رهگذر - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

high voltage substation: پست برق فشار قوی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

high voltage substation: پست برق فشار قوی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

transmission substation: پست انتقال

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

transmission substation: پست انتقال

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

low voltage substation: پست برق فشار ضعیف

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

low voltage substation: پست برق فشار ضعیف

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

distribution substation: پست توزیع

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

distribution substation: پست توزیع

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

line pack: حداکثر میزان انتقال گاز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

line pack: حداکثر میزان انتقال گاز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

loss of power: اتلاف انرژی هدررفت نیرو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

loss of power: اتلاف انرژی هدررفت نیرو

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mixed integer linear programming: برنامه ریزی خطی عدد صحیح مختلط

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mixed integer linear programming: برنامه ریزی خطی عدد صحیح مختلط

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

biodiesel: سوخت ایمن سوخت غیرسمی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shale gas: گاز شیل گاز رسی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shale gas: گاز شیل گاز رسی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

load shedding: حذف بار ریزش بار کاهش بار قطع بار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

load shedding: حذف بار ریزش بار کاهش بار قطع بار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intermittency: تناوبی بودن ماهیت تناوبی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

differential evolution: الگوریتم تکامل تفاضلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

differential evolution: الگوریتم تکامل تفاضلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

military base: پایگاه نظامی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

military base: پایگاه نظامی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

university campus: پردیس دانشگاهی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

weight factor: ضریب وزنی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

weight factor: ضریب وزنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

penalty coefficient: ضریب پنالتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

penalty coefficient: ضریب پنالتی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

labor practice: خط مشی نیروی کار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

labor practice: خط مشی نیروی کار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

transmission loss: افت انتقال

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

transmission loss: افت انتقال

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

brand recognition: بازشناسی برند شناخت نام تجاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

greenness: سبزینگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

greening: سبزینگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

risk avoidance: ریسک گریزی اجتناب از ریسک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

risk avoidance: ریسک گریزی اجتناب از ریسک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bound up with: پیوند خوردن با

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bound up with: پیوند خوردن با

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

risk seeking: ریسک طلب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

value function: تابع ارزش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

value function: تابع ارزش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

conducive to: منجر شدن به

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

numerical study: مطالعه عددی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

numerical study: مطالعه عددی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

regulator: نهاد نظارتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

incentivize: برانگیختن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pulmonary tuberculosis: سل ریوی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pulmonary tuberculosis: سل ریوی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

early sign: علائم اولیه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

early sign: علائم اولیه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

meta sampling: فرانمونه گیری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

meta sampling: فرانمونه گیری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

oversampling: فرانمونه گیری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

three ramification model: مدل سه شاخگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

three ramification model: مدل سه شاخگی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

purposive sampling: نمونه گیری هدفمند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

purposive sampling: نمونه گیری هدفمند

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intra subject agreement: توافق درون موضوعی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intra subject agreement: توافق درون موضوعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

small medium enterprises: بنگاه های کوچک و متوسط ( SMEs )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

small medium enterprises: بنگاه های کوچک و متوسط ( SMEs )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

staff augmentation: تجدید قوای کارکنان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

staff augmentation: تجدید قوای کارکنان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

warm body: فرد آموزش ندیده کارمند مبتدی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

warm body: فرد آموزش ندیده کارمند مبتدی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

just in time inventory: موجودی به هنگام

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

just in time inventory: موجودی به هنگام

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

substitutable: جانشین پذیر معاوضه پذیر قابل جایگزی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

substitutable: جانشین پذیر معاوضه پذیر قابل جایگزی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

alternative product: کالای جایگزین

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

alternative product: کالای جایگزین

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

excellence: سرآمدی تعالی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

knowledge accumulation: انباشت دانش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

knowledge accumulation: انباشت دانش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

network competence: شایستگی شبکه سازی توانمندی شبکه ساز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

network competence: شایستگی شبکه سازی توانمندی شبکه ساز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

core competence: شایستگی محوری شایستگی هسته ای

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

core competence: شایستگی محوری شایستگی هسته ای

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

value relevance: تناسب ارزشی ارتباط ارزشی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ministry of commerce and industry: وزارت صنعت و تجارت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ministry of commerce and industry: وزارت صنعت و تجارت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cross firm: چند شرکتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cross firm: چند شرکتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

others: سایر موارد موارد دیگر عده دیگر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

business intelligence: هوش تجاری هوشمندی کسب وکار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

business intelligence: هوش تجاری هوشمندی کسب وکار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

conflicting parties: طرفین درگیر طرفین متخاصم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

conflicting parties: طرفین درگیر طرفین متخاصم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

for many years: سالهای متمادی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

transactional negotiation: مذاکره مراوده ای مذاکره تعامل گرا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

transactional negotiation: مذاکره مراوده ای مذاکره تعامل گرا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

illustrative example: نمونه گویا مثال بارز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

illustrative example: نمونه گویا مثال بارز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cut in half: نصف کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cut in half: نصف کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

backlash: پس زدگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

backlash effect: اثر پس زدگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

backlash effect: اثر پس زدگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

best alternative to a negotiated agreement: بهترین گزینه جایگزین برای توافق مور ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

