دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
١٩٨
رتبه در دیکشنری
٨,٩٢٨
لایک
١٩
دیسلایک
٢
جدیدترین پیشنهادها
١ هفته پیش
٠
She was carried off by the epibemic او بر اثر یک بیماری فراگیر فوت کرد ( معنی فوت شدن، ازبین رفتن میده )
١ هفته پیش
٠
عجیبه که اکثرا معنی درستو بیان نکردن، lasting به معنی طول کشیدن، زمان بردن هست یعنی یه چیزی یه پروسه ای انقد زمان برد.
١ هفته پیش
٠
Call out , کاری که همون نمکی و ضایعاتی توی کوچه میکنه، فریاد میزنه که بیا بخر، به اون فریاد زدن میگن calling out
١ سال پیش
٠
I pled the 5the ینی سکوت میکنم، دوسندارم جواب بدم ( به دلایل قانونی )
١ سال پیش
٠
چوغولی کردن درباره دیگران، پشت سر شاکی شدن از دیگران، پشت سر بقیه چرت و پرت گفتن
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.