دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٣,٠١٤
رتبه در دیکشنری
١,٤٠١
لایک
١٨٦
دیسلایک
١٣
جدیدترین پیشنهادها
١ روز پیش
٠
سه معنای pathological : 1 : of or relating to pathology. ۱: مربوط به آسیب شناسی: آسیب شناختی مثال: pathological studies: مطالعات آسیب شناختی - - ...
١ روز پیش
٠
the time of day in a particular part of the world: زمان روز در یک نقطه خاص از جهان: زمان محلی مثال: We'll arrive in Boston at 4 o'clock local time. ...
١ روز پیش
٠
کتیبه شناسی پارین نگاری دیرینه نگاری
١ روز پیش
٠
homo faber در لاتین به معنای �انسان سازنده/ ابزارساز/ ابزار - ورز� ( Man the Maker ) است، مفهومی است که بر توانایی بشر در شکل دهی و کنترل محیط از طری ...
١ روز پیش
٠
دخیل بودن/شدن، دخالت داشتن، تاثیر داشتن، نقش داشتن اهمیت یافتن نقش ایفا کردن
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.