پیشنهادهای Goli (١١)
٢
١ ماه پیش
٠
بقایا The child remains بقایای بچه ( اسم یه فیلمه )
١ ماه پیش
٠
Draw /p. p : drawn گرفته شده Sodium citrate was added to a freshly drawn blood to preventclotting. سدیم سیترات به خون به تازگی گرفته شده اضافه ش ...
١ ماه پیش
٠
شخص وفادار Your majesty, your Loyal subject, Alfred, has returned safely. اعلی حضرت - شخص وفادارتان - آلفرد در سلامت برگشته است.
١ ماه پیش
٠
همون has ( سوم شخص مفرد زمان حال فعل have ) در نوشتار قدیمی از hath استفاده می شده یه جورایی خیلی رسمی Your majesty, your loyal subject, Alfred, h ...
٢ ماه پیش
١
کاربر sobhan نزدیکترین معنی رو بیان کرده Move back برگشتن مجدد به محلی که قبلا آنجا بودی
٢ ماه پیش
١
Found معنی "بنا کردن" هم میده
٣ ماه پیش
٢
Come across=confront مواجه شدن
٣ ماه پیش
١
Give in =surrender تسلیم شدن
٣ ماه پیش
١
Give up =quit رها کردن
٣ ماه پیش
-١
Take off در آوردن ( لباس )
٣ ماه پیش
١
Come across