Siamack Alinia - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

through: ✅حرف اضافه: برای اشاره به عبور یا ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make disappear: - ناپدید کردن - غیب کردن - محو ...

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get someone to laugh: موفق شدن در خنداندن کسی

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

seem to think: - اعتقاد داشتن - باور داشتن

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

though: در انتهای جمله در نقش but عمل میکنه ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be the top: بهترین بودن برترین بودن

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be among the top: جزو بهترین ها بودن جزو برترین ها بو ...

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be great to be with because: لذت بخش بودن همراهی با کسی به دلیل

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be great to be with because: - لذت بخش بودن همراهی با کسی به دلی ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ever lived: در تمام ادوار در تمام دوران گذشته

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be relevant to: مربوط بودن به

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a car accident: - تصادف کردن - - - - - - - - - - ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to have got a broken arm: دچار شکستگی دست شدن

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to go with dinner: برای به همراه شام خوردن

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get a pension: - حقوق بازنشستگی گرفتن - مستمری گ ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be paid: To be paid = To get paid - حقوق ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get into a panic: - به دلهره انداختن - دلهره گرفتن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at the light: وقتی کسی می گوید Turn right at the ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be named by: - نام اعلام شده توسط - نام گفته ش ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put on drugs: - تحت مصرف دارو بودن - متحمل مصرف ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be taken to: منتقل شدن به برده شدن به

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a landing: فرود آمدن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

receive medication: دارو خوردن

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the philippines: جزایر فیلیپین

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the andes: رشته کوه آند ( The Andes ) به عنوان ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wage increases: - افزایش حقوق

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take a flight: - سفر کردن با هواپیما - پرواز کرد ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cheap looking: - ظاهری ارزن و بی کیفیت 👈صفت مرکب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shop online: - خرید اینترنتی کردن - خرید آنلای ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leave a gap: - فاصله گذاشتن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the furthest corners of the world: دورترین نقاط جهان

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in a sale: - در حراج یا حراجی ✅ اصطلاح "in a ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get an enthusiastic reception: - یک استقبال پر شور شدن - یک استقب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get a reception: استقبال شدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

essay on: - مقاله در مورد

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fill with depression: - غرق در اندوه کردن - - - - - - ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in a large: - از سایز بزرگ ?Do you have them ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gym shorts: - شورت ورزشی - شلوارک ورزشی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in a size: - با اندازهٔ - با سایز ِ - - - - ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stage a demonstration: - دست به تظاهرات زدن - تظاهرات برگ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be called: - صدا زده شدن - فراخوانده شدن - ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be fooled: - فریب خوردن - گول خوردن

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be charmed: - شیفته شدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

there came news that: - خبری رسید که

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

be firm: - قاطع بودن - مصمم بودن - استوار ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be condemned to: - محکوم شدن به - - - - - - - - - ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

the beginning: نقطه شروع یک واقعه هست : - آغازِ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be drowned: - غرق شدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reach an accommodation: - به توافق رسیدن - به سازش رسیدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have ambition: - بلند پروازی داشتن - جاه طلبی دا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be adapted to: - سازگار شدن با

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be on break: - در استراحت ( وقفه کوتاه ) بودن ✅ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be the right size: - مناسب بودن سایز 👈 معمولا زمانی ک ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

be disappointed: - ناامید شدن - مایوس شدن - - - ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be disappointed in somebody: - ناامید شدن از کسی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

divide up something into: - تقسیم کردن چیزی به ✅معمولاً برای ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be divided up into: - تقسیم شدن به

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what is it going to be: - تصمیمت چیه؟ یا - قراره چی بشه؟ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have supper: - شام خوردن 👈 ( در انگلیسی بریتانی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be infected: - مبتلا شدن - - - - - - - - - - - ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have in store for: - داشتن برنامه برای کسی To have i ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to have the ability to: - توانایی داشتن برای - قادر بودن ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you are a sweetheart: - تو عزیز دلی - تو خیلی مهربونی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be fit: 1. سالم و تندرست بودن 2. آماده بود ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

just: ✅ قید just در جملات مثبت و منفی معا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

though: علاوه بر داشتن معانی متدوالی مثل ا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you are a doll: - تو خیلی مهربانی - تو فوق العاده ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make payments: - پرداخت ها را انجام دادن این اصطلا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get telephone calls: دریافت کردن تماس های تلفنی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reserve tickets in advance: - رزرو کردن بلیط از قبل Do you ha ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pitch camp: - چادر زدن - اردوگاه زدن - برپا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

delivery truck: کامیون باربری

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take a tablet: - قرص خوردن - - - - - - - - - - - ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be owned by: - متعلق به This house is owned by ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get a score of: امتیاز کسب کردن امتیاز به دست آورد ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to have been off: ✅ به معنی اینه که در یک بازه زمانی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make emphatic: - تاکیدی کردن - برجسته کردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make something emphatic: - تاکیدی کردن چیزی - برجسته کردن ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

emphatic by: - تاکیدی بر - برای تاکیدی بر

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lottery jackpot: - جایزه بزرگ لاتاری ✅ این اصطلاح ب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in a handshake: طیِ یک دست دادن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nonstop schedule: برنامه روزانه بدون استراحت

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give someone joy: شادی بخشیدن به کسی. . . Their chi ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lie on one's back: - به پشت دراز کشیدن - به پشت خوابی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be looking forward to: - بی صبرانه یا مشتاقانه منتظر چیزی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to show someone a good time: - لحظات خوبی رو برای کسی رقم زدن ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

local scene: - جاذبه های بومی یا محلی - فضای ب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a dislike: - تنفر داشتن I have a strong disl ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strong dislike: تنفر شدید

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bank draft: حواله بانکی Payment must be made b ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

which means that: به این معنیه که. . .

