به نظر می رسی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she expected him to call but he didn't: او انتظار داشت که اون زنگ بزنه، اما ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sweet lying on the floor: یک چیز شیرین که روی زمین افتاده باش ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the blank space at the end of the form is for your name: فضای خالی انتهای فرم برای نام شما ا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
vascular compromise: اختلال خون رسانی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
please pay attention to the instructions: لطفا به دستورالعمل ها توجه کنید.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that color really suits you: آن رنگ واقعاً به شما می آید.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this's so weird: چه عجب !
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am not sure yet: بااینحال ( هنوز ) مطمئن نیستم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she is a curse: اون قدمش نحسه curse=نحس / شوم /بد
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the wealthy woman founded hospital in her hometown: زن ثروتمند بیمارستان را در شهر خود ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
left word: حرف زدن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bob has to pay for what he has done: باب باید تاوان پس بدهد، برای کاری ک ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he is kinda dumb isn't he: او یه جورایی احمقه. نه؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she's tough: آدم سختگیریه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she said she would buzz me later: گفت بعداً بهم زنگ ( تلفن ) میزنه.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he pissed all his money away on gambling and now he’s broke: او همه پولش را در قمار هدر داد و حا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i admire the government's drive to reduce energy consumption: من تلاش دولت برای کاهش مصرف انرژی ر ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he lights the candles on the birthday cake: او شمع های کیک تولد را روشن می کند.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i promise i will act upon my word: قول میدم به قولم عمل کنم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
who was the first human being in space: چه کسی اولین انسان در فضا بود؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lying close by it: کنار او افتاده بود.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we expect some in very soon: به زودی میاریم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
axes of differentiation: محورهای تمایز
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let's stay in tonight for a change: بیا محض تنوع امشب را اینجا بمان.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm not sure yet: بااینحال ( هنوز ) مطمئن نیستم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this's so weird to see you out: چه عجب من تو رو بیرون می بینم !
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this new hairstyle doesn't suit me: این مدل موی جدید به من نمی آید.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he buzzed me on the car phone: با تلفن ماشین با من تماس گرفت.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's kinda dumb isn't he: او یه جورایی احمقه. نه؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he is a curse: اون قدمش نحسه curse=نحس / شوم /بد
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he drove the nail into the wall: او میخ را به دیوار کوبید ( فرو برد ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this is left to the law lords: این مهم بر عهده ی لرد های حقوقدان ا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you must try this food this is really delicious: باید این غذا رو بخوری ، واقعا خوشمز ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
extra attention: توجه اضافی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's tough: آدم سختگیریه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't want to talk to you right now piss off: الان نمی خواهم با تو صحبت کنم، گم ش ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he left a large sum of money in her will to found a wildlife sanctuary: او برایش مبلغ زیادی به ارث گذاشت تا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a rare event occurred in the sky: رویداد نادری در آسمان رخ داد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can you spot the boat passing by: متوجه اون قایق در حال عبور میشی ( م ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what's the best way to reach you: بهترین راه برای ارتباط ( دسترسی ) ب ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she left her purse in a taxi yesterday: او ( اون خانم ) دیروز کیف پولش را د ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can you just listen for a change: می شود محض تنوع هم که شده یکبار به ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do you own a pet: آیا حیوان خانگی داری؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that is tough: چه بدشانس !
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is kind of useful: تا حدی مفیده
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's not done to interrupt someone while they're speaking: قطع کردن حرف کسی در حالی که صحبت می ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
buzz around: وول خوردن لولیدن تندتند رفتن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do you expect this model in: این مدل رو میارین؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she's leaving him for another man: او دارد شوهرش را به خاطر یک مرد دیگ ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we are planning a dinner to celebrate the 50th anniversary of the founding of the company: ما در حال برنامه ریزی شام برای جشن ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this medicine isn't work: این دارو اثر ندارد
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this is so weird to see you out: چه عجب من تو رو بیرون می بینم !
