رهگذر - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

information and communication technology: فناوری اطلاعات و ارتباطات

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

information and communication technology: فناوری اطلاعات و ارتباطات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

job creation: اشتغال زایی ایجاد اشتغال

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

job creation: اشتغال زایی ایجاد اشتغال

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

technological advance: پیشرفت تکنولوژیکی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

technological advance: پیشرفت تکنولوژیکی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

resource constraint: محدودیت منابع

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

resource constraint: محدودیت منابع

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

over the past decade: طی دهه اخیر طی دهه گذشته

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

over the past decade: طی دهه اخیر طی دهه گذشته

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

subarea: زیربخش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

narrow view: دیدگاه محدود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

narrow view: دیدگاه محدود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

draw attention: توجه جلب کردن به سمت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

confirmatory factor analysis: تحلیل عاملی تأییدی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

confirmatory factor analysis: تحلیل عاملی تأییدی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ultra affordable: فوق العاده مقرون به صرفه فوق العاده ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ultra affordable: فوق العاده مقرون به صرفه فوق العاده ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

even so: با وجود این به هر حال

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keep options open: صبر کردن قبل از تصمیم گیری به تأخیر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

doorstep: درب منزل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cross functional: میان وظیفه ای

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

package tracking: ردیابی بسته ها رهگیری بسته ها

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

package tracking: ردیابی بسته ها رهگیری بسته ها

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bucket: سلول چهارگوش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

construction material: مصالح و مواد ساختمانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

construction material: مصالح و مواد ساختمانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

peripherals: لوازم جانبی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

household durables: کالاهای بادوام خانگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

household durables: کالاهای بادوام خانگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trading company: شرکت بازرگانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

auto components: قطعات خودرو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

auto components: قطعات خودرو

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wireless telecommunication: مخابرات بی سیم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wireless telecommunication: مخابرات بی سیم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

real estate investment trusts: اتحادیه شرکت های سرمایه گذاری در ام ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

real estate investment trusts: اتحادیه شرکت های سرمایه گذاری در ام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

specialty retail: خرده فروشی تخصصی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

specialty retail: خرده فروشی تخصصی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leisure equipment: تجهیزات تفریحی و سرگرمی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

leisure equipment: تجهیزات تفریحی و سرگرمی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

apparel: پوشاک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multiline retail: خرده فروشی چند خطی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

multiline retail: خرده فروشی چند خطی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

forest products: فراورده های جنگلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

forest products: فراورده های جنگلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

consumer finance: امور مالی مصرف کنندگان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

consumer finance: امور مالی مصرف کنندگان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

water utility: آب و برق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

consumable fuel: سوخت مصرفی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

consumable fuel: سوخت مصرفی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

commercial bank: بانک تجاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

commercial bank: بانک تجاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tobacco: دخانیات

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

thrift institution: موسسه صندوق پس انداز موسسه صندوق قر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

thrift institution: موسسه صندوق پس انداز موسسه صندوق قر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mortgage finance: تأمین مالی وام مسکن استقراض وام مسک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mortgage finance: تأمین مالی وام مسکن استقراض وام مسک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multi utilities: شرکتهای چندمنظوره شرکتهای چندمنفعتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

multi utilities: شرکتهای چندمنظوره شرکتهای چندمنفعتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

household products: محصولات خانگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

household products: محصولات خانگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

airfreight: حمل و نقل هوایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

electric utilities: تاسیسات برق

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

electric utilities: تاسیسات برق

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

staples: کالاهای اساسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gas utilities: تأسیسات گازرسانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gas utilities: تأسیسات گازرسانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

food products: فراورده های غذایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

food products: فراورده های غذایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

off price retailer: قیمت فروش پایین تر از قیمت خرده فرو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

off price retailer: قیمت فروش پایین تر از قیمت خرده فرو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

factory outlet: فروشگاه عرضه مستقیم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

factory outlet: فروشگاه عرضه مستقیم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

franchise: حق امتیاز بهره برداری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

demarketing: بازاریابی گریزی بازاریابی کاهنده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reverse marketing: بازاریابی معکوس

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reverse marketing: بازاریابی معکوس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hierarchy of needs: سلسله مراتب نیازها

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hierarchy of needs: سلسله مراتب نیازها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

customer value: ارزش مشتری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

customer value: ارزش مشتری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mismatch: ناهماهنگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

misplaced confidence: اعتماد به نفس نابجا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

misplaced confidence: اعتماد به نفس نابجا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

one in five: یک پنجم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

one in five: یک پنجم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

how best: بهترین شیوه بهترین گزینه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

attune: سازگار بودن تطبیق داشتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

attune: سازگار بودن تطبیق داشتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

countercultural: ضد فرهنگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

countercultural: ضد فرهنگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

economy of scope: اقتصاد دامنه صرفه جویی ناشی از دامن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

economy of scope: اقتصاد دامنه صرفه جویی ناشی از دامن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

economy of scale: اقتصاد مقیاس صرفه جویی ناشی از مقیا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fare poorly: ضعیف عمل کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fare poorly: ضعیف عمل کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ingrained habit: عادت ریشه ای

