تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلپاسه، مارمول، سوسمار در زبان گیلکی گویند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( جَ ) [ ع . ] ( اِ. ) جِ جاریه . 1 - کنیزکان . 2 - کشتی های بزرگ . جواری . [ ج َ ] ( اِ ) در تداول اهالی خراسان ذرّت را گویند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جَرْس: صدا یا صداى آهسته، قسمتی از چیزى جَرَس : زنگ زنگوله ، ناقوس ، زنگ اویختن به ، دارای زنگ کردن ، کم کم پهن شدن ( مثل پاچه شلوار ) ، زنگ اخبار ، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جَهْم : آنکه عبوس و ترش روى باشد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تعریف ماده در اصطلاح حقوقی باید گفت، مطابق مقررات نحوه قانونگذاری، هنگامی که یک قانون به تصویب می رسد، به طور معمول، از چند بند یا بخش، تشکیل می گردد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به کسی عشق ورزیدت، عشق بازی کردن، تجمُّش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

محکوم علیه کسی است که حکم جزئاً یا کلاً، علیه وی یا به ضرر وی صادر شود، این اصطلاح حقوقی به فردی اطلاق می شود که به انجام کاری محکوم شده است .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

محکوم به، آن چیزی است که در مورد آن حکم صادر شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تفویت منفعت عبارت است از تلف منفعت موجود یا ممانعت از ایجاد آن در آینده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عیب ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نواقص، کاستی ها