رهگذر - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

casual worker: کارگران موقتی کارگران غیررسمی کارکن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tie to: ملزم کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

approach avoidance behavior: رفتار پذیرش - اجتناب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intercept survey: پیمایش رهگیری نظرسنجی رهگیری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

holding ratio: نسبت اندوخته

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

makespan: بازه ساخت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

animated film: فیلم انیمیشین فیلم متحرک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

story telling: روایت پردازی داستان پردازی

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bridge: متصل کردن پیوند زدن پل زدن

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

double top: الگوی سقف دوقلو الگوی دو قله

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

head and shoulders: الگوی سرو شانه الگوی سه قله

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

tax break: معافیت مالیاتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

for this reason: به همین دلیل براین اساس بنابراین بد ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

imprint: منقوش کردن حک کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

high to low range: رنج سقف تا کف محدوده سقف تا کف

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oscillating switch: دکمه روشن و خاموش دکمه تغییر سرعت

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

conversion line: خط برگشت خط تغییر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

historical price action: رفتار قیمت در گذشته عملکرد قیمت ها ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pay off debts: تسویه بدهی ها تأدیه بدهی ها

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

easy to get along with: خونگرم خوش برخورد زودجوش

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

key performance indicators: شاخص های کلیدی عملکرد ( KPI )

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

labor: تلاش کردن زحمت کشیدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

falter: متزلزل کردن متوقف کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

i used to: قبلا پیش از این

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hooray for: دست زدن به افتخار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

upward crossover: تقاطع صعودی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

downward crossover: تقاطع نزولی

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

polar opposite: نقطه مقابل نقطه متضاد

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

merchandise: بازارپردازی کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

professionalism: حرفه ای گرایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lock in profits: برداشت سود نقد کردن سود حفظ سود

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ultimate oscillator: نوسان ساز نهایی نوسان گر نهایی اسیل ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

momentum indicator: اندیکاتور مومنتوم اندیکاتور سرعت تغ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

fluctuating: متغیر

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

buck: ۱دلار امریکا باک ( buck ) گفته میشو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

centerline crossover: تقاطع خط میانی تقاطع خط فرضی میانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

momentum oscillator: اسیلاتور مومنتوم نوسانگر تکانه ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

conducive to: منجر شدن به

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

treating: عمل آوری پردازش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

involved in: شاغل در

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

religiosity: دین باوری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

situationship: رابطه موقعیتی

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

articulate: تصریح کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

short form: کوتاه خلاصه مختصر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

long form: تفصیلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self control: خودکنترلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

standup meeting: جلسه سرپایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

indeed: البته

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bike lane: مسیر عبور دوچرخه خط عبور دوچرخه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

major: گرایش تحصیلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

altruistic: دیگرگرایانه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

neoliberal: نو آزادی خواهانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

snowball effect: اثر گلوله برفی از نظر استعاری فرای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pad: گروه هنرهای نمایشی بخش هنرهای نمایش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sense of agency: حس عاملیت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leading indicator: شاخص پیش نگر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

average true range: میانگین رنج واقعی میانگین دامنه قیم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

volatility indicator: اندیکاتور نوسانات قیمت اندیکاتور نو ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

laurel: افتخار پیروزی دستاورد موفقیت سرافرا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rushes: فیلم های تدوین نشده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outlet store: فروشگاه اوت لت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bollinger bounce: برگشت بولینگر جهش بولینگر واکنش بول ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

realized loss: زیان تحقق یافته

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

buy stop order: سفارش توقف خرید سفارش خرید با توقف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

by itself: به تنهایی به خودی خود فی نفسه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

foothold: جایگاه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

compression breakout: شکست سطح فشردگی قیمت

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

mark down: تخفیف دادن کاهش دادن قیمت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

guppy: نام مستعار جفت ارز پوند به ین ژاپن ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

doorstep: درب منزل

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fare worse: در وضع بدتر بودن دارای درآمد کمتر ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

flooring: کفپوش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

underspecification: ناشناخته

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

well suited: متناسب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

start out: مطرح شدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

product offerings: پیشنهادات محصول عرضه محصولات

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

safety precautions: تدابیر و اقدامات ایمنی به منظور پیش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

