دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
١٣,٣٢٤
رتبه در دیکشنری
٣١٨
لایک
١,٣٤٣
دیسلایک
٥٣
جدیدترین پیشنهادها
٥ ماه پیش
٢
در حالتی که در نقش [اسم] به کار برده شود: بی ارزش پنداری [هنگامی که یک شخص نسبت به چیزی حس disdain دارد، گویی با توجه به عقاید، سلایق و نظراتش، آن ...
٣ سال پیش
١٥
- تا زمانِ . . . - تا زمانِ انجامِ . . . - در حال رسیدگی، در حال انجام، بلاتکلیف - به مثال های زیر توجه کنید: - There were whispers that a de ...
٤ سال پیش
٥
تعبیه کردن
٤ سال پیش
٠
تعداد خرابی ( تخمین زده شده ) در واحد زمان
٤ سال پیش
٩
دچار می شود ( به ) . . .
جدیدترین ترجمهها
٣ سال پیش
There were whispers that a deal was pending.
-١
شایعاتی وجود داشت مبنی بر اینکه معامله ای در حال انجام بود.
٣ سال پیش
Pending his return let us get everything ready.
-٢
تا زمانِ بازگشت او، به ما اجازه دهید تا همه چیز را آماده کنیم.
٣ سال پیش
Sales of the drug have been stopped, pending further research.
-١
تا زمان انجام تحقیقات بیشتر، فروش مواد مخدر متوقف شده است.
٥ سال پیش
A cluster of children stood around the ice cream van.
٣
دسته ای از کودکان اطراف ون بستنی فروشی ایستاده بودند.
٥ سال پیش
The illustration shows a cluster of five roses coloured apricot orange.
٣
تصویر دسته ای از پنج گل رز رنگ آمیزی شده با رنگ نارنجی زردآلویی را نشان می دهد.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.