آرمان بدیعی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tacit: ضمنی. تلویحی مثال: we had a tacit u ...

جدید ٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

serenity: ارامش، بی سر و صدایی، متانت، وقار. ...

جدید ١٤ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take over: 1. تصاحب ( =خریدن اکثر سهام یک شرکت ...

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grass roots: ۱. عامة مردم . مردم عادی. توده مردم ...

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prioritize: اولویت دادن به. در اولویت قرار دادن ...

٤ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

undivided: ۱. کامل. تمام و کمال. ۲. یکپارچه. م ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inspiring: ۱. الهام بخش ۲. رغبت برانگیز. روحیه ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

demonstration: 1. نشان دادن. نمایش 2. نشان دادن طر ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

semi governmental: نیمه دولتی مثال: When I say the gov ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

well wisher: خیرخواه. ناصح مثال: I am indeed yo ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

evolve: 1. ( زیست شناسی ) تکامل یافتن 2. تح ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

earlier: 1. پیشتر. زودتر. قبلا. پیش از این 2 ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hectic: پرتکاپو. پر تلاش. پر جنب و جوش مثا ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

semi closed: نیمه تعطیل مثال: These include the ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not so distant: نه چندان دور مثال: The outcomes of ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dimension: 1. بعد 2. اندازه 3. جنبه 4. ( به صو ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indeed: ۱. راستی. به راستی. در واقع ۲. واقع ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concentrate: 1. متمرکز کردن. جمع کردن 2. متمرکز ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

juror: ۱. عضو هیئت منصفه ۲. عضو هیئت داورا ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consistency: ۱. سازگاری. هماهنگی. همخوانی ۲. تدا ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fulfilling: رضایت بخش. ارضا کننده مثال: Her job ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

importable: وارد کردنی. قابل وارد کردن مثال: a ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

importation: واردات مثال: The importation of so ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

policy shaping: سیاست گذاری مثال: Many of the decis ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

terrified: وحشت زده. ترسیده مثال: he is terrif ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

veteran: ۱. قدیمی. پیشین ۲. کارآزموده. کهنه ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

debate: 1. بحث. مباحثه. مذاکره 2. مجادله. ج ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incredulous: ۱. شکاک. بی اعتقاد ۲. ناباورانه. حا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

islamically: به شیوه اسلامی. از نظر اسلامی مثال: ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bias: 1. تعصب. پیش داوری. سوگیری. جبهه گی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reintroduce: ۱. از نو اعمال کردن. دوباره برقرار ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

confront: 1. مواجه کردن. روبرو کردن 2. مواجه ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

conservativeness: محاظه کاری مثال: As someone mention ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

psychic: ۱. روانی. روحی ۲. فراروانی. فراروان ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dandy: محشر. معرکه. عالی. ژیگولو / شیک پوش ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wit: 1. عقل. شعور. فهم 2. سرعت انتقال 3. ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

no way: به هیچ وجه، اصلا، ابدا مثال: Shall ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crisp: 1. ترد 2. خشک 3. برشته 4. تازه. تر ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flaw: 1. عیب. نقص 2. ( چینی. شیشه. غیره ) ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rerun: ۱. تکرار کردن. مجدد اجرا کردن. دوبا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

justice seeker: عدالت خواه مثال: And we hope, God w ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

preemptive: ۱. پیشگیرانه. بازدارنده ۲. شُفعه ای ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concession: 1. اعطا 2. امتیاز 3. تسلیم. پذیرش. ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

imperialistic: استعمارگرانه. امپریالیستی مثال: Bec ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clumsy: 1. دست و پا چلفتی 2. ناشی 3. ناشیان ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

itinerary: ۱. برنامه مسافرت ۲. خط سیر. مسیر ۳. ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impressive: 1. باعظمت . با ابهت. با شکوه. پر جا ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rightfulness: حقانیت مثال: The rightfulness of th ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

marginal: 1. حاشیه ای 2. کناری. مرزی 3. فرعی. ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

itinerary: ۱. برنامه مسافرت ۲. خط سیر. مسیر ۳. ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

navigate: ۱. جهت یابی کردن ۲. {کشتی یا هواپیم ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cult: ۱. فرقه ۲. کیش. ایین ۳. پرستش ۴. ( ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

derive: 1. بدست اوردن. کسب کردن. بردن 2. مش ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

