پیشنهادهای عبدالرضا ماه کياني (٥٨)
I'm on the school planning committee من توی کمیته برنامه ریزی مدرسه هستم.
کمیته برنامه ریزی
سرمای منجمد کننده
حست و جوی هم اتاقی مثال! Write a roomate Wanted ad یک آگهی برای پیدا کردن یک هم اتاقی بنویس.
بزودی بهار میرسد.
به معنی بلافاصله بکار برده میشه.
به معنی فالگیری کردن و طالع بینی استفاده می شود.
I have to go و i have got to go هر دو به معنای باید بروم هست اما i have got to t من تاکید دارم که باید بروم، ضمنآ در محاوره معمولا have got استفاده م ...
تظاهر به شجاعت کردن
به معنی نماد صلح می باشد The dove symbolizes peace ( کبوتر نماد صلح است )
الهه ی زیبایی بهترین معنی و در بر گیرنده تمام معانی است که دوستان به نوعی اشاره کردند.
همانطور که یکی از دوستان گفتند این کلمه معنی تأسیس شدن هم می دهد متل. ! In 1945 the united nations was found to help countries resolved disputes peac ...
به معنای فرمان صوتی بکار میرود مثال! In the Future, computer will recognize any voice command.
اصطلاحی است که برای توهین و تحقیر بکار میرود ، احمق نادان نفهم
فریاد زدن ( ناشی از شدت تعجب از دیدن یک صحنه ) نعره سر دادن.
بخت خود را آزمودن.
یک خود روی ساخت آمریکا، ، معروف به شورولت
پایین آمدن. The qulity of the air is being lowered
طبق یک قرار. When you go out on a date, it's acceptable to Share the expenses.
تجربه پند آموز
اتحادیه آژانس های مسافرتی.
انجمن آژانس های مسافرتی.
شغل پر درامد.
جالبه، ، چه جالب
چرا اون رو دوست داری؟ علت این که دوستش داری چیه؟
پارکینگ مخصوص مهمان ها Would you please tell your guests to use the visitor parking space؟
مرکز گردشگری New York city visitor's center
ترک عادت های بد.
به معنی برگزار کردن مجموعه ای یا رویداد های دسته جمعی هم بکار میره مثل - have a party - have a Conference - have a meeting - have a gathering
بویژه، بخصوص I don't want to live with my parents, not after i started to work من نمیخوام با والدینم زندگی کنم بخصوص بعد از اینکه کارم را شروع کردم
1—مشروط ساز 2—به حالت دلخواه در آورنده ( شامل هر وسیله ای میشه ) مثل! air conditioner
1—تنظیم کردن 2—تعمیر یا بهبود عملکرد دستگاه یا وسیله ای
کاشف به عمل آمده است.
به میزان زیاد
پول کافی جور کردن
به نظر آوردن. . Graffiti makes everything look ugly
خود را به بیماری زدن.
حضور الزانی است.
ملزم بودن به انجام کاری. People ought to be required to end parties at midnight.
ملزم بودن به انجام کاری. People ought to required to end parties at midnight.
بخش اورژانس.
او با خشم جلسه را ترک کرد.
زیر متوسط.
کسی را تحت تأثیر قرار دادن.
قبل از آمدن اینترنت و گسترش فضاهای مجازی و آموزش آنلاین، نوعی آموزش از راه دور وجود داشت که به کلاس های مکاتبه ای یا آموزش مکاتبه ای معروف بودن برای ...
به معنای : نعره سر دادن ترجمه شده است.
عشق او یکطرفه بود
بازدید ( ملاقات متقابل ) معنی شده
به بازده یک سرمایه گذاری ترجمه شده است
به معنای: بازده یک سرمایه گذاری ترجمه شده است