رهگذر - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hand in hand with: همگام با

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ab testing: آزمون آ/ب ( به انگلیسی: A/B testing ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brand manufacturer: تولیدکننده کالاهای برند

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

inter channel flow: جریان اطلاعات بین کانال های توزیع

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intra channel flow: جریان اطلاعات درون کانال های توزیع

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

customer churn: ریزش مشتری رویگردانی مشتری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strategic anchoring: لنگرسازی استراتژیک تکیه گاه سازی اس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mental block: بن بست ذهنی یک حالت ذهنی منفی در ان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

emotionalization: عاطفی سازی احساسی سازی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ean: european article number ( ean ) شم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

european article number: شماره کالای اروپایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brand relevance: ارتباط برند مرتبط سازی برند سنخیت ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

by face: بصورت حضوری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ingredient brand: برند مؤلفه ( جزء )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

software module: واحد مستقل نرم افزاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

efficient consumer response: پاسخگویی مؤثر به مصرف کننده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cooperative procurement: تدارکات همکارانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unbranded: فاقد برند برند نشده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

esourcing: منبع سپاری الکترونیک منبع یابی الکت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reverse auction: مزایده معکوس نوعی مزایده است که در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

e tendering: برگزاری مناقصه الکترونیک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rebranded product: محصول تغییر برند یافته

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

configurator: پیکربندی کننده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

demander: متقاضی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cross customer: مشتری میان کانالی مشتری بین کانالی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multi tenant: چند مستاجری در دانش رایانه اشاره ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pay per use model: مدل پرداخت به ازای هر بار استفاده م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on demand self service: خدمات خودمحور مبتنی بر تقاضا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

service oriented architecture: معماری سرویس گرا یکی از رهیافت های ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

current topics: موضوعات روز مسائل جاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

product clinic: تحلیل مشترک محصول توسط محققان و دان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sale and leaseback: فروش و اجاره پس از فروش قراری که به ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cross subsidization: پرداخت یارانه بین بخشی کمک مالی بین ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

configure price quote: نرم افزار پیکربندی، قیمت، قیمت گذار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cpq: Configure Price Quote نرم افزار پیک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

benefit calculator: محاسبه گر سود ماشین حساب سود

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

price haggling: چانه زنی بر سر قیمت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

printed materials: محتوای چاپی مطالب چاپی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cost per lead: هزینه جذب هر مشتری بالقوه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multi channel marketing: بازاریابی در بستر شبکه های توزیع چن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

xing: سینگ یک سرویس شبکه اجتماعی تجاری آل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

forum: تالار گفتمان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shell contractor: پیمانکار اسکلت بندی ساختمان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

removal contractor: پیمانکار تخریب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

general planner: برنامه ریز ارشد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

co planning: برنامه ریزی همیارانه برنامه ریزی هم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

material dimensioning: اندازه گذاری مواد اولیه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

come into question: مطرح شدن مطرح کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

value adding: ارزش افزایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

full range: تمام عیار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pre seed: پیش کشت ایده پردازی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bevh: انجمن فدرال تجارت الکترونیک آلمان و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flying trader: تاجر سیار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

textile finishing: مجموعه عملیات و مراحل انجام شده بر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do it yourselfer: نیروی خویش انجام نیروی خودکفا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cross trade: معامله متقابل رویه ای است که در آن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trusted shop: شرکت تراستد شاپ شرکتی است که در سا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

amazon web services: وب سرویس های آمازون یا خدمات وب آما ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

content delivery network: شبکه توزیع محتوا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

delivery recipient: تحویل گیرنده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

same day delivery: تحویل یک روزه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eu charter of fundamental rights: منشور حقوق بنیادین اتحادیه اروپا من ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gafa: Google, Amazon, Facebook, and Apple ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

data backpack: منبع ارسال داده منبع جابجایی داده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tls: امنیت لایۀ ترابُرد Transport Layer ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

