محسن خادمی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

security agenda: دستور کارِ امنیتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to blow out one's cheeks: لُپ ترکاندن!

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لپ ترکاندن: to blow out one's cheeks

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

near abroad: خارجِ نزدیک ( روسیه ) - کشورهای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cross strait relations: روابط بین تنگه ای ( بین چین و تایوا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

administrative post: مقام اداری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

administrative council: شورای اداری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

administrative problems: مشکلات اداری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

administrative system: نظام اداری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

obstinate administrator: مدیر سرسخت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prominent administrator: مدیر برجسته

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prosperous administrator: مدیر موفق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

veteran administrator: مدیر کهنه کار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adopt a new policy: سیاست جدیدی اتخاذ کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adoption of a hostile approach: اتخاذ رویکرد خصمانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

advance guard: جلودار، پیشقراول

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

advance in depth: تا قلب. . . پیش رفتن، تا دل. . . . ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adventurous life: زندگی پرماجرا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adverse account: گزارش مغرضانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adverse comment: اظهارنظر مغرضانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adverse conditions: شرایط نامساعد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adverse policy: سیاست خصمانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adverting to: با توجه به

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

economic adviser: مشاور اقتصادی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

military adviser: مشاور نظامی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national security adviser: مشاور امنیت ملی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

political adviser: مشاور سیاسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

top adviser: مشاور عالی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

advisory opinion: رای مشورتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

advocacy of human rights: حمایت از حقوق بشر، دفاع از حقوق بشر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

advocate a country: از کشوری حمایت کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

advocate a policy: از سیاستی حمایت کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

advocate a proposal: از پیشنهادی استقبال کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

advocates of the government: طرفداران و حامیان دولت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eternal advocates: طرفداران همیشگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fervid advocate: طرفدار پروپاقرص، طرفدار سرسخت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

human rights advocates: مدافعان و حامیان حقوق بشر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

loyal advocates: حامیان وفادار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aerial combat: نبرد ( رزم ) هوایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aerial operation: عملیات هوایی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aerogun: توپ ضد هوایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

operational security: امنیتِ عملکردی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

money trail: ردِ پول

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

spinelessness: بی جربزگی، بزدلی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ballistic missile: موشک بالستیک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ballistic table: جدول بالستیک

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

table of distribution: جدول توزیع

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

schedule of events: جدول حوادث، جدول زمانبندی رویدادها ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

demolition kit: کیت تخریب، جعبه تخریب

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sand table: جعبه شنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

military geography: جغرافیای نظامی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

streopair: جفت برجسته، زوج برجسته

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

affair of honor: کار افتخاری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

affairs of state: امور کشور

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

administrative affairs: امور اجرایی، امور اداری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

executive affairs: امور اجرایی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

foreign affairs: امور خارجی/خارجه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

legal affairs: امور قضایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

meddle with the affairs of a country: در امور یک کشور دخالت کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social affairs: امور اجتماعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trivial affair: موضوع بی اهمیت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

political stalemate: بن بست سیاسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hack back: هک متقابل، هک تلافی جویانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

muff coupling: اتصال مُف بسته ( مهندسی مکانیک ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

european neighbourhood policy: سیاست همسایگیِ اروپا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fleeting smile: لبخند گذرا، لبخند زودگذر و موقتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لبخند گذرا: Fleeting smile

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

norm conserving: شبه پتانسیل بارپایسته

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

-بس کن! -تمومش کن! -کشش نده! -ب ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self profiling: خود نمایه سازی

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

سلام، ممنون از سوال جالبت. به لبخ ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پاسخ به پرسش بدون پاسخی که حداقل ٦٠ روز گذشته ثبت شده

-

بپرس

-

سلام -سقز: سەقز -بانه: بانە

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

سلام -اصطلاح چتری طیف وسیعی از مف ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

سلام گزینه تماشای جامانده‌ه ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

این ضرب المثل مفهوم کار و تلاش را ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fire superiority: برتری آتش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

controlled tower: برج پرش ( آموزش چتربازی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

analysis of area of operations: بررسی منطقه عملیات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

area of operations: منطقه عملیات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

listening silence: به گوش بودن، به گوش بودن از نظر راد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hung bomb: بمب آویزان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

laser guided: هدایت لیزری تعریف: هدایت لیزری به م ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

laser guided bomb: بمب هدایت شونده لیزری، بمب هدایت لی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nuisance bombing: بمباران ایذایی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

precision bombing: بمباران دقیق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skip bombing: بمباران سینه مال تعریف: روشی که در ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

on order: بنا به دستور

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sling arms: بند فنگ ( حالت نظامی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

preliminary accounts: گزارشات مقدماتی، گزارشات اولیه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

secret accounts: گزارش محرمانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

startling accounts: گزارش تکان دهنده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

field hospital: بیمارستان صحرایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

haul down: فرمان پرچم پایین

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fantail: پاشنه ناو

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

combat base: پایگاه رزمی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ballistic missile defense: پدافند موشکیِ بالستیک، دفاع موشکیِ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

position defense: پدافند موضعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

close defense: پدافند نزدیک، دفاع نزدیک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

interment flag: پرچمِ احترامِ شهدا، پرچم خاکسپاری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

colorbearer: پرچم دار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

processing of information: پرورش اخبار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرورش اخبار: processing of information

