پیشنهادهای الهام (١٤)
٢٥
٨ ماه پیش
٢
یکمی ( مثلا: یکمی استراحت کن )
٨ ماه پیش
٠
مریض شدم
٨ ماه پیش
٠
( اون لباس یا. . . ) بِهت میاد.
٨ ماه پیش
٠
رابطه ی عاطفی
٨ ماه پیش
١
چیزی حالیش نیست
٨ ماه پیش
١
منفعل بودن، مشارکت نداشتن
٨ ماه پیش
٨
مطرح شدن ( سوال ) ( مثلا در جلسه امتحان )
٨ ماه پیش
٠
بابت تماس کسی، مجددا با وی تماس گرفتن
٨ ماه پیش
١
بابت تماس کسی، مجددا با اون تماس گرفتن
٨ ماه پیش
٠
برگرداندن یا مرجوع کردن چیزی از طریق پست، پیشخدمت و. . .
٨ ماه پیش
٣
ترک کردن ( رفتن /خارج شدن ) از جایی، به ویژه برای انجام کاری
٨ ماه پیش
١
ترک کرد ( رفتن ) از جایی، به خصوص برای انجام کاری
٨ ماه پیش
٤
قطع شدن راه ارتباطی ( مسیر ) جدا شدن چیزی از چیز دیگر بطوریکه ورود یا خروج مشکل شود
٩ ماه پیش
٠
used to say that you don't know the answer to something syn: search me