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
convincing him to apologize is like trying to piss up a rope: متقاعد کردن او برای عذرخواهی مثل تل ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the concert takes place in the park: کنسرت در پارک برگزار می شود.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i will bear it in mind: سعی میکنم بخاطر بسپارم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we should stay in touch: ارتباطمون نباید قطع بشه ( باید با ه ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can you spot the mistake: آیا میتوانید خطا را مشاهده کنید؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a smart suit is always in style: یک کت و شلوار شیک همیشه روی مد است.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i didn't understand it: من متوجهش نشدم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get all worked up: خیلی عصبانی شدن از چیزی تحریک شدن ن ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shall we leave a tip: انعام بگذاریم؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
why so long: چرا اینقدر طول کشید
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at time he could not bear the sight of his fellow man: گاهی اوقات "تحمل" دیدن پیروانش را ن ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
children often misbehave to get attention: کودکان اغلب برای جلب توجه بدرفتاری ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do you reach for a cookie: دستت به کلوچه می رسه؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can you spot: میتونی ببینی؟؟؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're compromising me: تو داری به من لطمه میزنی ( در مورد ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that suit looks very smart on you: آن کت و شلوار خیلی به تو می آید و ش ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the olympics took place in tokyo: المپیک در توکیو برگزار شد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the difficulty lies in providing sufficient evidence: مشکل در آماده کردن شواهد است.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i think this new dress suits her perfectly: فکر می کنم این پیراهن جدید کاملاً ب ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
who was the first to go into space: چه کسی اولین نفری بود که به فضا رفت ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
book drive: کمپین ایجاد شده برای جمع آوری کتاب ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
increased attention: توجه افزوده
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
some countries suffer from the curse of natural resources: برخی کشور ها از معضل منابع طبیعی رن ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you should try it its great: باید امتحانش کنی عالیه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that was too much for coach to bear without laughing into a pep talk: واسه مربی خیلی سخت بود که تاب نخندی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the bright colors of the painting attracted attention: رنگ های روشن نقاشی توجه را جلب کرد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
work at something: همه ی سعی خود را کردن ( برای بدست آ ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that movie was really weird: اون فیلم خیلی عجیب بود
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can you leave a note for him on the kitchen table: می توانی یک یادداشت برای او روی میز ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he always dresses smartly for work: او همیشه برای کار شیک لباس می پوشد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what transpired during the meeting: در جلسه چه گذشت؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spot someone or sth: متوجه شدن و تشخیص دادن ( وقتی دیدنش ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
by 2023 that figure is expected to reach 47 million: تا سال 2023 ، انتظار میره که اون رق ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the middle class: طبقه متوسط ( مردم )
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she owns a successful business: او یک تجارت موفق را دارد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i try hard to show my best: تموم تلاشم رو انجام دادم تا بهترینم ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you expecting again: دوباره بارداری؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in some countries it's not done to eat with your left hand: در برخی کشورها، خوردن با دست چپ منا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
such a buzz now: شاخ شدن به مبارزه خواستن دعوت به م ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not tough enough: به اندازه کافی سخت گیر نبودن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bliss or curse: موهبت یا مصیبت
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's kind of useful: تا حدی مفیده
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are there any sandwiches left: آیا ساندویچی باقی مانده است؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
is there any money left with you: هیچ پولی پیشت مونده؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a lot of the criticism of her is founded on jealousy: بسیاری از انتقادها از او بر اساس حس ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a change of address: تغییر آدرس
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bring a suit against somebody: شکایت کردن علیه کسی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to exist or be found in something: وجود داشتن یا یافت شدن در چیزی Lie ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
either steak or chicken would suit me fine: استیک یا مرغ برای من خوب است.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
please leave your shoes by the door: لطفاً کفش هایت را کنار در بگذار.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that movie was really weird i didn't understand it: اون فیلم خیلی عجیب بود، من متوجهش ن ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
considerable attention: توجه قابل توجه
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it later transpired that he was lying: بعداً فاش شد که او دروغ می گفت.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the dress code is smart casual: قوانین پوشش، نیمه رسمی شیک است.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no harm: ضرری نداره
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how much of your money is left: چقد از پول شما باقی مانده
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the height of summer: اوج تابستان
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i should have noted that: باید میگفتم ( باید یادآوری یا خاط ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
well tough: خب آره سخته! ( به کنایه )
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the upper class: قشر بالادست
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
please leave some coffee for me: لطفا کمی قهوه برای من باقی بگذار.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