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

from my end: از طرف خودم از جانب خودم از طرف من

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a cheque for: - چکی به مبلغ - یک چک به مبلغ

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get bored with: - خسته شدن از ✅ عبارت "bored of" ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be pleased with: رضایت داشتن از

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be pleased about: خوشحال بودن از چیزی

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shallow waters: - بخش های کم عمق آب در دریا

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a movie: - تولید یک فیلم - ساخت ویدئو - فی ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a list: - لیست تهیه کردن - فهرست نوشتن - ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a snowball fight: به معنای "برف بازی کردن" است. ای ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

expect another: 1. انتظار داشتن برای یکی دیگر 2. ان ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

and here is: - و این هم. . . این عبارت به نوعی ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

at the back of: عبارت "At the back of" معمولاً به م ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

men's clubs: محفل های مردونه پاتوق های مردانه ک ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a good working relationship with: ارتباط کاری خوبی داشتن با

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a working relationship with: ارتباط کاری داشتن با

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a good rest of your day: زمانی استفاده می شه که کسی به کسی د ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have an acting job: - در یک پروژه بازیگری مشغول به کار ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acting job: نقش آفرینی نقش داشتن در یک اثر ای ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be couple: زن و شوهر بودن زوج بودن Be such ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get a doctor: Get a doctor" به معنای "دکتر بیاو ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

the marines: به معنی "تفنگداران دریایی" یا "نیرو ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be equivalent to: - معادل بودن با Her qualificatio ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

be eager to: فعل ساده Be Eager to - مشتاق بودن ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a sale: حراجی برگزار کردن برپا کردن یک حرا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give a blow: ضربه زدن

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be unlike: - متفاوت بودن ( بین افراد یا اشیا، ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leave a trail: - ردی به جا گذاشتن : 1. **ردی فیزی ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be hard to chew: - سخت بودن برای جویدن. . . این عب ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

for an unknown reason: به دلیل نامعلوم. . . به دلیل نامشخ ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

film studio: استودیوی فیلم سازی استودیوی فیلمبرد ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

other modes of: حالت های دیگر از. . . از شیوه های ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

have nothing to hide: اصطلاح "هیچ چیز برای پنهان کردن ندا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have nothing to: هیچ چیزی نداشتن برای. . .

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

had an argument with: Argued with = had an argument with ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be a lovely couple: یک زوج دوست داشتنی یا جذاب بو دن یک ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be divorced: طبق کتاب Oxford word skills Marr ...

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٦٠٠ رای

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

doorbell ring: به صدا درآمدن زنگ در

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

radiation being released: آزادساری تشعشعات انتشار تشعشعات

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what is interesting is that: آنچه جالب است این است که. . .

٢ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

but for now: اما فعلاً

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a reference to: - اشاره کردن به In an academic pap ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a response: پاسخ دادن واکنش نشان دادن ✅ این ع ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be relative: - خویشاوند بودن فرق اصلی بین "be r ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flight to leave: حرکت پرواز ( به قصد ترک کردن )

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be different from: متفاوت بودن با

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have an impulse to: هوس کردن به میل ( تمایل ) شدیدی داش ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make an impact: تاثیر گذاشتن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

against each other: علیهِ یکدیگر

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be in compete for: در رقابت بودن برای

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do visit: عیادت کردن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what have you been doing: چه خبر، چیکار می کنی؟

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i have always wanted: من همیشه دلم می خواست که. . . این ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in a week: هفته آینده In a ten days ده روز دی ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be caused of: ناشی از به دلیلِ به علتِ به خاطرِ

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be engaged to: نامزد بودن با. . . She is engaged ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

but just be clear: ولی محض اطلاعت. . . اما محض اطلاع. ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

looks good on you: بهت میاد. ( لباس ) Good on you آ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

under close: تحتِ نظرِ تحتِ زیر نظرِ

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

will be better: بهتره، بهتره که. . . It will be be ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have sale: برگزاری حراجی بر پا کردن حراجی . T ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sparkling clean: تمیز و براق تمیز و درخشان

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get deals: به تفاهم رسیدن

٥ ماه پیش

ثبت اولین پرسش

-

بپرس

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have birthday: تولد برگزار کردن تولد گرفتن ?Haven ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٦ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

at either end: در هر دو طرف در هر انتها این به مع ...

٦ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

was off: مرخصی بودن

٧ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٧ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٧ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

٧ ماه پیش

تایید موبایل و ایمیل

-

همه

٧ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٧ ماه پیش

مدال‌های Siamack Alinia