ترجمه‌های ایرزاد ایرزادی (١٢)

بازدید
٨١
تاریخ
٣ روز پیش
متن
The container has a secure lid, so the liquid won't leak.
دیدگاه
٠

بارگُنج پِلکه/پِلکین ناشِکنی دارد پس لیغه/لیغ نَشت نمی کُنَد یا نمی نَشتَد.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
We began work on the project in May.
دیدگاه
٠

ما کار بَر رویِ این پیشاوَرد/ پیشَنجام/فَرازه ( فَرایازه ) را دَر اُردیبِهِشت به خُرداد ماه آغازیدیم .

تاریخ
١ ماه پیش
متن
They work on a principle of heat absorption.
دیدگاه
٠

آنان رویِ بُنداشتِ دَرآشامیِ / دَرکِشیِ / اَفشُربِ گرما کار می کُنَند.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
He abased himself before his superior.
دیدگاه
٠

او خودش را در برابر بالادست/ فرازمند/مَهَست اَش کوچک و خُرد کرد.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
He refused to abase himself in the eyes of others.
دیدگاه
٠

او زیر بار نرفت که خود را در چشم و نگاه دیگران خوار و زبون کند.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
He abased himself before the king.
دیدگاه
٠

او خودش را در برابر شاه کوچک و خوار کرد.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
The former senator had abased himself by his involvement in a sex scandal.
دیدگاه
٠

سِنمَند یا سالدار پیشین خودش را در گرفتاری یا درگیرشِ رسوایی یا آبروریزی تَن آمیزی فروافکنده و سَرفرود و سربه زیر کرده بود.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
The conquerors abased the local chieftain by parading him through the streets in a cart.
دیدگاه
٠

پیروزمندان و چیرندگان فرنشین بومی را در یک گاری و گردونه با رژه در خیابان ها خوار و زبون کردند.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
The conquerors abased the local chieftain by parading him through the streets in a cart.
دیدگاه
٠

پیروزمندان و چیرندگان ، فرنشین بومی را در یک گاری و گردونه با رژه در خی با رژه در خیابان ها

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
A great big eel, one day, swam past and touched her.
دیدگاه
٠

یک مارماهیخیلی بزرگ یک روز از کنار وِی شناکنان گذشت و به وِی مالیده شد یا وِی را لمس کرد.

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
An adult conger eel can easily bite through a man's leg.
دیدگاه
٠

یک مارماهی بزرگسال به آسانی می تواند لِنگِ کَسی را گاز بگیرد. ( لِنگ برابر نهاد leg و پا برابرنهاد foot است. )

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
He's as slippery as an eel - you can never get a straight answer out of him.
دیدگاه
٠

او یک روده راست تو شکم اش نیست - تو هرگز نمی توانی یک پاسخ درست و راست از او بیرون بِکِشی یا دَربیاری یا بگیری .