web form: فرم آنلاین یا وب فرم به فرمی گفته ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

upload filters: فیلترهای آپلود فیلترهای بارگذاری ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

well meant but not well done: تصمیم گیری از روی حسن نیت، اما با ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

meta targeting: فرا هدفگذاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bit vendor: یک خرده فروش الکترونیکی است که صرفا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social bookmarking: نشانک گذاری اجتماعی فرآیند برچسب گ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

operator model: مدل مبتنی بر متصدی مالکیت، تصمیم گی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stationary retail: شعبه ثابت خرده فروشی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mobile web: اینترنت همراه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bvdw: آلمانی: Bundesverband Digitale Wirt ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

regulars’ table: برگزاری جلسات غیررسمی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

exchange formats: قالب های تبادل اطلاعات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dq: DQ ( Digital Intelligence Quotient ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

digital intelligence quotient: ضریب هوش دیجیتال

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dialogue marketing: بازاریابی مبتنی بر کنکاش بازاریابی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

disruptive transformation: تحول ساختارشکنانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

digital realignment: بازآرایی دیجیتال

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lead channel: کانال بازاریابی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

high potentials: کارکنان توانمند

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

creeping decline: کاهش تدریجی کاهش نامحسوس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

embedded design: طرح تحقیق جاسازی شده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

explanatory design: طرح تحقیق تبیینی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

research synthesis: سنتزپژوهی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multi grounded theory: نظریه داده بنیاد چندگانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

research area: قلمرو پژوهش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tiefeninterview: مصاحبه عمیق یا ژرف

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

narrative inquiry: روایت پژوهی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

customer side: سیستم مشتری مرورگر مشتری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catalogue business: تجارت مبتنی بر کاتالوگ تبلیغات و فر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

buy side: بخش خریدار قسمت خرید

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on the customer side: از منظر مشتری از دیدگاه مشتری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flat hierarchy: سلسله مراتب مسطح

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

transactional behavior: تحلیل رفتار متقابل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

meta organizational: فراسازمانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نمونه گیری در دسترس: convenience sampling

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

administrative closure: خاتمه اجرا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

referral marketing: بازاریابی ارجاعی یک فرایند سازمان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

code co occurrence: مدل هم رخدادی کدها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

postpositivism: فرااثبات گرایی پسا اثبات گرایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moderator variable: متغیر تعدیل کننده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

foreign exchange market: فارکس یا بازار تبادل ارزهای خارجی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

real economy: اقتصاد حقیقی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

new york stock exchange: بورس سهام نیویورک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

workplace psychology: روانشناسی کار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pipsology: پیپسولوژی یا معامله گری فارکس معام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

counter currency: ارز متقابل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

major currency: ارز اصلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

base currency: ارز پایه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

forex trader: معامله گر بازار فارکس

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

swiss franc: فرانک سوئیس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nzd: دلار نیوزیلند ( به انگلیسی: New Zea ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heavily traded: پرمعامله

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

commodity currency: ارز کالایی ارز کالاسان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make official: رسمیت یافتن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

exotics: جفت ارزهای غیررایج جفت ارزهای غیرمع ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

quote currency: ارز مظنه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stockie: کرون سوئد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nockie: کرون نروژ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hkd: Hong Kong Dollar دلار هنگ کنگ

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mex: پزوی مکزیکی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

zloty: زلوتی لهستان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

georgian lari: لاری گرجستان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

guyanese dollar: دلار گویان با کد ایزوی GYD، یکای پو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aruban florin: آروبا فلورین با کد ایزوی AWG، یکای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scandie: اسکاندیناویایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scandies: اسکاندی ارز سه رژیم سلطنتی دانمارک، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

north germanic languages: زبان های آلمانی شمالی زبان های سوئد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cee: Central and Eastern Europe اروپای م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

warsaw pact: پیمان ورشو یا پیمان دوستی، همکاری و ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

goldman sachs: گلدمن ساکس شرکت خدمات مالی و بانکدا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

