رهگذر - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cannibalize: قطعه برداری کردن انتقال دادن همگون ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

inept: ناکارا نامناسب ناکارآمد

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

retire: کنار رفتن کنار گذاشتن از دور خارج ک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

peril: مخاطره خطر

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

spiff up: آراستن آرایش کردن تزئین کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spiff up: آراستن آرایش کردن تزئین کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

occasion: رویداد فرصت موقعیت مناسبت

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

restaging: تجدید کردن تعویض کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

restaging: تجدید کردن تعویض کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

restage: تجدید کردن تعویض کردن جابجا کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

restage: تجدید کردن تعویض کردن جابجا کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

persistence: پایداری ماندگاری پایستگی استمرار

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

point and counterpoint: از هر دو سو از هر دو طرف

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

point and counterpoint: از هر دو سو از هر دو طرف

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

disequilibrium: بی ثباتی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

disequilibrium: بی ثباتی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

upscale: مجلل

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

be thought of: تلقی کردن درنظر گرفتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

by itself: به تنهایی به خودی خود فی نفسه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

disassemble: جدا کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

disassemble: جدا کردن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

predesign: از قبل طراحی کردن پیش بینی کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

predesign: از قبل طراحی کردن پیش بینی کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

close to: حدودا در حدود نزدیک به تقریبا

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vehicle recycling partnership: مشارکت در بازیافت وسیله نقلیه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

vehicle recycling partnership: مشارکت در بازیافت وسیله نقلیه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

master: سرآمد چیره دست خبره

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

listen to: مطیع بودن تبعیت کردن اطاعت کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

versatile: تطبیق پذیر چندکاره

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

market intelligence: اطلاعات بازار

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dry skin: پوست خشک

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dry skin: پوست خشک

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

well kept: محرمانه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

well kept: محرمانه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

well kept secrets: اسرار محرمانه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

well kept secrets: اسرار محرمانه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drug dispenser: توزیع کننده دارو پخش کننده دارو نسخ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drug dispenser: توزیع کننده دارو پخش کننده دارو نسخ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

home away from home: منطقه امن محل آسایش

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

asynchronous: ناهمگامی غیرهمزمانی ناهمزمانی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

asynchronous: ناهمگامی غیرهمزمانی ناهمزمانی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hard to come by: دشوار یاب دیریاب صعب الحصول صعب الو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bring to mind: یادآور شدن خاطرنشان کردن یادآوری کر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bring to mind: یادآور شدن خاطرنشان کردن یادآوری کر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

foothold: جایگاه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

foothold: جایگاه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tipping points: نقطه اوج

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

first to finish: اولویت در اتمام اولویت در خاتمه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

first to finish: اولویت در اتمام اولویت در خاتمه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

floor space: فضای اشکوب فضای اشغال

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

falter: متزلزل کردن متوقف کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

workflow: جریان کار گردش کار

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

muda: ناهمواری تغییرپذیری عدم یکنواختی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

muda: ناهمواری تغییرپذیری عدم یکنواختی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mura: اتلاف

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mura: اتلاف

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

first to market: اولویت در عرضه به بازار اولویت در ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

first to market: اولویت در عرضه به بازار اولویت در ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

test of time: آزمون صبر و شکیبایی آزمایش بردباری

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

test of time: آزمون صبر و شکیبایی آزمایش بردباری

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

overclaim: بیش ادعایی ادعا ( دعوی ) بیش از حد

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

overclaim: بیش ادعایی ادعا ( دعوی ) بیش از حد

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

underperforming: ناکارآمد ضعیف عملکرد ضعیف

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

leapfrog: جهش

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

leapfrog: جهش

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leapfrogging effect: اثر جهش تأثیر جهشی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

leapfrogging effect: اثر جهش تأثیر جهشی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lagging: تأخیر عقب افتادن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lagging: تأخیر عقب افتادن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

get ahead of: پیشی گرفتن جلو زدن برتری یافتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get ahead of: پیشی گرفتن جلو زدن برتری یافتن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

manna from heaven: مائده ی آسمانی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

manna from heaven: مائده ی آسمانی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

first mover: پیشگام پیشرو

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

first mover: پیشگام پیشرو

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

LAG: افت کردن عقب ماندن تأخیر کردن به تأ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

have to do with: مربوط بودن ارتباط داشتن با وابسته ب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

well populated: پرجمعیت

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

well populated: پرجمعیت

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gross state product: تولید ناخالص دولتی تولید ناخالص ملی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gross state product: تولید ناخالص دولتی تولید ناخالص ملی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gratis: بصورت رایگان بدون هزینه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gratis: بصورت رایگان بدون هزینه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

set up: برپایی راه اندازی نصب

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

alienated: رویگردان دلزده بیزار بیگانه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make sensible: منطقی ( معقول ) به نظر رسیدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

make sensible: منطقی ( معقول ) به نظر رسیدن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

well underway: قابل اجرا قابل اعمال

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

well underway: قابل اجرا قابل اعمال

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fidelity: وفاداری پایبندی سرسپردگی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

brand loyalty: وفاداری به برند ( نام تجاری )

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

attitudinal loyalty: وفاداری نگرشی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

attitudinal loyalty: وفاداری نگرشی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

behavioral loyalty: وفاداری رفتاری

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

behavioral loyalty: وفاداری رفتاری

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

valence: توان ارزش قدرت ظرفیت

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sports tourism: گردشگری ورزشی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sports tourism: گردشگری ورزشی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this is because: این امر بدین دلیل است که دلیل آن ای ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

this is because: این امر بدین دلیل است که دلیل آن ای ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stand out from: متمایز بودن از متفاوت بودن با

