مصطفی رشیدی شادباد - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wait for graph: گراف انتظار

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

strongly connected: قویا همبند

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intrusion detection system: سیستم تشخیص نفوذ این سیستم، جزو اب ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you meet for lectures: ( چندتا ) سخنرانی می بینید. ( در سخ ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

assess: دوستان با asses اشتباه نگیرید، asse ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interactive: خیلی ساده از عبارت �تعاملی� استفاده ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

penetration testing: تست نفوذ این تست یکی از آزمایش های ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recursive: در برنامه نویسی کامپیوتر به توابعی ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

getting cluttered with: مشغول شدن به. . . ( به شکل بدون بسی ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it comes at a cost: ( انجام دادن این کار ) هزینه دارد. ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

memory leaks: نشت حافظه : در علوم کامپیوتر به حال ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as a means to: به عنوان وسیله ای برای . . . به عن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a firm grasp on: درک محکمی از . . .

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hard code: در علوم کامپیوتر: بهتر است که از هم ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to get the most out of: برای بردن بیشترین استفاده از . . . ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

enqueueing: به صف افزوده شدن. مربوط به علوم کا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

invoke: در برنامه نویسی به فراخواندن متدها ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lexicographic: lexicographic order = ترتیب حروف ال ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's also worth noting that: همچنین شایان ذکر است که . . .

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

customizability: قابلیت سفارشی شدن. در دنیای کامپیو ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

script: در مبحث پایگاه های داده به دستوراتی ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

is on the horizon: در پیش رو است. در دست اقدام است. ...

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٦٠٠ رای

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

burst time: زمان رسیدن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sleek interface: رابط کاربری مدرن و شیک با رنگ های ش ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

for the sake of: خیلی راحت بگید �به خاطرِ . . . � ای ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as quite visible: همان طور که قابل مشاهده است . . .

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

so without further ado: بنابراین بدون بحث بیشتر. . .

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on my behalf: از طرف من

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cryptographically: به صورت رمز نگاری ( شده )

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a host of other: انبوهی از . . . مجموعه ( بزرگی ) ا ...

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bit multiples: چندتایی بیتی. در کامپیوتر به واحده ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multiples of bits: چندتایی بیتی. در کامپیوتر به واحده ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

logical disjunction: ناپیوسته گی منطقی که بر اثر استفاده ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

is being formed: در حال شکل گیری است

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

traverse up: پیمایش کردن به اندازه . . . �جاده ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pemdas: نام قانون اولویت عملگرهای پایتون PE ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

left associative: شرکت پذیری از سمت چپ در زبان برنامه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

syntactically: به صورت نحوی طبق قواعد نوشتاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nestable: والا فارسی نداره. در برنامه نویسی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sliceable: چیزی که از تکه های مختلف تشکیل شده ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sole distinction: تنها نقطه اختلاف وجه تمایز بین . . ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

your initials: حروف اول نام و نام خانوداگی شما

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let’s go over: بیایید مرور کوتاهی داشته باشیم بر . ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spread it out: آن را پخش کردن آن را تقسیم کردن آن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bytecode: بایت کد ( Bytecode ) یک نوع کد میان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as you go: as you see همان طور که می بینید/می ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be nice to future you: با خودت در آینده مهربان باش.

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you just don’t see the point: دلیل منطقی برای . . . نمی بینید.

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in technical terms: از نظر فنی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

recompilation: کامپایل دوباره اگر این کلمه مربوط ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

will come without a doubt: بدون شک خواهد آمد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

metaprogramming: این برنامه نویسی شبیه به نوشتن دستو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unique point: ویژگی منحصر به فرد نکته منحصر به فر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

extremely easy: فوق العاده آسان بسیار آسان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hard core programmer: برنامه نویس حرفه ای یا حرفه ای درجه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

foremost common: رایج ترین پر مصرف ترین پر استفاده ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

contractual: در بحث مربوط به کار به قرار دادهای ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

تایید موبایل و ایمیل

-

همه

١ سال پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١ سال پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hyphens: خط تیره

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

look behind: نگاه به عقب نگاه به گذشته

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coined the term: . . . اصطلاح . . . را ابداع کرد. ی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

refactored: باز سازی شد باز سازی شده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

comes in handy: به کار می آید مفید واقع می شود

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

professional expertise: تخصص حرفه ای

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as a means to: به عنوان وسیله ای برای . . . به عن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

standard practice: رفتار طبق روال قانونی واستاندارد رف ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sorting order: نظم مرتب نظم ( مرتب سازی شده - به ه ...

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های مصطفی رشیدی شادباد