awakening: ۱. بیداری ۲. آگاهی. اطلاع. وقوف ۳. ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non sectarianism: عدم تفرق - عدم فرقه گرایی مثال: Of ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

postulate: ۱. فرض کردن. بدیهی فرض کردن ۲. اصل ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

classic: 1. کلاسیک 2. عالی. ممتاز. تراز اول ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non seminary: غیر حوزوی. غیر حوزه ای مثال: Well, ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conceptualize: ۱. تصور کردن. مجسم کردن ۲. متصور شد ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

police force: نیروی انتظامی مثال: I am sincerely ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dilemma: 1. دو راهی 2. محظور. تنگنا. وضعیت د ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apprehend: ۱. توقیف کردن. بازداشت کردن. دستگیر ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

indefatigability: خستگی ناپذیری مثال: Another of his ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

profound: 1. عمیق. ژرف 2. سنگین 3. شدید. حاد ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strategy: 1. استراتژی. راه برد 2. رزم آرایی. ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

widely: ۱. کاملا ۲. بسیار. بسیار زیاد ۳. با ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

breakdown: 1. خرابی. از کار افتادگی. نقص. اختل ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

presence: 1. حضور 2. وجود، 3. موجود4. شخصیت 5 ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

handling: 1. اداره ( کردن ) . ضبط و ربط . رسی ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fantasy: 1. خیالپردازی . خیالبافی. تخیل 2. خ ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pent up: 1. ( احساسات. عواطف. غیره ) فرو خور ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

insurmountable: لاینحل. غیر قابل حل مثال: Or some i ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

muffled: 1. خفه. گرفته 2. پیچیده ( در ) . پو ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blowtorch: مشعل جوشکاری مثال: the whole earth ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

affordable: مقرون به صرفه. ارزان قیمت مثال: The ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

commitment: 1. تعهد 2. قول. عهد. پیمان 3. وفادا ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

absentmindedly: از روی حواس پرتی مثال: And cut the ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blend: 1. مخلوط کردن. قاطی کردن 2. مخلوط ش ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drawback: عیب. ایراد. اشکال. نقطه ضعف مثال: ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vet: 1. معاینه کردن 2. بررسی کردن. رسیدگ ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bleak: ۱. ناامیدکننده. یاس آور. تیره و تار ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alleged: ادعا شده. اظهار شده. نسبت داده شده. ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

despicable: نفرت انگیز. مشمئز کننده مثال: to de ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

doom: 1. تقدیر. سرنوشت. سرنوشت شوم 2. ناب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deteriorate: 1. بدتر شدن 2. وخیم تر شدن. رو به و ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pervasive: ۱. فراگیر ۲. پراکنده. منتشر شده ۳. ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

packed: ۱. بسته بندی شده ۲. پُر. مملو ۳. شل ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proxy: ۱. وکالت. ۲. وکالت نامه ۳. وکیل ۴. ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

god conscious: ذاکر مثال: Martyr Raisi had a humbl ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

audience friendly: مخاطب پسند. مطلوبِ مستمع مثال: Even ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thrilled: ذوق زده. هیجان زده . شادمان. خوشحال ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

petrified: ۱. وحشت زده. زهره ترک ۲. سنگ شده. ب ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prospective: 1. احتمالی 2. بالقوه 3. آینده 4. مت ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

human faced: انسان صورت {دارای صورتی شبیه به انس ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

semi hero: نیمه قهرمان. نیمچه قهرمان مثال: You ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

short range: کوتاه برد مثال: The enemy’s bullet ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chaotic: ۱. آشفته. در هم برهم. بی نظم ۲. آشو ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

minister of cooperatives labor and social welfare: وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی مثال: ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

domestically made: ساخت داخل مثال: Everyone should see ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lure: 1. جذبه. کشش 2. حیله 3. دام. تله 4. ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acronym: سر واژه ( واژه ای که از ترکیب حروف ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

service related: خدماتی مثال: You produce industria ...

