دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٤٥,١٥٦
رتبه
رتبه در دیکشنری
١٠١
لایک
لایک
٣,٠٤٢
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٢٣٣

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٢١ ساعت پیش
دیدگاه
٠

1. ساز و برگ اسب ( دهنه. عنان. تنگ و . . . ) 2. ( چترنجات و غیره ) کمربند. بند. بندها 3. قلاده بچه 4. یراق کردن 5. مهار کردن مثال: a horse's harness ...

تاریخ
٢١ ساعت پیش
دیدگاه
٠

1. بى ضرر . بی ازار. بی خطر 2. بی گناه. معصوم 3. معصومانه. خالی از غرض مثال: a harmless substance یک ماده بی ضرر و بی خطر he seems harmless enough ...

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
دیدگاه
٠

1. سفت تر کردن. محکم کردن. سفت کردن 2. سخت تر شدن. محکم شدن. سفت شدن 3. قوی تر کردن. نیرومندتر کردن 4. خشن تر کردن 5. خشن تر شدن 6. پوست کسی را کلفت ...

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
دیدگاه
٠

1. باخوشحالی. از روی خوشحالی. از سر شوق 2. خوشبختانه ، 3. به طور مناسبی . به نحو شایسته ای. خوب مثال: he smiled happily او با خوشحالی لبخند زد I wil ...

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
دیدگاه
٠

1. اتفاق افتادن. رخ دادن. روی دادن 2. اتفاقا پیدا کردن یا دیدن/ تصادفابرخوردن. پیشامدکردن مثال: remember what happened last time he was here یادت ب ...

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.