زیزی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

open up to ridicule: یعنی سبک کردن خودت ! مثال : I may o ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

set up to the plate: مسئولیت کاری رو به عهده گرفتن !

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

another think coming: سخت در اشتباه بودن !

٩ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت حداقل ٦٠٠ رای

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bad connection: آنتن نمیده !!

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lay out in lavender: به سختی کسی رو سرزنش کردن

١١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pry out of: گرفتن پول یا اطلاعات از کسی با کلی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chance your arm: شانست رو امتحان کن :>

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

use the old noodle: از رشته های مغز استفاده کردن ! ( ه ...

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

swift and sure: Fast & certain ; سریع و مطمئن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

parody of justice: بسیار غیر منصفانه !

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

backing and filling: تصمیم را مدام عوض کردن یا به تاخیر ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catholic taste: Likes a lot of different things ; ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rub up the wrong way: بدون اینکه قصدش رو داشته باشی ، کس ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

prole: یه کلمه توهین آمیز برای طبقه کارگر ...

١١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get fussy: کم طاقت شدن. .

١١ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

break fresh ground: Break fresh ground : راه نرفته ای ر ...

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all over but the shouting: تصمیم هایی که هنوز در حال انجام هست ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

throw a bone: تقریبا میشه گفت دلخوشی دادن ! توی ف ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't get cocky: شاخ نشو

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

like rubber and glue: مثل سگ و گربه ! ( یعنی هرچی بگی جو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deluge of something: A lot of something

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catch some rays: آفتاب گرفتن :>

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put yourself across: نظر و عقیده خود را بیان کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drop out of fashion: از مد افتادن !

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های زیزی