who owns this car: چه کسی این ماشین را دارد؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wearing casual clothes to a formal event is simply not done in high society: پوشیدن لباس غیررسمی در یک مراسم رسم ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the whole theory was founded on a mistaken belief: کل این نظریه بر اساس یک باور غلط بن ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i heard maryam has won some money: من شنیدم که مریم مقداری پول برنده ش ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you taking the piss out of me or are you serious: داری مرا مسخره می کنی یا جدی می گوی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your phone is buzzing: تلفنت داره زنگ میخوره
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
incense sticks: عود عودهای خوشبو
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a cursed house: خانه نفرین شده
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
our asset has been compromised: مأمورمون لو رفته compromise=در معرض ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he left a note to say he would be home late: او یادداشتی گذاشت تا بگوید که دیر ب ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i left some sandwiches for them to have later: من ساندویچ هایی برایشان گذاشتم تا ب ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can't just take someone else's seat it's not done: نمی توانی فقط بنشینی جای کس دیگری—ا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spot someone or something: متوجه شدن و تشخیص دادن ( وقتی دیدنش ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
of a group of people: از گروهی از مردم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
her lawyer accused the prosecution of founding its case on insufficient evidence: وکیل وی دادستانی را متهم کرد که پرو ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
demand attention: طلب توجه کردن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oh tough luck: چه بدشانس، چه بدشانسی ای ( درواقع ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we completed the project under the supervision of the new manager: ما پروژه را تحت نظارت مدیر جدید به ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
buzz with rumors: شایعه شدن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the cursed girl: دختر نفرین شده مثل انابل
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the height of the tourist season: اوج فصل گردشگری
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the agreement was a product of compromise between the two government: قرار محصول مصالحه میان دو دولت بود.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the road is clear now: جاده الان باز است
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i think they could work well as picture books: فکر می کنم آنها میتوانندبه عنوان کت ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it also bears noting that: همچنین لازم به ذکر است که. . .
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i own a small apartment downtown: من یک آپارتمان کوچک در مرکز شهر دار ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tell me your exact height: قد دقیق خود را بگو.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she lights the incense sticks to create a relaxing atmosphere: او عود را روشن می کند تا فضایی آرام ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
consumption of too much sugar and fat can compromise ones health: مصرف مقدار زیاد قند و چربی میتواند ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clear the snow from the driveway: برف را از جلوی درب پاک کن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lie in something: وجود داشتن یا یافت شدن در چیزی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the water is warm enough to swim: آب به اندازه کافی گرم است که بتوان ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he left his coat in the car: او کتش را در ماشین گذاشت.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
her legs were scratched and smarting: پاهایش به دلیل خراشیدگی سوزش داشت و ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a change of government: تغییر دولت
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this method doesn't work: این روش کارساز نیست/جواب نمی دهد
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
children often have a short attention span: کودکان اغلب طول مدت توجه کوتاهی دار ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we could go now or this afternoon whatever time suits you best: ما می توانیم الان یا امروز بعدازظهر ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
preparing outfits in advance: آماده کردن لباس ها از قبل
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's wearing a weird hat today: امروز یه کلاه عجیب پوشیده
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a tragedy befell the village: فاجعه ای دچارِ روستا شد.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they won't let you into the restaurant without a suit and tie: آنها اجازه نمی دهند بدون کت و شلوار ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a vacuum is an empty space: خلاء یک فضای خالی است.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be dealt a bad hand: در فرهنگ ورق بازی دست خوب نیاوردن ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll bear that in mind: دارمش در ذهنم ممنون برای راهنمایی
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
misfortune befell him: بدشانسی به او رو کرد
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the team made significant advances in their research: تیم در تحقیقات خود پیشرفت های قابل ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
customers will be offered solutions that best suit their needs: به مشتریان راه حلهایی ارائه می شود ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
light a fire so we can see: آتش روشن کن تا بتوانیم ببینیم.
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
government ability was compromised by: توانایی دولت به دلیل . . . . . تضعی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what is your height: قد شما چقدر است؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
l will go myself: من خودم میرم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
all the businessmen were wearing pinstripe suits: همه تاجران کت و شلوارهای راه راه پو ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it feels weird to be back in my hometown after so many years: حس عجیبیه که بعد از سال ها به زادگا ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you can leave your bags by the desk: می توانید کیف هایتان را روی میز بگذ ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
did you get my note: یادداشتم به دستت رسید؟
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spot somebody or something: متوجه شدن و تشخیص دادن ( وقتی دیدنش ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'd like to see the research that these recommendations are founded on: من می خواهم تحقیقاتی را که این توصی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hundreds of people: صدها نفر
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leaving the party without thanking the host is not done: ترک کردن مهمانی بدون تشکر از میزبان ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the unusual design drew attention to the building: طراحی غیرمعمول توجه را به ساختمان ج ...
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i will buzz you: زنگ میزنم خبرشو میدم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
everyone is equal under the law: همه در برابر قانون برابر هستند.
١ هفته پیش