پیشنهادهای بزرگ زاده (٢٢)
نوعی ماهی ماهی نقره ای ماهی آزاد
شکار صید شکار کردن صید کردن
نرم تنان جانوران نرم تن صدف مترادفشم میشه: Mollusc or mollusk مثل اختاپوس یا همون هشت پا octopus Snail ( صدف ) رو هم میتونیم مترادفش بدونیم
یعنی جشن سنتی فولکلور. فقطم در آلمان نیست. در اتریش خیلی هیجانی تر برگزار میشه.
گوش بُر کلاهبردار
تضمین نشده تایید نشده اثبات نشده
تصور غلط باور نادرست Wrong Impression برداشت اشتباه
مانتو شنل زنانه
عفو مشروط عفو با شرایط خاص عفو به قید التزام
over here یعنی در آنجا مثلا: کجا میتونم کتمو آویزون کنم، در جواب : over here over there یعنی در آنجا مثلا: کجا میتونم فاطی رو ببینم، over there ...
بی پرده صمیمی لخت بودن و عریان شدن هم معنی می دهد
رونمایی کردن، به نمایش گذاشتن
استاد برجسته در علم مارکتینگ شاید استاد کهنه کار و یا حتی استاد بازنشسته که معنی با تجربه بودن را میدهد بکار برد. در ضمن ترجمه بازاربابی برای مارکت ...
عمل متقابل تلافی در جواب کاری اقدام کردن
۱. پیشتاز ، پیش قراول ۲. مرزی، منتهی الیه چیزی مثلا frontier region که یعنی منطقه مرزی a line or border separating two countries خط مرزی یا مرز م ...
کلمه hymen بیشتر به معنی پرده بکارت است. مترادف همین کلمه maidenhead است ولی بطور کلی و عامیانه برای دخترانی که هنوز سکس نداشتن و دوشیزه تشریف دارن ...
زندگی کردن تجربه کردن رعایت کردن
پزشکی قانونی جرم شناسی
پبچ در پیچ سخت و شلوغ مثلا: Lengthy and tortuous legal battle نبرد حقوقی طولانی و سخت
بُز دلانه
whistleblower means: a person who informs on a person or organization engaged in an illicit activity. ویسِل بِلاوِه به معنای: شخصی که اطلاعات مربوط ...
تفنگ تفنگدار