backstory: پیشینه شخصیت های سینمایی و داستانی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stimulating working environment: محیط کاری انگیزه بخش محیط کاری انگی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

business to consumer: مدل بنگاه با مصرف کننده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

confirmatory factor analysis: تحلیل عاملی تأییدی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

underutilized: بلااستفاده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

incumbent: مقام متصدی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moving average envelopes: پاکت های میانگین متحرک پوش های میان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moving average crossover: میانگین متحرک متقاطع تقاطع میانگین ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

surrogate: جانشین جایگزین

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

schedule: برنامه زمانی جدول زمانی زمان بندی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fakeouts: سیگنال های گمراه کننده موارد فریب د ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

price spike: نوسانات شدید قیمتی خارج از بازار اف ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

exponential moving average: میانگین متحرک نمایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

simple moving average: میانگین متحرک ساده

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reliability: اطمینان پذیری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

back away: جابجا کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

a battery of: یکسری از گروهی از

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

up or out: تصدی یا همکاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

procedure manual: کتابچه راهنما

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tensile failure: شکست کششی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

flow of funds: گردش وجوه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

proceed to: پرداختن به

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

value for money: مطلوبیت حاصل از خرج پول پشتوانه پول ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cellular data: داده های تلفن همراه داده های شبکه م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

out of the money: بی قیمت بی ارزش در زیان خارج از سود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hands on: مداخله گر

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

market noise: نویز یا اختلال بازار به اطلاعات یا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intraday trades: معاملات روزانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stop placement: ثبت سفارش حد ضرر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

one stop shop: مرکز ارائه دهنده خدمات چندگانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

elevator pitch: سخنرانی آسانسوری یا معرفی آسانسوری ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

common practice: رویه رایج

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

risk profile: سابقه ریسک احتمال ریسک وضعیت ریسک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stop loss placement: ثبت سفارش حد ضرر

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bricks and mortar: فیزیکی سنتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

metrics: معیارهای اندازه گیری شاخص های انداز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

encapsulate: دربر گرفتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

disintegration: ازهم گسیختگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

not invented here: سندروم نگرش منفی نسبت به ایده ها و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wooden floor: پارکت چوبی کفپوش چوبی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in operation: دایر و برقرار بودن فعالیت داشتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

written down value: ارزش تقلیل یافته

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shadow: تعقیب و ردیابی کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fibonacci extension: فیبوناچی گسترشی یا اکستنشن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

exhaustive candlesticks: الگوهای کندل استیک خسته کندل های خس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

exhaustion candlesticks: الگوهای کندل استیک خسته کندل های خس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

exhaustion candle: کندل خسته

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fib sticks: کندل های فیبو پایه های فیبوناچی

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

price bouncing: برگشت قیمت جهش قیمت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

upmove: حرکت صعودی سیر صعودی

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

have to do with: مربوط بودن ارتباط داشتن با وابسته ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

engineer: طرح ریزی کردن نقشه کشیدن مهندسی کرد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

master: سرآمد چیره دست خبره

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

peril: مخاطره خطر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ingredients: عناصر اجزا مواد اولیه ترکیبات اصلی

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

embedded: درونی سازی شده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

before long: خیلی زود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

enterprise: بنگاه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

responsibility: مسئولیت وظیفه جوابگویی پاسخگویی

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

defective: ناقص معیوب کالای ناقص کالای معیوب

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

initiate: مطرح کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

wandering: سرگردانی پرسه زنی

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

upscale: مجلل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

reconciliation: مغایرت گیری

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

malleable: انعطاف پذیر منعطف شکل پذیر

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

black market: بازار سیاه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

alternative: شق چاره جایگزین گزینه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

self regard: حرمت نفس

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

turnover: گردش معاملات کل فروش یک واحد اقتصا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

aim to: قصد داشتن

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

heuristics: روش ابتکاری روش اکتشافی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

set down: تعیین کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

output: محصول خروجی بازده تولید

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

run: چرخه عملیاتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

stressor: عامل موجد استرس عامل تنش زا

١ سال پیش

مدال‌های رهگذر