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hospital corpsman: پزشکیار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aid station: پست امدادی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dog tag: پلاک هویت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

floating bridge: پل شناور

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fixed bridge: پل ثابت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cover and deception: پوشش و فریب

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flash message: پیام آنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

immediate message: پیام خیلی فوری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dead stern: دقیقا ( درست ) پاشنه شناور

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

after end: نیمه عقبی شناور

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

forward end: نیمه جلویی شناور

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hawsehole: چشمی لنگر تعریف: سوراخی در نزدیکی د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اژدر بنگال: bangalore torpedo

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

action mission ship: ناوِ آماده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

advanced course: دوره عالی، دوره پیشرفته

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

after turret: توپِ پاشنه ( شناور )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alarm push: دکمه آژیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

allowable catch: صیدِ مجاز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anti corrosion: ضد زنگ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

claim of sovereignty: ادعای حاکمیت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

groundless accusations: اتهامات بی اساس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

act in conclusion with somebody: با کسی ساخت و پاخت کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acts in parliament: لوایح پارلمانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

act upon a suggestion: به موجب پیشنهادی اقدام کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alien act: قانون اقامت بیگانگان ( در کشور )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arms export act: قانون کنترل صادرات تسلیحات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

humanitarian acts: اعمال بشردوستانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

inhuman acts: اَعمال غیرانسانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

war power act: قانون اختیارات جنگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mischievous actions: اقدامات شرارت آمیز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reciprocal action: اقدام و عمل متقابل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

air installation: تاسیسات هوایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tactical air navigation: ناوبری هوایی تاکتیکی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stalled tank: تانک از کار افتاده، لاشه تانک

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

light tank: تانک سبُک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

medium tank: تانک متوسط

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mission analysis: تجزیه و تحلیل ماموریت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

target analysis: تجزیه و تحلیل هدف

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

organizational equipment: تجهیزات سازمانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

minefield density: تراکم میدان مین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ترتیب نیرو: order of battle

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تعویض در محل: relief in place

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

night attack: تک شبانه، شبیخون

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

active diplomacy: دیپلماسی فعال

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

active member: عضو فعال

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

active politician: سیاستمدار فعال

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

violent address: نطق شدیداللحن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

command post exercise: تمرین پاسگاه فرماندهی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

joint exercise: تمرین مشترک، رزمایش مشترک

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

imprest fund: تنخواه گردان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

relative combat power: توان رزمیِ نسبی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

primary gun: توپِ اصلی ( علوم نظامی )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cannoneer: توپچی ( خدمه توپ )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mechanized gun: توپِ مکانیزه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self propelled artillery: توپخانه خودکششی تعریف: توپخانه خودک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

armored artillery: توپخانه زرهی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

light artillery: توپخانه سبُک

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heavy artillery: توپخانه سنگین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

attention to orders: توجه کنید توجه به فرمان گوش به فرما ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

camouflage net: تورِ استتار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

air threat: تهدید هوایی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

machine gun: مسلسل، تیربار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sighting shot: تیرِ قِلِق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تیر قلق: Sighting shot

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

armor piercing: ثاقب ( گلوله )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

armor piercing ammunition: گلوله ثاقب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deputy chief of staff: جانشین ( معاون ) رئیس ستاد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adhesion to principles: پایبندی به اصول

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adjudgement: فتوی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

administrative court of justice: دیوان عدالت اداری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

administrative rules: قوانین اداری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

administrative policy: سیاست یا خط مشی اداری

١ سال پیش

تایید موبایل و ایمیل

-

همه

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gray zone: منطقه خاکستری تعریف:منطقه خاکستری، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

platform: سکو، بستر، چارچوب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

uah: مخفف: Unmanned autonomous helicopte ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sponson: سکوی بیرون زده از کنار کشتی که روی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

orderly room: آبدارخانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cutwater: آبشکن؛ جلوترین قسمت دماغه ناو و شکا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

harassing fire: آتش ایذایی

١ سال پیش

مدال‌های محسن خادمی