پیشنهادهای mahdi eskandari (١٨)
ستین معنی عزیز را میدهد در زبان لری و ستون نیست در لری به ستون میگن گُندووِه ( gondowveh ( این یعنی ستون
من میخواهم خط لری را بیاموزم، که خطی شبیه به خط ساسانی دارد فکنم. چگونه میتوانم آنها را پیدا کنم و نوشتار و خوانش لری را بیاموزم
بینت یعنی شمردن در زبان بختیاری
بَی نَت یا بَینَت یا بینت: یعنی شمردن. . مثلا. بزگلنه بینت کو: در زبان لری بختیاری
سَ ی: سگ سی: برای سَی: نگاه سیی: 30 در زبان لری بختیاری. و واژان دیگه ای هم شاید باشند که الان حضور ذهن ندارم
سو در زبان لری بختیاری اَنِیکِه ( یعنی ) : نور. روشنایی. مثلا: کم سو: کم نور _پرسو: پرنور_سو ناره: نور ندارد
ما بختیاری ها هم نام مرد تینا داریم ولی نمیدونم معنیش چیه و از کجا میاد و جریانش چیه
در زبان لری یعنی کج مثل کژدین یا گژدین کج دم یا همون عقرب هست
دیّه ( دییه ) ( بُرچِ دیه ) : مگسک اسلحه دِیه: دیگه دَیه: خواهر و البته به دیه فارسی هم میگیم تُلله ( تُلّه )
هیز البته با تلفظ خاص ( ی ) یعنی حمله ور شدن حمله کردن. مثلا هیز کردم سیس: حمله ورشدم بهش
گَی در زبان لری بختیاری یعنی نوبت_بار_دفعه گَی: نوبت_بار_دفعه و همچنین کِرَت: یعنی دفعه_بار . مثلا سَ گَی مونه: حالا نوبت منه یا یَ کِرَت دیه نوینم ...
تو لری بختیاری ساوا یعنی بچه کوچیک بچه نو رسیده بجه ای که زیر سن بلوغه. ساوات هم یعنی سایه بان لَوِکِه هم یعنی سایبان کپر هم یعنی سایه بان و چندین ...
میسُم: فصل:_وقت_زمان وا چَکِه: باید قطع شود چَول: فلج سیرِه: سُرمه ای تی هِست_ریسست: برگ هایش ریخته شد bamboli خل. ک. . خل تحجیل: عجله lavekeh ...
پاسدار زبان لری باشیم و به نابودی نکشانیمش. هیچ چیز بهتر از زبان مادری نیست. نگاره لری قدیمی همان ساسانی است حتی ملا لری ها هم استفاده میکردن ولی از ...
گُلُپ: همان لپ هست قُلُپ: جرعه گُلُوپ: لامپ در زبان لری بختیاری
شیو یعنی به هم زدن. حالا شیون یعنی عزا و ( به هم زدن شادی هست ) شیوان یا شیونی یعنی به هم زدن. حالا چه وسایل خانه باشد چه حال ادم. و. . . اینها برای ...
شیوَن به لری بختیاری یعنی عزا ماتم و. . . هست
در زبان لری بختیاری تحجیل یا تهجیل یعنی عجله