دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
کلپاسه، مارمول، سوسمار در زبان گیلکی گویند
( جَ ) [ ع . ] ( اِ. ) جِ جاریه . 1 - کنیزکان . 2 - کشتی های بزرگ . جواری . [ ج َ ] ( اِ ) در تداول اهالی خراسان ذرّت را گویند.
جَرْس: صدا یا صداى آهسته، قسمتی از چیزى جَرَس : زنگ زنگوله ، ناقوس ، زنگ اویختن به ، دارای زنگ کردن ، کم کم پهن شدن ( مثل پاچه شلوار ) ، زنگ اخبار ، ...
جَهْم : آنکه عبوس و ترش روى باشد.
تعریف ماده در اصطلاح حقوقی باید گفت، مطابق مقررات نحوه قانونگذاری، هنگامی که یک قانون به تصویب می رسد، به طور معمول، از چند بند یا بخش، تشکیل می گردد ...
جدیدترین ترجمهها
جدیدترین پرسشها
جدیدترین پاسخها
نام یکی از روستاهای اراک ، دینه کبود هست.اگر معنی و ریشه این کلمه را می دانید لطفاً کمک کنید. اهالی این روستا ترک زبان هستند و ممکن است اسم روستا ریشه ترکی داشته باشد.
یکی از روایت های رایج در خصوص نام روستا اینست که این نام به علت دین دار بودن اهالی روستا باب شده بوده که در اصل دینی که بود میباشد ولی پس از گذر زمان و تغییر گویش ها به اشتباه نام دینه کبود ثبت شده است. البته به تعبیر دقیق تر واژه ی دینه کبود اشاره به کوه سیاه رنگی دارد که روستا در مجاورت آن واقع گردیده، در واقع دینه کبود به معنای کوه سیاه است و وجه تسمیه صحیح تر این روستاهمین مورد اخیر است.
این نسبت بین دو مفهومی برقرار است که یکی از آنها همۀ مصادیق دیگری را در بر گیرد ولی دیگری تنها بعضی از مصادیق مفهوم اول را در بر میگیرد. مثلا فلز و آهن؛ برای چنین دو مفهومی سه قضیه بیان کرد "هر آهنی فلز است" ولی "بعضی فلزها آهن هستند" و "بعضی فلزها آهن نیستند
تعریف عسر و حرج، این است که ایجاد وضعیتی برای زن ، زندگی مشترک را با سختی غیر قابل تحملی، همراه سازد . موارد عسر و حرج در قانون ، شامل ترک زندگی مشترک ، کتک زدن ، اعتیاد و یا بیماری صعب العلاج مرد است
اجاره به شرط تملیک نوعی عقد اجاره است که در آن شرط میشود اگر مستأجر به تمامی تعهدات مندرج در این قرارداد عمل کند، در پایان مدت اجاره، مالک عین مستأجره(مال اجاره شده) خواهد شد. در واقع همانطور هم که در عنوان این مطلب آمده است، اجاره به شرط تملیک نوعی قرارداد اجاره است که در نهایت به مالک شدن مستأجر منتهی میشود.
حبوه در لغت، به معنی عطیه است و در اصطلاح حقوق، به تعلق اشیای مشخصی از ماترک به پسر بزرگتر گفته می شود. مطابق قانون مدنی، انگشتری که میت معمولاً استعمال میکرده و همچنین قرآن و رختهای شخصی و شمشیر او به پسر بزرگ او میرسد بدون این که از حصه او از این حیث چیزی کسر شود مشروط بر این که ترکهٔ میت منحصر به این اموال نباشد.