best alternative to a negotiated agreement: بهترین گزینه جایگزین برای توافق مور ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reservation point: نقطه کف ( در مذاکره )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reservation point: نقطه کف ( در مذاکره )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dual concern model: مدل توجه دوگانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dual concern model: مدل توجه دوگانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reemerge: دوباره از سرگرفتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

impediment: بازدارنده عامل بازدارنده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

broaden and build theory: نظریه گسترش و ساخت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

broaden and build theory: نظریه گسترش و ساخت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cooperative negotiation: مذاکره همکارانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cooperative negotiation: مذاکره همکارانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

conciliatoriness: سازش پذیری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

conciliatoriness: سازش پذیری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

misrepresenting: وارونه جلوه دادن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deal making: معامله گری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deal making: معامله گری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to put it all in a nutshell: بطور خلاصه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

to put it all in a nutshell: بطور خلاصه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

problem children: کودکان بدقلق

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

problem children: کودکان بدقلق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

search advertising: تبلیغات جستجو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

search advertising: تبلیغات جستجو

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in parallel: درعین حال

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in parallel: درعین حال

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

financial blow: شوک مالی ضربه مالی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

financial blow: شوک مالی ضربه مالی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whack a mole: بازی موش و چکش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

whack a mole: بازی موش و چکش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

uptime: مدت زمان فعال بودن مدت زمان روشن بو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

place stock in: اعتماد کردن ارزش قائل شدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

place stock in: اعتماد کردن ارزش قائل شدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

generally accepted accounting principles: اصول حسابداری عموما پذیرفته شده اصو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

subsidiary book: دفتر معین

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

subsidiary book: دفتر معین

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

written down value: ارزش تقلیل یافته

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

interested parties: طرفین ذینفع

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

public utilities: موسسات عام المنفعه تسهیلات عمومی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

public utilities: موسسات عام المنفعه تسهیلات عمومی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

incident matrix: ماتریس وقوع

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incident matrix: ماتریس وقوع

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

critical incident technique: تکنیک بررسی وقایع بحرانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

critical incidents: وقایع بحرانی حوادث بحرانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

critical incidents: وقایع بحرانی حوادث بحرانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

misconfiguration: پیکربندی نادرست تنظیمات نادرست

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

misconfiguration: پیکربندی نادرست تنظیمات نادرست

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at the source: منشأ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at the source: منشأ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mean time to resolve: متوسط زمان حل و فصل مشکل میانگین زم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mean time to resolve: متوسط زمان حل و فصل مشکل میانگین زم ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sole proprietor: مالک انفرادی واحد تجاری انفرادی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sole proprietor: مالک انفرادی واحد تجاری انفرادی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

money measurement: اندازه گیری بر حسب پول

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

money measurement: اندازه گیری بر حسب پول

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

conservatism principle: اصل محافظه کاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

conservatism principle: اصل محافظه کاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

compound entry: ثبت مرکب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

compound entry: ثبت مرکب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

business concern: بنگاه تجاری شرکت تجاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

business concern: بنگاه تجاری شرکت تجاری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

debit balance: مانده بدهی مانده بدهکار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

debit balance: مانده بدهی مانده بدهکار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

credit balance: مانده اعتبار مانده بستانکار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

closing balance: مانده نهایی مانده پایان دوره تراز ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

closing balance: مانده نهایی مانده پایان دوره تراز ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self balancing form: فرم خود تراز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

self balancing form: فرم خود تراز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

double line: دو خط

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

double line: دو خط

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nil balance: مانده صفر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nil balance: مانده صفر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

credit purchase: خرید نسیه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

credit purchase: خرید نسیه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

supervised learning: یادگیری با نظارت یادگیری نظارت شده ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

supervised learning: یادگیری با نظارت یادگیری نظارت شده ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

meta learning: فرایادگیری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

meta learning: فرایادگیری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fuzzy inference systems: سیستم های استنتاج فازی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fuzzy inference systems: سیستم های استنتاج فازی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

knowledge representation: بازنمایی دانش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

knowledge representation: بازنمایی دانش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

semi supervised learning: یادگیری نیمه نظارت شده یادگیری نیمه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

semi supervised learning: یادگیری نیمه نظارت شده یادگیری نیمه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bayesian belief networks: شبکه های باور بیزی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bayesian belief networks: شبکه های باور بیزی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

outlier detection: تشخیص داده های پرت تشخیص ناهنجاری ت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

goods on hand: کالاهای موجود کالای آماده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

goods on hand: کالاهای موجود کالای آماده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

balance carried down: ماندۀ منقول به پایین

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

balance carried down: ماندۀ منقول به پایین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

journal proper: دفتر روزنامه عمومی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

journal proper: دفتر روزنامه عمومی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

career technical education: آموزش فنی و حرفه ای

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

career technical education: آموزش فنی و حرفه ای

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

career options: فرصت های شغلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

career options: فرصت های شغلی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hazardous wastes: پسماندهای خطرناک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hazardous wastes: پسماندهای خطرناک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bulk food: مواد غذایی فله

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bulk food: مواد غذایی فله

١ سال پیش

مدال‌های رهگذر