٥ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

frustrated: ۱. ناکام. شکست خورده ۲. مایوس. نومی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consistent: 1. سازگار. هماهنگ. یک جور 2. منطبق. ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thrive: 1. رشد کردن. نمو کردن. بالیدن 2. مو ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turnout: ۱. تعداد شرکت کنندگان. تعداد حاضران ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come on: ۱. به دنبال ( کسی ) آمدن ۲. ( روی ص ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wonder: 1. اعجاب. بهت. شگفتی 2. معجره. اعجا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

layout: 1. آرایش. طرح. وضع. نقشه 2. نظم. نظ ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

manhood: 1. مردی ، 2. دوران بزرگسالی 3. مردا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

matrix: ۱. قالب. چهارچوب. ۲. شبکه ۳. ( ریاض ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ambuscade: کمین، کمینگاه They prepared an ambu ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

landfill: 1. گورستان زباله 2. دفن زباله مثال: ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vicious act: شرارت. عمل شرورانه مثال: Once again ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emerge: 1. بیرون آمدن. نمایان شدن. پدیدار ش ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

haul: 1. ( به زحمت ) کشیدن. کشاندن 2. کشا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

viability: کارایی. عملکرد. عملی بودن. امکان م ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

character edifying: انسان ساز. تهیب کننده شخصیت مثال: F ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

delve: ۱. کند و کاو کردن. بررسی کردن. تحقی ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

transcend: فراسوی {چیزی} رفتن یا بودن. فراتر ر ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drone: پهباد. هواپیمای بدون سرنشین: throng ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heartfelt: صمیمانه. صادقانه. از ته دل. عمیق م ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aspiration: 1. آرزو. امید. ارمان 2. مکیدن. مکش ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amenable: ۱. حاضر. مایل. موافق ۲. تابع. مطیع. ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prospect: 1. چشم انداز. دورنما 2. امید. جای ا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

established: 1. تثبیت شده. پابرجا. ریشه دار. دیر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beacon: ۱. فانوس دریایی. برج دریایی ۲. چراغ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

superintend: 1. نظارت کردن 2. هدایت کردن . اداره ...

٧ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incorporate: ۱. ملحق کردن. ضمیمه کردن ۲. گنجاندن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

western controlled: تحت کنترل غرب مثال: Can you mention ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heedfulness: توجه مثال: With supplications, bese ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heedlessness: غفلت. بی توجهی مثال: Zikr is the op ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self forgetfulness: خودفراموشی مثال: what is truly dam ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not too distant: نه چندان دور مثال: I am hopeful, G ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recess: 1. تنفس 2. تعطیل 3. ( دوره ) فترت 4 ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sunnism: مذهب تسنن مثال: although I don’t be ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

entity: . موجود. شی. چیز . هستی. وجود. موجو ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hallmark: ۱. نشان. عیار ۲. نشان. علامت. شاخص ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vindicate: ۱. حق را به جانب {کسی} دادن، {کسی ر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

organization of endowments and charity affair: سازمان اوقاف و امور خیریه مثال: The ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in terms of: از لحاظ. بر حسب. در مورد، درباره ی، ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

education and edification: آموزش و پرورش مثال: This requires e ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

threshing machine: threshing - machine is a kind of ma ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mercury sulphate: سولفات جیوه مثال: winding sheets we ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

culminate: ۱. انجامیدن به. منتهی شدن به. منجر ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impulsive: 1. تکانشی. ضربه ای 2. ویری. تابع می ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disrupt: 1. از هم پاشاندن. متلاشی کردن 2. به ...

٨ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scrape: 1. تراشیدن. زدودن 2. خراشیدن. خط ان ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

theatrical: 1. تاتری . ( مربوط به ) تاتر 2. نما ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foster: 1. پرورش دادن. پروراندن. 2. تشویق ک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mainstream: 1. روند کلی. خط فکری. جریان غالب 2. ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

courageousness: جرات مثال: One is the courageousnes ...

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

papery: کاغذی. مثل کاغذ. نازک مثال: the mot ...

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accommodate: 1. جا دادن 2. منزل دادن 3. سازگار ک ...

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

armed to teeth: تا دندان مسلح مثال: Gaza, which is ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unprecedented: بی سابقه مثال: an unprecedented bo ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

debris: 1. بازمانده ها. بقایا. تکه پاره ها ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

refine: ۱. تصفیه کردن. پالودن ۲. تربیت کردن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

genuine: 1. اصل. اصیل. حقیقی. واقعی 2. راست. ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

compromise: 1. مصالحه. توافق. سازش 2. حد وسط 3. ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enterprise: 1. کار. اقدام. عمل 2. جسارت. تهور. ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tinsmith: n. person who works in tin or tin p ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tide someone over: ( موقتا ) کمک کردن، سر و سامان دادن ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

openness: ۱. صداقت. روراستی. صاف و سادگی ۲. س ...

٨ ماه پیش

مدال‌های آرمان بدیعی