دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٧٩
رتبه
رتبه در دیکشنری
١٢,٣١١
لایک
لایک
٦
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
١٢
رتبه
رتبه در بپرس
٥,٣٣٨
لایک
لایک
١
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ هفته پیش
دیدگاه
٠

از خود به جای گذاشتن.

تاریخ
١ هفته پیش
دیدگاه
٠

شرکت کردن در یک رقابت یا مسئله ایی.

تاریخ
٢ هفته پیش
دیدگاه
١

شالوده گذاری. شالوده ریزی.

تاریخ
٢ هفته پیش
دیدگاه
٠

تنها راه. تنها راه حل.

تاریخ
٢ هفته پیش
دیدگاه
٠

بیان گر

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

١ رأی
٤ پاسخ
٥٥ بازدید

in order to be fulfilled and successful in anything I do I have to put myself out there

١ ماه پیش
١ رأی

حدس میزنم تقریبا به معنی:پا را از گلیم خود دراز تر کردن،باشه. یا اینکه شخصی حد و حدود خودش ندونه و فرا تر از توانمندی هاش عمل بکنه.

١ ماه پیش