دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٣٧١
رتبه
رتبه در دیکشنری
٥,٨٤٨
لایک
لایک
٥
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٢

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

فعل: تجهیز کردن ( با طناب ، بادبان ) ، دستکار کردن ( تقلب کردن ) اسم: آرایش دادن بادبانها، دکل حفاری، تریلی ( مفصل دار ) ، لباس فرم، وسیله

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

stiff صفت، سفت / فعل: انعام دادن / قید: خیلی زیاد با sniff اشبتاه نگیرید

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

اسم: نوک/ نقطه/ مکان/ ویژگی/ امتیاز/ جهت فعل: اشاره کردن، نشانه گرفتن

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
١

bang فعل: کوبیدن, ضربه زدن، سکس داشتن اسم : صدای بلند قید: دقیقا، مستقیم banged ضربه خورده اصطلاح عامیانه اغلب برای توصیف عمل تزریق کردن مواد مخدر

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

objective ( n ) هدف/مقصود objective ( adj ) عینی/قابل مشاهد _ بی طرفانه subjective ( n ) طرف داری از. . . . ( شخصی ) _ فاعلی subjective ( adj ) ذهنی/ ...

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.