SIAMACK - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get a fever and chills: - تب و لرز گرفتن - تب و لرز کردن ⬇ ...

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bright sunlight: - نور شدید آفتاب👈 تاکید روی شدت رو ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

procedure: فرق process با procedure ///////// ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put someone on a drip: - سرم وصل کردن👈 رایج در محاوره و م ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

exurb: - دورتر از حومه شهر👈حومه گران قیمت ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give a tip: ✅ دو تا معنی مهم داره : - انعام دا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

for how else: وگرنه چگونه. . . ؟ وگرنه چجوری. . . ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be neighbors: - همسایه یکدیگر بودن

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that is how it is: همینه که هست! ⬇️⬇️⬇️ 📌 بسته به لحن ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

channel: فرق Canal با Channel در معنی کانا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's this: - این همون. . . 👈در واقع گوینده دا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get to sleep: 📍معمولاً زمانی استفاده می شه که شخ ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go and get something: 📍ساختاری که در زبان محاوره ای بیشت ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have the ability to: - توانایی انجام کاری را داشتن - - ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go to the game: - به تماشای بازی رفتن - - - - - - ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in case: ⬇️تفاوت if با in case با as long as ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

check out: 1. تسویه حساب و ترک کردن: - معنی: ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

across: مهم ترین معنی های لغت "across" 1. ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get in: - رسیدن = ( arrive ) 👈 که معمولاً ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

going on: پرکاربردترین معانی: ۱ ) وقوع چیزی ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quite: ( طبق کتاب Oxford word skills ) یه ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all the way: از انتها تا انتها انتهایی تا آخر ا ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go into: دوستان زحمت کشیدن معنی های مختلفی ر ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grin: تفاوت های کلیدی میان Smile، Grin، و ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

for: ✅ هنگامی که for قبل از مبلغ یا قیمت ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i just wonder: فقط برام سواله!!!

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you holding up okay: are you holding up okay ? ( غیررسم ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

god be praised: - خدا رو شکر. ✅ این جمله بیشتر در ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

where is it on: - کجا نمایش داده می شود؟ - کجا برگ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

walk down: walk down 👈 به تنهایی به حرکت پیاد ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unfiction: واژه unfiction به صورت رسمی در دیکش ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

secret word: - کلمه محرمانه - رمز عبور یا گذروا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get training: - آموزش دیدن - دوره آموزشی گذراند ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be in advertising: - در صنعت تبلیغات کار کردن - در ح ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all about: این اصطلاح با توجه به ساختار جمله م ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do writing on: - متنی نوشتن درباره/در مورد ( یک مو ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make an appeal: - درخواست یا تقاضا کردن👈 این درخوا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

student house: - خانه دانشجویی👈 ( مستقل و ویلایی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

international student: - دانشجوی خارجی

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be caused by: ✅ در فرم مجهول این معنی ها رو میده ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take the right: - سمت راست را انتخاب کردن/ پیچیدن ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get a return: - یک بلیط دو طرفه خریدن - - - - - ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that is what: میشه اون چیزی که . . .

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

past: "past" یکی از معانی اش می تونه "رد ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

is that to: - آیا قرار هست که. . . ؟ - - - - ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

give regards to: Give one's regard to - سلام رساند ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accuse: - تهمت زدن، متهم کردن ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do medicine: پزشکی خواندن تحصیل کردن در رشته پزش ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dream sweet: خواب های خوش ببینی

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

car alarm: دزدگیر ماشین

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be in a situation: در یک شرایطی ( خاص ) قرار داشتن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

walk under: ✅ یعنی وقتی که ایستاده و روی پا هست ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

extra payment: انعام

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm beginning to: ✅ این ساختار معمولاً برای بیان تغیی ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

would always: قبلاً = Used to - - - - - - - - ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be expressed: - بیان شدن Express 👈فعل بیان کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let's make sure: ✅ در عامیانه: بیا یه قراری بزاریم ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

which is what: که دقیقا همین چیز/کار . . .

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be devoted: - متعهد بودن ✅ این عبارت نشان دهند ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thanks for having us: ممنون که دعوتمون کردید.

