تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

❌دوستان توجه داشته باشن❌ املا درست کلمه monument میباشد

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تراکم Large amount of something in the same place ( غلظت هم میتونیم بگیم )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

❌توجه کنید که املای درست این کلمه "commuter" هستش❌

پیشنهاد
٠

predictable

پیشنهاد
٠

Pridictable

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

گنده گوز

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوار

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ظهور

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

To get promote or to get develop

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Squeak by به زور پاس شدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مسئولیت روی گردن کسی افتادن مثال : The responsibility for washing the dishesfalls on me

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همراهی کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

املا صحیح این واژه illustrate هستش به معنای نشان دادن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در سال ۲۰۰۷ یک مشکل اساسی توی بارسلونای اسپانیا بوجود اومد بهش میگفتن bicing

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خراب کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مسیر مغناطیسی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

نقش اساسی Play pivotal role : نقش اساسی ایفا کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رقیق شده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Grab attention : آوردن توجه سمت خود

پیشنهاد
٠

continually

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

avoid doing sth یا از زیر کاری در رفتن