رهگذر - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dependence: اثرپذیری تأثیرپذیری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unity of vision: وحدت شهود وحدت نگرش وحدت بینش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unity of vision: وحدت شهود وحدت نگرش وحدت بینش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

good judgment: خیرخواهی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

governing body: نهاد نظارتی نهاد ناظر نهاد حاکم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

governing body: نهاد نظارتی نهاد ناظر نهاد حاکم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

base salary: حقوق پایه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

base salary: حقوق پایه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

formalization: رسمیت بخشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

infeasibility: امکان ناپذیری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intrafamily: درون خانوادگی درون فامیلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intrafamily: درون خانوادگی درون فامیلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tax equity: عدالت مالیاتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tax equity: عدالت مالیاتی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

horizontal equity: برابری افقی عدالت افقی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

horizontal equity: برابری افقی عدالت افقی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

budget balance: تراز بودجه مانده بودجه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

budget balance: تراز بودجه مانده بودجه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tax incidence: مشمولیت مالیاتی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

balanced budget: بودجه متعادل بودجه متوازن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

balanced budget: بودجه متعادل بودجه متوازن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

earned income: درآمد تحصیل شده درآمد حاصله درآمد ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

earned income: درآمد تحصیل شده درآمد حاصله درآمد ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the poor: افراد نیازمند افراد کم درآمد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

progressivity: پیش روندگی ترقی خواهی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flat tax: مالیات ثابت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flat tax: مالیات ثابت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

proportional taxes: مالیات متناسب مالیات تناسبی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proportional taxes: مالیات متناسب مالیات تناسبی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

transfer income: درآمد انتقالی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

transfer income: درآمد انتقالی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

graduated income tax: مالیات بر درآمد تصاعدی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

graduated income tax: مالیات بر درآمد تصاعدی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

move into the background: نادیده گرفتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

move into the background: نادیده گرفتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

categorical assistance: کمک های دولتی به طبقه ای خاص

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

categorical assistance: کمک های دولتی به طبقه ای خاص

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vetting: غربالگری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

vetting: غربالگری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cybervetting: غربالگری آنلاین غربالگری اینترنتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cybervetting: غربالگری آنلاین غربالگری اینترنتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

offerings: محصولات/عرضه های پیشنهادی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cisgender: همسو جنسیتی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

generation y: نسل ایگرگ: نسلی که در دهه های 80 و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

generation y: نسل ایگرگ: نسلی که در دهه های 80 و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

real estate agency: آژانس معاملات ملکی بنگاه معاملات مل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leasing agent: کارگزار معاملات ملکی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leasing agent: کارگزار معاملات ملکی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

refascia: بهسازی نوسازی بازسازی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

refascia: بهسازی نوسازی بازسازی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

refit: مرمت کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

refit: مرمت کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

capital investment: سرمایه گذاری در دارایی ثابت سرمایه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

capital investment: سرمایه گذاری در دارایی ثابت سرمایه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tie to: ملزم کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

store frontage: نمای جلوی فروشگاه محوطه جلوی فروشگا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

store frontage: نمای جلوی فروشگاه محوطه جلوی فروشگا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

approval: مجوز تأییدیه تنفیذ تصویب نظر یا پاس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leasing assistance: مساعدت مالی اجاره نشینی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leasing assistance: مساعدت مالی اجاره نشینی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

demographics: ویژگی های جمعیت شناختی مشخصات جمعیت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

streetwalk: خیابان گردی پرسه زنی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

streetwalk: خیابان گردی پرسه زنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

walk the streets: خیابان گردی کردن پرسه زدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

walk the streets: خیابان گردی کردن پرسه زدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

exurban: برون شهری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exurban: برون شهری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

consumables: کالاهای مصرف شدنی کالاهای مصرفی کال ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consumables: کالاهای مصرف شدنی کالاهای مصرفی کال ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

community gathering: گردهمایی اجتماعی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

community gathering: گردهمایی اجتماعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bike lane: مسیر عبور دوچرخه خط عبور دوچرخه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bike lane: مسیر عبور دوچرخه خط عبور دوچرخه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

back stock: موجودی فروش نرفته موجودی فروخته نشد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

back stock: موجودی فروش نرفته موجودی فروخته نشد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

minimalistic: ساده گرایانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

minimalistic: ساده گرایانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

settle for: رضایت دادن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blog post: پست وبلاگ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

blog post: پست وبلاگ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on the street: در حاشیه خیابان جنب خیابان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

on the street: در حاشیه خیابان جنب خیابان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

business to consumer: مدل بنگاه با مصرف کننده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

business to consumer: مدل بنگاه با مصرف کننده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tradeable permit: مجوز مبادله پذیر مجوز قابل مبادله

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tradeable permit: مجوز مبادله پذیر مجوز قابل مبادله

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

apples to apples comparison: مقایسه منطقی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

apples to apples comparison: مقایسه منطقی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stay the same: ثابت باقی ماندن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stay the same: ثابت باقی ماندن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pre tax income: درآمد قبل از کسر مالیات