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the last i heard: آخرین اطلاعاتی که شنیدم. . . آخرین ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that best: - به بهترین نحو - به بهترین شکل م ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flower vase: - گلدانِ گل ✅گلدانی که درونش گل دا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a blood test: - آزمایش خون دادن - - - - - - - - ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get a blood test: - آزمایش خون دادن 👈غیر رسمی و محاو ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do distinction: - تمایز ایجاد کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

conduct a meeting: جلسه برگزار کردن 👈رسمی

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a panic attack: - دچار حمله عصبی ( پانیک ) شدن - د ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

signing off: - بدرود - خداحافظی کردن - اعلام پ ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

car boot: - car boot👈صندوق عقب ماشین👈 U K ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lose some pounds: وزن ( به پوند ) کم کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a change of mind: تغییر نظر یا عقیده دادن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a test: - امتحان داشتن - آزمون داشتن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gammin: در زبان محاوره بیشتر به عنوان یک فع ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the guy: پسره، مَرده👈 اشاره غیر مستقیم به ف ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

then at least: - اما حداقلش - اما دست کم - نکت ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

like the one: مثل همونی که

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drive panic: - وحشت یا ترس ایجاد کردن - باعث تر ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you are a nobody: منظور عامیانه 👈 هیچ عددی نیستی Yo ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

than usual: - نسبت به حالت عادی - از حد معمول

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be famous for: - مشهور بودن به خاطر - معروف به چی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ending in: - ختم شده به، پایان یافته در

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dance step: - حرکت رقص ✅ به چگونگی انجام حرکت ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get unravel: متلاشی شدن از هم گسیختن

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in his heart of hearts: - قلباً - از ته دل

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i meant: - جدی گفتم. ✅ این عبارت زمانی است ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make an utterance: اظهار کردن بیان کردن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't tell me: - به من نگو که. . . ✅ معمولاً برا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

with indicating that: با اشاره به آنکه

٧ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

extended discussion: بحث مفصل

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

with every part of: با ذره ذره از ( چیزی )

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

run a diagnostics: عیب یابی انجام دادن

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

birthing: زایمان، مرتیط با زایمان👈صفت ⬇️⬇️⬇️ ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

with the coats of: با لایه هایی از با روکش هایی از

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

think you'll be: ✅ یک عبارت محاوره ای و غیر رسمی و د ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be such a: کاربرد این ساختار👈 Be such a ⬇️ ⬇️ ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grow food: تولید و پرورش مواد غذایی

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tricky: - چالش بر انگیز - - - - - - - - - ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

humble: تفاوت بین humble و modest : Humble ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a curiosity: - کنجکاو بودن - تمایل داشتن به دان ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get x rays: - عکس رادیولوژی گرفتن - عکس برداری ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put some stitches: بخیه زدن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

home state: زادگاه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arrangement of convenience: - توافق مصلحتی ✅ این اصطلاح بیشتر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

big lump: گنده بک

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get head straight: - سر عقل آوردن - فکر را مرتب کردن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do kindness: لطف کردن محبت کردن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be in a mess: ⬇️تفاوت⬇️ Be in a mess ✅ بیشتر به م ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scavenge room: - آشغال دونی - اتاقی که برای نگهد ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

honor of the family: - آبروی خانواده - عزت خانواده

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's go time: الان وقتشه!

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what's wrong with: ✅ این عبارت زمانی به کار می رود که ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

isn't it crazy: - عجیب نیست؟ - باور کردنی نیست؟ - ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

through: ✅حرف اضافه: برای اشاره به عبور یا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make disappear: - ناپدید کردن - غیب کردن - محو ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get someone to laugh: موفق شدن در خنداندن کسی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

seem to think: - اعتقاد داشتن - باور داشتن

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

though: در انتهای جمله در نقش but عمل میکنه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be the top: بهترین بودن برترین بودن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be among the top: جزو بهترین ها بودن جزو برترین ها بو ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be great to be with because: لذت بخش بودن همراهی با کسی به دلیل

