پیشنهادهای Amin (٢٣)
١٠٥
٥ ماه پیش
١
نشئه کردن ( مواد زدن و سرخوش شدن )
٥ ماه پیش
١
حله!
٥ ماه پیش
٠
بند رو به آی ندی!
٥ ماه پیش
٠
تگری
٥ ماه پیش
٠
سینه چاک
٥ ماه پیش
٠
جیره خور ( مثلا میگیم فلانی جیره خور فلانیه )
٥ ماه پیش
٠
رکابی - کسی که همیشه در رکابِ رفیقشه
٥ ماه پیش
٠
تختخواب فنری
٥ ماه پیش
٠
اموال مصادره شده
٥ ماه پیش
٠
یعنی پا به ماه بودن
٦ ماه پیش
١
عَن، گُه ( به زبان بچگانه )
٩ ماه پیش
٠
در گروِ چیزی بودن
١١ ماه پیش
٠
یعنی حالت چطوره؟ چه خبرا؟
١١ ماه پیش
٢
یعنی نصیحت کردن و درس اخلاق دادن
١١ ماه پیش
٢
یعنی نصیت کردن و درس اخلاق دادن
١١ ماه پیش
٢
کم نیاوردن و تا ته چیزی رفتن به تلاشت ادامه دادن
١١ ماه پیش
٤
آتش بیار معرکه شدن دردسر درست کردن
١١ ماه پیش
٠
من طبق متنی که داشتم، این معادل رو براش انتخاب میکنم: یخ کسی را آب کردن ( در اولین دیدار )
١١ ماه پیش
٠
نقد ادبی
١١ ماه پیش
٠
بنظرم عبارت "رگباری ( یا زنجیره ای ) از واکنش ها" میتونه معادل خوبی براش باشه!
١١ ماه پیش
٦
توی پلتفرم ایکس ( یا همون توییتر سابق ) ، یعنی نام کاربری.
١ سال پیش
١
یک حبه قند
١ سال پیش
٣
به عقب انداختن، یعنی میشه معادل postpone ترجمه کرد.