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stripped of: صرف نظر از

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fare worse: در وضع بدتر بودن دارای درآمد کمتر ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fare worse: در وضع بدتر بودن دارای درآمد کمتر ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

first best: دست اول درجه اول رتبه اول اولویت او ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

first best: دست اول درجه اول رتبه اول اولویت او ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

measures of dispersion: شاخص های پراکندگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

measures of dispersion: شاخص های پراکندگی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

measures of central tendency: شاخص های مرکزی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

measures of central tendency: شاخص های مرکزی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

normality test: آزمون نرمال بودن داده ها

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

normality test: آزمون نرمال بودن داده ها

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pooled variance: واریانس اشتراکی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pooled variance: واریانس اشتراکی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

handful of: تعداد انگشت شماری از مشتی از تعداد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

near poor: بالاتر از خط فقر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

near poor: بالاتر از خط فقر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

public finance: مالیه عمومی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

public finance: مالیه عمومی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

administrability: قابلیت اجرا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

administrability: قابلیت اجرا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

benefit principle: اصل انتفاع

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

benefit principle: اصل انتفاع

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

representative agent: عامل نماینده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

representative agent: عامل نماینده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

least well off: کم درآمدترین بی بضاعت ترین

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

least well off: کم درآمدترین بی بضاعت ترین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

risk neutrality: بی تفاوتی نسبت به ریسک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

risk neutrality: بی تفاوتی نسبت به ریسک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

despite appearance: اگرچه اینگونه به نظر نمی رسد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

despite appearance: اگرچه اینگونه به نظر نمی رسد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

film producer: تهیه کننده فیلم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

film producer: تهیه کننده فیلم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

monetisation: درآمدزایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

script readings: فیلمنامه خوانی قرائت سناریو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

script readings: فیلمنامه خوانی قرائت سناریو

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

casting call: انتخاب اسامی تماس برای اعلام انتخا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

casting call: انتخاب اسامی تماس برای اعلام انتخا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

finalization: خاتمه بخشی نهایی سازی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

libertarianism: آزادی خواهی آزادی طلبی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

libertarianism: آزادی خواهی آزادی طلبی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

high efficiency: پربازده بازدهی بالا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

high efficiency: پربازده بازدهی بالا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in kind transfers: تراکنش های غیرنقدی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in kind transfers: تراکنش های غیرنقدی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it is usually the case: معمولا اتفاق می افتد غالبا پیش می آ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

it is usually the case: معمولا اتفاق می افتد غالبا پیش می آ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in a formal sense: ازنظر شکل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in a formal sense: ازنظر شکل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

futurism: آینده گرایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bimonthly: دو ماهنامه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

از دیر باز: traditionally

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

experience economy: اقتصاد تجربه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

experience economy: اقتصاد تجربه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sunday market: یکشنبه بازار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sunday market: یکشنبه بازار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

one time event: رویداد یکباره رویداد مقطعی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

one time event: رویداد یکباره رویداد مقطعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in line store: فروشگاه ردیفی فروشگاه همتراز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in line store: فروشگاه ردیفی فروشگاه همتراز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

retail cart: چرخ دستی خرده فروشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

retail cart: چرخ دستی خرده فروشی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

internal states: حالات درونی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

internal states: حالات درونی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

point of purchase: نقطه خرید محل خرید

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

point of purchase: نقطه خرید محل خرید

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interior: فضای داخلی محوطه داخلی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flooring: کفپوش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flooring: کفپوش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carpeting: فرش کاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carpeting: فرش کاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

waiting queue: صف انتظار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

waiting queue: صف انتظار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

remodel: مرمت کردن بازآرایی کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spur of the moment: پیش بینی نشده غیرمنتظره ناگهانی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

environmental psychology: روانشناسی محیط روانشناسی محیطی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

environmental psychology: روانشناسی محیط روانشناسی محیطی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

servicecape: نمای خدمات منظر خدمات

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

servicecape: نمای خدمات منظر خدمات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

specialty store: فروشگاه تخصصی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

specialty store: فروشگاه تخصصی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

discount store: فروشگاه تخفیف ارزان فروشی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

irregulars: کالاهای معیوب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

irregulars: کالاهای معیوب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

warehouse store: فروشگاه عمده فروشی کالاسرا فروشگاه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

warehouse store: فروشگاه عمده فروشی کالاسرا فروشگاه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

value seeker: ارزش طلب متقاضی ارزش جوینده ارزش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

value seeker: ارزش طلب متقاضی ارزش جوینده ارزش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mobile commerce: تجارت الکترونیک همراه تجارت همراه ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mobile commerce: تجارت الکترونیک همراه تجارت همراه ت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

technology enabled: مبتنی بر فناوری توانمندساز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

technology enabled: مبتنی بر فناوری توانمندساز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

experiential economy: اقتصاد تجربه گرا اقتصاد تجربه ای اق ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

experiential economy: اقتصاد تجربه گرا اقتصاد تجربه ای اق ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

word mark: نام نوشتاری تایپوگرافی لوگوتایپ ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

word mark: نام نوشتاری تایپوگرافی لوگوتایپ ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exposure: در معرض گذاری جلوه گری عرضه سازی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inventory liquidation: نقدینه سازی موجودی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sell through: فروش از شرکت به شبکه فروش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sell through: فروش از شرکت به شبکه فروش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reorganizing: بازچینی بازآرایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reorganizing: بازچینی بازآرایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

radio frequency identification: شناسایی از طریق فرکانس رادیویی بازش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

radio frequency identification: شناسایی از طریق فرکانس رادیویی بازش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

problem statement: بیان مسئله

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

problem statement: بیان مسئله

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

political participation: مشارکت سیاسی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

masses of people: توده های مردم

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

democratic government: حکومت دموکراتیک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

democratic government: حکومت دموکراتیک

١ سال پیش

مدال‌های رهگذر