پیشنهادهای عرشیا (١٤)
واژه ای با پسوند ترکی. به معنای جایی که پر از سنگ است. مثل داشلیق یا داشلیخ که معادل سنگلاخ است.
هِچکیم
یکی از معانیش رو بعنوان فعل، گوگل اینطوری گفته: be persistently and disturbingly present in ( the mind ) دائماً و به طور مزاحمت آوری بودن ( در ذهن ) ...
چوخ ناحیه نی شامل اولاماق. مثال: The fields stretched away into the distance.
لو دادن
معنی دومش علاوه بر مرتب کردن این هست resolve a problem or difficulty یعنی حل کردن مشکل یا سختی ای
interpret یعنی تفسیر کردن. interpreted یعنی تفسیر شده درنتیجه misinterpreted هم میشه بدتفسیر شده.
فوت و فن عکاسی ( چیزی که گوگل ترنسیت گفت )
درک غلط
چهارراه ( در اینجا اسم مکان ) مرکز اردبیل است. این مکان قبل از انقلاب57 چهارراه پهلوی نام داشت و بعد از انقلاب به چهارراه امام خمینی نام گرفت اما مرد ...
بیلمیَم در ترکی اردبیلی به معنای نمیدانم هست. english: i don't know bilmiam
if something bears repeating, it's worth of saying again. Or it's important enough to state more than once این تعریف ها رو از گوگل برداشتم.
The dissipation of impetus was an important consideration : نکته قابل توجه ( در این مثال )
مغایرت، ناسازگاری