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stand out from: متمایز بودن از متفاوت بودن با

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

social cohesion: اتحاد اجتماعی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

national championship: مسابقه قهرمانی ملی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

national championship: مسابقه قهرمانی ملی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

event management: مدیریت رویداد

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

event management: مدیریت رویداد

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

break even analysis: تجزیه وتحلیل نقطه سر به سر

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

transportation model: مدل حمل و نقل ( TM )

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

transportation model: مدل حمل و نقل ( TM )

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

output volume: حجم تولید حجم بازده حجم خروجی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

output volume: حجم تولید حجم بازده حجم خروجی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chargeable: مطالبه پذیر قابل پرداخت

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

chargeable: مطالبه پذیر قابل پرداخت

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chargeable income: درآمد قابل مطالبه درآمد قابل پرداخت

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

chargeable income: درآمد قابل مطالبه درآمد قابل پرداخت

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

attributable to: منتسب به منسوب به مربوط به

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pay out: پرداخت کردن صرف کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

for this reason: به همین دلیل براین اساس بنابراین بد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

for this reason: به همین دلیل براین اساس بنابراین بد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

break even: سربه سر شدن نقطه سربه سر شدن متعادل ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

graphical representation: نمایش گرافیکی بازنمایی گرافیکی نمود ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

graphical representation: نمایش گرافیکی بازنمایی گرافیکی نمود ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abscissa: طول محور افقی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

abscissa: طول محور افقی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ordinate: عرض محور عمودی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ordinate: عرض محور عمودی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

leftmost: منتهی الیه سمت چپ

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

leftmost: منتهی الیه سمت چپ

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

utilitarian service: خدمات فایده گرا ( سودمندگرا )

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

utilitarian service: خدمات فایده گرا ( سودمندگرا )

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

utilitarianism: فایده گرایی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

utilitarian: فایده گرا

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sports league competitions: مسابقات لیگ های ورزشی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sports league competitions: مسابقات لیگ های ورزشی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pave the way for something: زمینه ساز چیزی بودن زمینه چیزی فراه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

effect size: اندازه اثر شاخصی برای سنجش میزان اث ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

effect size: اندازه اثر شاخصی برای سنجش میزان اث ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

outflow: جریان خروجی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drain: تخلیه کاهش

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cash drain: تخلیه وجه نقد کاهش وجه نقد اتمام تد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cash drain: تخلیه وجه نقد کاهش وجه نقد اتمام تد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

yield: به بارآوردن تولید کردن ایجاد کردن ب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

interfunctional: میان وظیفه ای بین وظیفه ای

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

interfunctional: میان وظیفه ای بین وظیفه ای

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

be concerned about: نگران بودن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

be concerned about: نگران بودن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

secure: ایمن کردن محفوظ داشتن تأمین کردن حف ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

product mix: آمیخته محصول آمیزه محصول

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

product mix: آمیخته محصول آمیزه محصول

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

activity based costing: هزینه یابی مبتنی بر فعالیت هزینه یا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

activity based costing: هزینه یابی مبتنی بر فعالیت هزینه یا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

office work: کار دفتری کار اداری

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tie in: رابطه بستگی پیوند

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mutually: مشترکا متقابلا بطور متقابل بصورت دو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

totals: حاصلجمع

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

totals: حاصلجمع

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

formulation: فرمولاسیون فرمول بندی تدوین قاعده گ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

BOX: کادر قاب چهارگوش جعبه خانه سلول

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dialog box: کادر محاوره کادر گفتگو

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dialog box: کادر محاوره کادر گفتگو

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

customer acquisition: مشتری یابی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

esophageal cancer: سرطان مری

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

esophageal cancer: سرطان مری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arterial admission: پذیرش شریانی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

arterial admission: پذیرش شریانی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

area of occupancy: ضریب اشغال منطقه اشغال

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

area of occupancy: ضریب اشغال منطقه اشغال

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

boundless: بی کران بی مرز بی حد و حصر

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boundary adequacy test: آزمون کفایت مرز

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

boundary adequacy test: آزمون کفایت مرز

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

catchup: هم پایی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

latecomer firm: بنگاه ( شرکت ) متأخر

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

latecomer firm: بنگاه ( شرکت ) متأخر

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leading firm: شرکت ( بنگاه ) پیشرو

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

leading firm: شرکت ( بنگاه ) پیشرو

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

imitative learning: یادگیری مقلدانه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

imitative learning: یادگیری مقلدانه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

noteworthy: قابل ذکر درخور توجه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chief auditor: سر ممیز

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

chief auditor: سر ممیز

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

knowledge acquisition: دانش افزایی اکتساب دانش جذب دانش

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

knowledge acquisition: دانش افزایی اکتساب دانش جذب دانش

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

knowledge contribution: سهم دانش افزایی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

knowledge contribution: سهم دانش افزایی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

intergroup: بین گروهی بین تیمی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intergroup: بین گروهی بین تیمی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

resource sharing: تسهیم منابع

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

resource sharing: تسهیم منابع

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in the interim: در این میان

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in the interim: در این میان

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

team oriented problem solving: حل مسئله با رویکرد تیمی مشکل گشایی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

team oriented problem solving: حل مسئله با رویکرد تیمی مشکل گشایی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

team oriented: تیمی تیم گرا تیم محور

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

team oriented: تیمی تیم گرا تیم محور

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

managerial implications: درس آموزی های مدیریتی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

managerial implications: درس آموزی های مدیریتی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

practical implications: درس آموزی های کاربردی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

theoretical contribution: سهم دانش افزایی نظری

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

theoretical contribution: سهم دانش افزایی نظری

٨ ماه پیش

مدال‌های رهگذر