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be great to be with because: - لذت بخش بودن همراهی با کسی به دلی ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ever lived: در تمام ادوار در تمام دوران گذشته

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be relevant to: مربوط بودن به

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a car accident: - تصادف کردن - - - - - - - - - - ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to have got a broken arm: دچار شکستگی دست شدن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to go with dinner: برای به همراه شام خوردن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get a pension: - حقوق بازنشستگی گرفتن - مستمری گ ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be paid: To be paid = To get paid - حقوق ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get into a panic: - دلهره گرفتن - دستپاچه شدن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at the light: وقتی کسی می گوید Turn right at the ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be named by: - نام اعلام شده توسط - نام گفته ش ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put on drugs: - تحت مصرف دارو بودن - متحمل مصرف ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be taken to: منتقل شدن به برده شدن به

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a landing: فرود آمدن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

receive medication: دارو خوردن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the philippines: جزایر فیلیپین

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the andes: رشته کوه آند ( The Andes ) به عنوان ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wage increases: - افزایش حقوق

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take a flight: - سفر کردن با هواپیما - پرواز کرد ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cheap looking: - ظاهری ارزن و بی کیفیت 👈صفت مرکب ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shop online: ✅ گشتن و بررسی کردن کالاها و احتمال ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leave a gap: - فاصله گذاشتن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the furthest corners of the world: دورترین نقاط جهان

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in a sale: - در حراج یا حراجی ✅ اصطلاح "in a ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get an enthusiastic reception: - یک استقبال پر شور شدن - یک استقب ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get a reception: - استقبال شدن - سیگنال گوشی یا این ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

essay on: - مقاله در مورد

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fill with depression: - غرق در اندوه کردن - - - - - - ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in a large: - از سایز بزرگ ?Do you have them ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gym shorts: - شورت ورزشی - شلوارک ورزشی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in a size: - با اندازهٔ - با سایز ِ - - - - ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stage a demonstration: - دست به تظاهرات زدن - تظاهرات برگ ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be called: - صدا زده شدن - فراخوانده شدن - ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be fooled: - فریب خوردن - گول خوردن

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be charmed: - شیفته شدن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

there came news that: - خبری رسید که

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

be firm: - قاطع بودن - مصمم بودن - استوار ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be condemned to: - محکوم شدن به - - - - - - - - - ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

the beginning: نقطه شروع یک واقعه هست : - آغازِ ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be drowned: - غرق شدن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reach an accommodation: - به توافق رسیدن - به سازش رسیدن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have ambition: - بلند پروازی داشتن - جاه طلبی دا ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be adapted to: - سازگار شدن با

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be on break: - در استراحت ( وقفه کوتاه ) بودن ✅ ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be the right size: - مناسب بودن سایز 👈 معمولا زمانی ک ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

be disappointed: - ناامید شدن - مایوس شدن - - - ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be disappointed in somebody: - ناامید شدن از کسی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

divide up something into: - تقسیم کردن چیزی به ✅معمولاً برای ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be divided up into: - تقسیم شدن به

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what is it going to be: - تصمیمت چیه؟ یا - قراره چی بشه؟ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have supper: - شام خوردن 👈 ( در انگلیسی بریتانی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be infected: - مبتلا شدن - آلوده شدن - عفونی ش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have in store for: - داشتن برنامه برای کسی To have i ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to have the ability to: - توانایی داشتن برای - قادر بودن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you are a sweetheart: - تو عزیز دلی - تو خیلی مهربونی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be fit: 1. سالم و تندرست بودن 2. آماده بود ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

just: ✅ قید just در جملات مثبت و منفی معا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

though: علاوه بر داشتن معانی متدوالی مثل ا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you are a doll: - تو خیلی مهربانی - تو فوق العاده ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make payments: - پرداخت ها را انجام دادن این اصطلا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get telephone calls: دریافت کردن تماس های تلفنی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reserve tickets in advance: - رزرو کردن بلیط از قبل Do you ha ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pitch camp: - چادر زدن - اردوگاه زدن - برپا ...

١٠ ماه پیش

مدال‌های SIAMACK