پیشنهادهای رهگذر (٩,٥٤٣)
خجالتم میدین
تحسینت میکنم
تمام جوانب امر یا مخاطرات کار را در نظر بگیر
سری که درد نمیکنه رو دستمال نمی بندن
آتشپاره
پشت فرمونم
خیلی زود باهم صمیمی شدند خیلی زود باهم جور شدند
کاری را با عجله و بدون فکر انجام دادن
حرف من ضمانت منه حرفم سنده
فازمون یکیه
بالاخره وقت کردم بالاخره وقتش رو پیدا کردم
همان جا همان لحظه بی درنگ بی معطلی فورا
چه بجا! بسیار عالی زدی تو خال
بقیه داستان دیگر روشن است ادامه ش نیاز به گفتن ندارد تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ادامه ماجرا دیگر مشخص است چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است
و بقیه داستان دیگر روشن است و ادامه ش نیاز به گفتن ندارد تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل و ادامه ماجرا دیگر مشخص است چیزی که عیان است چه حاجت به ب ...
کم کم خواب رفتن آرام آرام به خواب فرو رفتن
خیلی بد گیر افتادم لو رفتم
چشم تو چشم خطر شدن مستقیم با خطر روبرو شدن مستقیما با یک مشکل یا خطر بزرگ روبرو شدن
جرئت به خرج دادن و گام بزرگ برداشتن
آب در هاون کوبیدن کاری کنی که در آخر به ضرر خودته
خاطره جمع کن نه وسیله در لحظه زندگی کن قدر داشته هات بدون
بینظیر بی رقیب بی همتا عالی بهترین
بدجور خیط شدم بدجور ضایع شدم
گاف نده
گاف دادن خرابکاری کردن گند زدن
گند زدن سوتی دادن
سوتی نده
باحال خفن Cool Dope
تنش زدایی کردن از شدت تنش ها کاستن
اختلافات را حل کردن
نقطه عطف در روابط
از سر گیری روابط از سرگرفتن روابط
داری اذیتم میکنی داری سربه سرم می ذاری داری منو دست می ندازی
داری منو دست می ندازی داری باهام شوخی میکنی داری سربه سرم می ذاری
بس کن دیگه شوخی نکن شوخی رو بس کن
اجازه دادن
نخود هر آش
رقابت بیرحمانه رقابت نفس گیر رقابت خشن رقابت خیلی شدید رقابت ناجوانمردانه رقابت سخت
رقابت بیرحمانه رقابت نفس گیر رقابت خشن رقابت خیلی شدید
رو فرم نبودن بدهیکل نامتناسب
از پول پرداخت شده نهایت استفاده را بردن
رو فرم بودن خوش هیکل بودن متناسب بودن
کنار آمدن تحمل کردن
آرایش کردن
موها را شانه زدن
هنگ کرده
بهم زدن رابطه عاشقانه ول کردن کسی
بیخود آبغوره نگیر واسه من آبغوره نگیر
فلنگو ببند!
با هم جور بودن