جدیدترین پیشنهادها
٧ ماه پیش
٤
try / ˈtraɪ / / traɪ / معنی: ازمایش، کوشش، امتحان، ازمون، تجربه کردن، محاکمه کردن، محک کردن، جدا کردن، کوشش کردن، ازمودن، سر و دست شکسن، تلاش کردن، ...
جدیدترین ترجمهها
جدیدترین پرسشها
٢
رأی
١
پاسخ
٨٣
بازدید
٢
رأی
٧٦
بازدید
جدیدترین پاسخها
٣
رأی
١٧٦
بازدید
١
رأی
آلن با خنده از کنار تام زوم می کند
٦ ماه پیش