محسن خادمی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

principle of surprise: اصل غافلگیری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

principle of unity of command: اصل وحدت فرماندهی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

marginal data: اطلاعات حاشیه نقشه ( اطلاعات حاشیه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defense intelligence: اطلاعات دفاعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

combat intelligence: اطلاعات رزمی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

technical intelligence: اطلاعات فنی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

camp david accords: پیمان کمپ دیوید

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

out and out accord: توافق کامل، موافقت کامل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

violate the accord: قرارداد را نقض کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

according to received information: بنابر اطلاعات واصله

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all inclusive account: گزارش کامل، گزارش جامع

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

annual account: گزارش سالانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

authentic account: گزارش موثق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

biased account: گزارش مغرضانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bring to account: بازخواست کردن، توبیخ کردن، سرزنش کر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

confidential account: گزارش محرمانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

detailed account: گزارش دقیق، گزارش مفصل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dispatched account: گزارش رسیده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

distorted account: گزارش تحریف شده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

documentary account: گزارش مستند، گزارش موثق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fabricated account: گزارش ساختگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fragmentary account: گزارش ناقص

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

general account: گزارش کلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

groundless account: گزارش بی اساس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

of great account: مهم، با ارزش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

of small account: کم اهمیت، کم ارزش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

warrant officer: افسریار، ستوان یار، ناوبان یار ( ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

field grade: افسر ارشد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

company grade: افسر جزء ( ارتش )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

disciplinary action: اقدام یا اقدامات انضباطی ( تنبیه ان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strategic materials: اقلام راهبردی ( اقلام و آمادهایی که ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

torsion bar: اهرم تعلیق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sling load: بار خارجیِ بالگرد ( بار آویزان شده ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dummy load: بار کاذب، بار ساختگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

basic load: بار مبنا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

allowable load: بار مجاز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flight manifest: بارنامه هواپیما

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

guncotton: باروت پنبه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no notice inspection: بازدید غیرمترقبه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inspector general: بازرس کل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scheduled inspection: بازرسی برنامه ای

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

attack helicopter: بالگرد تهاجمی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lift helicopter: بالگرد ترابری، بالگرد باری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

armed helicopter: بالگرد مسلح

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

left face: به چپ چپ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

right face: به راست راست

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intelligence estimate: برآورد اطلاعاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

budget estimate: برآورد بودجه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

staff estimate: برآورد ستادی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

operational estimating: برآورد عملیاتی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

estimate of the situation: برآورد وضعیت

١ سال پیش

پاسخ به پرسش بدون پاسخی که حداقل ٦٠ روز گذشته ثبت شده

-

بپرس

-

سلام این جمله به معنی "من برای ما ...

١ سال پیش

پاسخ به پرسش بدون پاسخی که حداقل ٣٠ روز گذشته ثبت شده

-

بپرس

-

سلامبرخی از مهم ترین ابزارها به شر ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

مدال‌های محسن خادمی