foreign exchange reserve: ذخیره ارزی اندوخته ارزی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

market liquidity: درجه نقدشوندگی بازار نقدشوندگی بازا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

retail forex: بازار خرده فروشی فارکس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spot fx: معاملات اسپات یا نقدی در فارکس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

currency futures: معامله فیوچرز ارزی معاملات آتی ارزی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

currency options: قراردادهای اختیار معامله ارزی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

forex spread betting: معاملات شرط بندی روی اسپرد در بازار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

individual trader: معامله گر حقیقی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

swaps: معاملات تاخت معاملات معاوضه ای معام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

platform boot: چکمه لژدار چکه کف بلند

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

international securities exchange: بورس اوراق بهادار بین المللی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ise: International Securities Exchange ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

philadelphia stock exchange: بورس سهام فیلادلفیا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

currency risks: ریسک ناشی از تغییرات قیمت ارزها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

otc market: بازار فرابورس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

interdealer market: بازار بین معامله گران بازار بین نما ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

institutional trader: موسسه معاملاتی معامله گر نهادی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trading position: پوزیشن معاملاتی موقعیت معاملاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go short: کم داشتن کسری داشتن فاقد چیزی بودن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rolling spot forex transaction: معامله نقدی با قابلیت تمدید فارکس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

swap fee: نرخ بهره شبانه نرخ بهره شبانه که با ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tomorrow next: فردا - پس فردا فردا - روز بعدش این ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rollover fee: نرخ بهره شبانه یا swap fee به بهره ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

financial services authority: مرجع نظارت بر خدمات مالی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fsa: financial services authority مرجع ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

omnibus account: حساب مشترک

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flat position: پوزیشن معاملاتی مسطح به معامله ای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

squaring up: تسویه حساب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in caveman talk: به زبان خودمانی به اصطلاح عامیانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cut off time: موعد نهایی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

market day: روز خرید روز معاملاتی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

crediting: بستانکاری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

decimal place: رقم اعشار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fractional pip: پیپ کسری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

close price: قیمت بسته شدن معامله قیمت پایانی مع ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

floor broker: کارگزاری که به طور مستقیم در تالار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dealing desk: میز معاملاتی میز معامله میز معاملات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non dealing desk: بدون میز معاملاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zombie apocalypse: رستاخیز زامبی ها نیمه شب ها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

news traders: معامله گران خبرهای اقتصادی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

currency quote: نرخ مظنه ارز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

big figure quote: نرخ گذاری رقم بزرگ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

quote convention: قاعده نرخ گذاری قاعده مظنه یابی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

round turn trade: معامله کامل معامله دوطرفه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

initial margin requirement: وجه تضمین درخواستی اولیه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trade order: دستور معاملاتی دستور معامله

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

market order: سفارش بازار سفارش لحظه ای

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pending order: سفارش معلق سفارش شرطی سفارش انتظار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

one click ordering: سفارش یکبار کلیک

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

current price: قیمت فعلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

limit price: حد قیمت قیمت مشخص شده در سفارش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sell market order: سفارش فروش آنی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stop order: دستور توقف سفارش توقف سفارش استاپ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stop entry order: دستور توقف ورود دستور توقف در نقطه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stop price: قیمت توقف یا همان قیمتی که با رسیدن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

buy stop: سفارش نقطه خرید دستور نقطه خرید

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sell stop: دستور نقطه فروش سفارش نقطه فروش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

good ‘till cancelled: سفارش معتبر تا زمان لغو

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

good for the day: سفارش معتبر تا پایان روز معاملاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

time in force: دارای اعتبار زمانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the understanding is that: موضوع از این قرار است که

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

one triggers the other: فعالسازی یک سفارش با سفارشی دیگر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

limit entry order: سفارش حد ورود

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get fancy: خیالبافی کردن خیالپردازی کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

order entry: ثبت سفارش

١ سال پیش

مدال‌های رهگذر