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cling to: پایبند بودن رعایت کردن پیروی کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

industry at large: کل صنعت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

industry at large: کل صنعت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

subsidiary market: بازار تابعه بازار فرعی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

subsidiary market: بازار تابعه بازار فرعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

departmental planning: برنامه ریزی بخشی برنامه ریزی دوایر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

departmental planning: برنامه ریزی بخشی برنامه ریزی دوایر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

auto industry: صنعت خودروسازی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

auto industry: صنعت خودروسازی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

full professor: استاد تمام

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

full professor: استاد تمام

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

home appliance: لوازم برقی خانگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

home appliance: لوازم برقی خانگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

minicompany: شرکت کوچک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

minicompany: شرکت کوچک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

agile marketing: بازاریابی چابک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

agile marketing: بازاریابی چابک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

buzz marketing: بازاریابی کلامی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

action marketing: بازاریابی کنشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

action marketing: بازاریابی کنشی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cause marketing: بازاریابی آرمانی بازاریابی سببی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cause marketing: بازاریابی آرمانی بازاریابی سببی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

communal marketing: بازاریابی اشتراکی بازاریابی همگانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

communal marketing: بازاریابی اشتراکی بازاریابی همگانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

door to door marketing: بازاریابی منزل به منزل بازاریابی خا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

door to door marketing: بازاریابی منزل به منزل بازاریابی خا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

evangelism marketing: بازاریابی تبلیغی ترویجی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

guerrilla marketing: بازاریابی چریکی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

guerrilla marketing: بازاریابی چریکی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in store marketing: بازاریابی درون فروشگاهی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in store marketing: بازاریابی درون فروشگاهی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mass marketing: بازاریابی انبوه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

niche: جا ویژه خاص پسند

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

niche marketing: بازاریابی جا ویژه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

niche marketing: بازاریابی جا ویژه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

philanthropic marketing: بازاریابی خیرخواهانه بازاریابی بشرد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

philanthropic marketing: بازاریابی خیرخواهانه بازاریابی بشرد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stealth marketing: بازاریابی مخفیانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stealth marketing: بازاریابی مخفیانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

show marketing: بازاریابی نمایشگاهی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

show marketing: بازاریابی نمایشگاهی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

persuasive marketing: بازاریابی اقناعی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

persuasive marketing: بازاریابی اقناعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brand popularity: محبوبیت نام تجاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

brand popularity: محبوبیت نام تجاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

subjective norm: هنجار ذهنی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

subjective norm: هنجار ذهنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

elaboration likelihood model: مدل احتمالی موشکافی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

elaboration likelihood model: مدل احتمالی موشکافی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

program evaluation and review technique: تکنیک ارزیابی و بازبینی برنامه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

program evaluation and review technique: تکنیک ارزیابی و بازبینی برنامه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

return on equity: بازده سهام

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

return on equity: بازده سهام

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

depository institutions: موسسات سپرده گذاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

depository institutions: موسسات سپرده گذاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

consumer perception: ادراک مصرف کننده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

consumer perception: ادراک مصرف کننده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coaching model: مدل آماده سازی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

coaching model: مدل آماده سازی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

directionality: جهت نمایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

interpersonal communication: ارتباط بین فردی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

interpersonal communication: ارتباط بین فردی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a portion of: بخشی از قسمتی از

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

a portion of: بخشی از قسمتی از

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

academic progress: پیشرفت تحصیلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

academic progress: پیشرفت تحصیلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zone pricing: قیمت گذاری منطقه ای

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

zone pricing: قیمت گذاری منطقه ای

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trinity of governing: سه گانگی حاکمیت ثلثیت حکمرانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trinity of governing: سه گانگی حاکمیت ثلثیت حکمرانی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

trust deed: سند وثیقه وثیقه نامه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trust deed: سند وثیقه وثیقه نامه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

turnover: گردش معاملات کل فروش یک واحد اقتصا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ultrastable: فراپایدار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ultrastable: فراپایدار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

uncalled capital: سرمایه ذخیره

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

term life insurance: بیمه عمر مدت دار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be doom to: محکوم بودن به

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

be doom to: محکوم بودن به

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

before long: خیلی زود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bestselling: پرفروش ترین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

budget allocation: تخصیص بودجه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

budget allocation: تخصیص بودجه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bulk cargo: بار فله

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bulk cargo: بار فله

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

census bureau: اداره سرشماری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

census bureau: اداره سرشماری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

write off: پایین آوردن ارزش مستهلک کردن دارایی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unrestricted fund: حساب مستقل نامحدود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unrestricted fund: حساب مستقل نامحدود

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

trial balance: تراز آزمایشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trial balance: تراز آزمایشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

supplies: موجودی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

double entry bookkeeping: حسابداری دوطرفه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

double entry bookkeeping: حسابداری دوطرفه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ambidextrousness: دو سو توانی توان دوسویه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ambidextrousness: دو سو توانی توان دوسویه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mediating role: نقش میانجی نقش واسطه ای

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mediating role: نقش میانجی نقش واسطه ای

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aviation industry: صنعت هوانوردی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

aviation industry: صنعت هوانوردی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

subhypothesis testing: آزمون فرضیه فرعی

١ سال پیش

مدال‌های رهگذر