تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"On tick" is an old - fashioned way of saying "on credit. " In other words, it means that the person bought their supplies without paying for them im ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کالوکیشن هست به معنای سپرده گذاری کردن/پول توی بانک قرار دادن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مقدار زیادی از چیزی که ناگهانی هست too many things that arrive or happen at the same time مثلا: We received an avalanche of complaints ما مقدار خیلی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

to end a system in which people of different races are kept separate مخالفت یاپایان دادن به جدا کردن افراد از جنس/نژاد های مختلف[تبعیض نژادی] مثلا P ...

پیشنهاد
٤

to depend for success on a single person or plan یعنی برای موفق شدن {حالا یا کار مهم دیگه ای} فقط به یک نفر یا یک نقشه اتکا کنی. منظور اینه پلن بی و ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٦

معنی جدانشدنی هم میده مثلا I’m afraid the problems you mention are inherent in the system. این مشکلات {بخش}جدانشدنی این سیتمه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

معادل put effort هستش یعنی تلاش کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی فرعی/جانبی/حاشیه ای هم میده مثلا First of all, we had to find out who the thief was – getting the money back was a peripheral issue. داره میگه ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

پنداشتن هم میشه معنی کرد look on/upon someone/something مثلا We looked on her as a daughter ما اون رو مثل دختر خودمون میدیم ( میپنداشتیم ) یعنی انگار ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

فراتر از چیزی بودن lie beyond the limits of sth فراتر از مرزهای چیزی بودن *"What lies beyond" is a correct and usable phrase in written English. It i ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

disability